پیشنهاد‌های علی سیریزی (٧,٤١٢)

بازدید
٨,٧٣١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نظیر و بی همتا بی همتا، کمنظیر، منحصربه فرد، استثنایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که خاطره ای زیبا را زنده کند یادآور، نوستالژیک، به یادماندنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راضی و خوشحال راضی، شادمان، مسرور، خوشحال

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلپذیر و مطبوع دلنشین، مطبوع، دلچسب، لذت بخش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیرت آور و فوق العاده عجیب، حیرت آور، خارق العاده، استثنایی

پیشنهاد
٠

( واژه ی ترکیبی برای کسی که همه چیز را یک جا می خواهد! ) [پدری به دخترش گفت، سه خواستگار داری، حسن که تاجر است، علی که دکتر است و منصور که کارخانه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرفَر : ( به معنی پُرشکوه؛ واژه ی کهن با ظرفیت برند سازی نوین )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( نام اسطوره ای که می تواند الهام بخش واژه های زنانه و توانمند باشد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فرخنده، خجسته فال؛ ظرفیت کاربرد فرهنگی دارد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فرخنده، خجسته فال؛ ظرفیت کاربرد فرهنگی دارد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( دارای فرّ و شکوه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( به معنی ملات و پیوند؛ می تواند در فناوری یا ارتباطات بازآفرینی شود )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اثرگذار مجازی ( کاراکتر دیجیتال با دنبال کننده )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میان بُر زندگی / ترفند روزمره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوچ نشین دیجیتال ( افراد کارگر آنلاین که سفر می کنند )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فراشناخت ( آگاهی از فرایندهای ذهنی خود )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمبود آب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مد پایدار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازوحشی سازی ( بازگرداندن طبیعت به حالت نخستین ) بازگردانی طبیعت وحشی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

امنیت غذایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد چرخشی ( بازیافت دائمی منابع )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیست دستکاری شخصی ( دست کاری بدن برای بهبود توان )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسته پهپاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همزاد دیجیتال ( مدل مجازی از یک سیستم )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قرارداد هوشمند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویدئوی ساختگی هوش مصنوعی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بینندگی، مشاهده، دیدن، نظر کردن، بیننده، تماشاچی، تماشاگر، ناظر و نظاره گر می شود. این واژه به معنای عمل دیدن و مشاهده یا شخصی که تماشا می کند، است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصویرگر، رسام، صورت بند، نقاش، نقشبند، نگارگر، مصور. همچنین برابر پارسی آن �چهره نگار� است که معنای مشابهی دارد و به کسی گفته می شود که چهره یا تصویر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سر و وضع خود رسیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرد بسیار مثبت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار زیاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاقه داشتن به چیزی یا فردی به صورت پنهانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشکار شدن یک موضوع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متعجب شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتباط و دوستی عاطفی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزاحم، بی کلاس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به مهم نیست، دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی معانی پارسی آن خفن است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به انگلیسی: ( Cool )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحسین برانگیز ، باحال، کیفیت زیبایی شناختی چیزی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمپر، نشان دهنده مقدار جریان الکتریکی است که در واحد آمپر ( A ) اندازه گیری می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به چسباندن و عصبانی شدن دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اویزان، آویزان بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گویش یزدی اولنگون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به فردی که خود را به دیگران می چسباند، دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجر به معنای ثواب و پاداش است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آجر یکی از مصالح ساختمانی است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آجر اشاره به فرد بی احساس دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به شخص خبرچین دارد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سامانه کنترل و هشدار زودهنگام هوابرد