ترجمه‌های امین جهانگرد (٧٤)

بازدید
٢١٠
تاریخ
٥ سال پیش
متن
The guest of honor finally turned up one hour late.
دیدگاه
١٩

مهمان افتخاری بالاخره بعد از یک ساعت تاخیر سر و کلش پیدا شد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He kept his promise to me.
دیدگاه
١

او قولش به من را نگهداشت.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Drivers who exceed the speed limit can expect to be fined heavily.
دیدگاه
٤

رانندگانی که سرعت مجاز را رد میکنند میتونن انتظار داشته باشن که بشدت جریمه شوند.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He accepts he was exceeding the speed limit.
دیدگاه
٣

او قبول کرد که سرعت مجاز را رد کرده بود

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The police stopped him for exceeding the speed limit.
دیدگاه
٤

پلیس او را بخاطر رد کردن سرعت مجاز متوقف کرد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I accelerated to overtake the bus.
دیدگاه
٦

من گاز دادم تا از اتوبوس سبقت بگیرم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Watch out that you don't fall.
دیدگاه
٤٢

مواظب باش که نیفتی

تاریخ
٥ سال پیش
متن
We need to bleed the radiators.
دیدگاه
٨

باید رادیاتور هارو هواگیری کنیم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He banged the door when he left.
دیدگاه
٥

وقتی که رفت در و کوبید

تاریخ
٥ سال پیش
متن
They've found no way to heal people of this rare disease.
دیدگاه
٦

آنها راهی برای درمان مردمی که این بیماری نادر را دارند پیدا نکردند

تاریخ
٥ سال پیش
متن
She suffered only minor cuts and bruises.
دیدگاه
٣

اون فقط چنتا بریدگی و کبودی جزئی داشت

تاریخ
٥ سال پیش
متن
an injured look in his eyes
دیدگاه
٥

یک نگاه آزرده در چشم هایش

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I injured my back when I lifted that box.
دیدگاه
١٠

وقتی جعبه رو بلند کردم به کمرم صدمه زدم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Injury threatened to wreck his sporting career.
دیدگاه
٥

مصدومیت حرفه ورزشیش و تهدید کرد

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I took the hint and left at once.
دیدگاه
٦

من نکترو گرفتم و بلافاصله رفتم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Everyone arrived at once.
دیدگاه
١١

همه با هم رسیدن

تاریخ
٥ سال پیش
متن
It's my habit to get up early even on weekends.
دیدگاه
٤٠

من عادت دارم زود بیدار شم حتی در آخر هفته

تاریخ
٥ سال پیش
متن
It was a Sunday, so she could lie in till almost lunch time.
دیدگاه
٣

یکشنبه بود، پس اون میتونست تا ناهار تو تخت بمونه ( وقتی بیدار میشه از تخت بیرون نیاد )

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I like to lie in at weekends.
دیدگاه
٢

من دوست دارم آخر هفته بیشتر تو تخت بمانم ( دیر تر پاشم )

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The alarm did go off but all I did was yawn, turn over and go back to sleep.
دیدگاه
٧

زنگ به صدا در آمد اما همش خمیازه کشیدم، غلت زدم و دوباره خوابیدم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I woke up from the nightmare in a cold sweat.
دیدگاه
٠

در حالی که عرق سرد کرده بودم از خواب کابوسی بیدار شدم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I was glad to awake from such a nightmare.
دیدگاه
٤

خوشحال بودم که از همچین کابوسی بیدار شدم

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The exam was a nightmare, and he knew there was little chance of his passing.
دیدگاه
٥

آزمون ی کابوس بود، و او میدانست که شانس کمی برای قبول شدن داره.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The blue whale is an enormous animal that can be over one hundred feet in length.
دیدگاه
٣٨

نهنگ آبی حیوان عظیم اجثه ای است که طولش میتواند بالای صد فوت باشد

٢