پیشنهادهای مترجم (٣٤)
طرز فکر
1. خواباندن ( فردی ) مثلا بچه ای 2. خلاص کردن - راحت کردن - کشتن
1. برای مدت کوتاهی 2. به صورت خلاصه
توجه کنیم که tasteful برای لباس، مبلمان، اتاق و . . به کار میرود به معنای خوش سلیقه و خوش قریحه هست. برای غذا از tasty استفاده میکنیم. اما نکته قاب ...
در حاشیه - به طور اتفاقی
بدون اطلاع قبلی - ظرف مدت کمی - به محض اطلاع I can't meet you at short notice. بدون اطلاع قبلی نمیتونم ملاقاتت کنم.
پس از تامل/تعمق/بازاندیشی
بر حسب شایستگی ، hey judged the case on its merits. بر حسب شایستگی های اون پرونده داوری اش کردند.
thank you for your letter concerning از ارسال نامه در خصوص/رابطه با. . . . متشکرم
With reference to your letter of 3 June عطف به نامه ارسالی در تاریخ سوم ژوئن. . . .
پیرو - متعاقب following our conversation/meeting پیرو گفتگو یا جلسه ای که. . . .
در جواب I'm writing in response to your appeal for aid in این پاسخ را در جواب نامه ای که در آن تقاضای کمک کرده بودید مینویسم. . . .
قصاص یا مقابله به مثل
به خویشان دل مردم افزون کشد - که خون عاقبت جانت خون کشد.
هدف/نتیجه راه و روش/وسیله رو توجیه میکنه
یک بلا دو دفعه/دوبار و به یک شکل سر آدم نازل نمیشه
به زبان آسان آید
قانون و نظم اجتماعی
اول از هر چیز در در جه اول قبل از هر چیز
باور کردنی نیست که اینقدر خوب باشه
نفس راحتی کشیدن
در شرایط مساوی/برابر
پاک بی خبرم، اصلا نمیدونم، روحمم خبر نداره اون همه پول رو از کجا آورده! I haven't the faintest idea where he brought that huge amount of money.
not be one's day روز بد بیاری/ روز بدشانسی کسی I hurt my hand, then I burnt my tone. Oh it's not your day is it? اول دستم رو اسیب زدم بعدم زبونم رو ...
از ذهن پریدن
مخالفت شدید
بازمانده - باقیمانده
رودرویی نهایی - درگیری نهایی
مزه دهن کسی را چشیدن - نظر کسی را فهمیدن
به طور دقیق تر ( بگم )
پ طرفدار و نایاب/کم
به سختی/ با زحمت
از این بهتر/ از این هم بهتر
مواد غذایی غیر محلی/غیر بومی