تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اغوا کردن ( شهود و . . . )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متعدی، متجاوز a person who enters a building to steal or commit a crime; breaking into premises intending to steal something or harm someone.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قانون اعتبارات اعطایی به مصرف کنندگان ( حقوق انگلستان )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ثبات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیان دیده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ممنوعیت منصفانه طرح دعوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تردید ایجاد کردن ، به شک انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

لاجرم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ایفای دین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در موعد پرداخت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تناسب ، هماهنگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساختگی و آزار دهنده ( جفتشون با هم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a warning that something may not be completely true , effective etc اخطار ( به مواظب بودن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

عقد معوض ، معامله ( حقوقی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مطرح کردن ( مخصوصاً در دادگاه و . . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مکالمه ( تلفنی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حین. . . ، به هنگام . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

To think carefully about something

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک بخش غیروزارتی دولت بریتانیا است که در سال 1862 برای ثبت مالکیت زمین و املاک در انگلستان و ولز ایجاد شد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سند چند نسخه ای در مواردی که معامله دو یا چند طرف داشته باشد، بعضاً به سند این معامله ، سند چند نسخه ای می گویند ( حقوق انگلستان )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برچسب کاغذی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به طور ضمنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قرارداد رسمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قرارداد های ثبت شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سند کتبی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

توافق بر موضوع معین

پیشنهاد
١٢

مؤخر بودن تصرف خوانده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

مؤخر بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

به امانت گذاشته شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به وقوع پیوستن ، حاصل شدن ، مستقر شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در این مورد ، به این خاطر ، از این رو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

عطف به ما سبق شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیل زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

شرط ، دوره ، مدت ، اصطلاح ، نامیدن ، مفاد ( حقوقی )

پیشنهاد
٢

منوط بودن به ، مشروط کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

قرارداد بستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در صورت لزوم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مستقیم و بدون واسطه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فاعل و انجام دهنده کاری به طور مستقیم و بدون واسطه ؛ که در مقابل آن مسبب قرار دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

یعنی اجرتی که در قرارداد میزان آن مشخص شده که در عقد اجاره به آن ، اجاره بها گفته می شود.

پیشنهاد
٥

منافع استفاده شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از بین رفتن منفعت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

- گاه ، هنگام ، زمان ، وقت. - نهایت مدت برای ادای قرض ( از نظر حقوقی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

نفی کننده، نیست کننده، ضد و مخالف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

- گودال، مغاک - قبر، گور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

فطری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پول درآوردن - کسب درآمد کردن Banks make money on credit cards by charging interest بانک ها با گرفتن سود ، از کارت های اعتباری درآمد کسب می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقل مکان کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به ترتیب حروف الفبا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تورم خارج از کنترل - تورم مهار نشدنی