تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

طرز فکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

1. خواباندن ( فردی ) مثلا بچه ای 2. خلاص کردن - راحت کردن - کشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. برای مدت کوتاهی 2. به صورت خلاصه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

توجه کنیم که tasteful برای لباس، مبلمان، اتاق و . . به کار میرود به معنای خوش سلیقه و خوش قریحه هست. برای غذا از tasty استفاده میکنیم. اما نکته قاب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حاشیه - به طور اتفاقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بدون اطلاع قبلی - ظرف مدت کمی - به محض اطلاع I can't meet you at short notice. بدون اطلاع قبلی نمیتونم ملاقاتت کنم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پس از تامل/تعمق/بازاندیشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بر حسب شایستگی ، hey judged the case on its merits. بر حسب شایستگی های اون پرونده داوری اش کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

thank you for your letter concerning از ارسال نامه در خصوص/رابطه با. . . . متشکرم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

With reference to your letter of 3 June عطف به نامه ارسالی در تاریخ سوم ژوئن. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیرو - متعاقب following our conversation/meeting پیرو گفتگو یا جلسه ای که. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در جواب I'm writing in response to your appeal for aid in این پاسخ را در جواب نامه ای که در آن تقاضای کمک کرده بودید مینویسم. . . .

پیشنهاد
٢

قصاص یا مقابله به مثل

پیشنهاد
٤

به خویشان دل مردم افزون کشد - که خون عاقبت جانت خون کشد.

پیشنهاد
١٥

هدف/نتیجه راه و روش/وسیله رو توجیه میکنه

پیشنهاد
١٣

یک بلا دو دفعه/دوبار و به یک شکل سر آدم نازل نمیشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به زبان آسان آید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

قانون و نظم اجتماعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

اول از هر چیز در در جه اول قبل از هر چیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

باور کردنی نیست که اینقدر خوب باشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نفس راحتی کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در شرایط مساوی/برابر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاک بی خبرم، اصلا نمیدونم، روحمم خبر نداره اون همه پول رو از کجا آورده! I haven't the faintest idea where he brought that huge amount of money.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

not be one's day روز بد بیاری/ روز بدشانسی کسی I hurt my hand, then I burnt my tone. Oh it's not your day is it? اول دستم رو اسیب زدم بعدم زبونم رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

از ذهن پریدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مخالفت شدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بازمانده - باقیمانده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

رودرویی نهایی - درگیری نهایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مزه دهن کسی را چشیدن - نظر کسی را فهمیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

به طور دقیق تر ( بگم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پ طرفدار و نایاب/کم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به سختی/ با زحمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از این بهتر/ از این هم بهتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مواد غذایی غیر محلی/غیر بومی