پیشنهاد‌های علی سیریزی (٧,٦٢٤)

بازدید
١٠,٤١٢
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دَئنا خیز : برانگیزنده ی وجدان و اخلاق

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پردازشگر خردمند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که واژه ها را فقط می خواند و ( باحالت طنز ) می بلعد، اما هیچ وقت نظر یا رأی نمی دهد 😅 ( مثل کاربران این دیکشتری که نه لایک می کنند و نه رای می د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که برای گفتن فقط یک "سلام" سه صفحه متن می نویسد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

حالتی که کسی مدام آه می کشد، حتی برای چیزهای کوچک.

پیشنهاد
٠

درگیری خانوادگی برای به دست گرفتن ریموت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امنیت سایبری ( محافظت از داده ها و سیستم ها )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

رایانش ابری ( ذخیره سازی و پردازش در سرورهای اینترنتی )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بْوِذ اوستایی ( Boeid ) : بوییدن، احساس کردن بوییدن، احساس کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کْرِت در چم اوستایی ( Keret ) ساختن، انجام دادن ساختن، انجام دادن، آفریدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

یَد در لسان عربی ، دست می باشد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

یَذ ( Yad ) در چم اوستایی، برای ستودن و پرستش آمده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

وَد : دوستی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

وِد اوستایی ( Ved ) دیدن، فهمیدن دیدن، فهمیدن، دانستن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دْذْ ( Dadh ) یک واژه اوستایی: گذاشتن، قرار دادن نهادن، قرار دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدو شر رساندن ، پلیدی و آسیب رساندن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اَکَ ( Aka ) بد، شر بد، شر، پلید، آسیب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

هو [اوستایی ( Hu ) ]: خوب، نیک خوب، نیک، خوش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اِیْم[ اوستایی ( Im ) ] این، او ( ضمیر اشاره ) این، آن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تْشْ[ اوستایی ( Tash ) ]: شکل دادن، ساختن و شکل دهی، ساختن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خْشَئِتَ [ ( Xshaeta ) وازه اوستایی]: درخشان، تابان ، سفید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خْشَئِتَ [ ( Xshaeta ) وازه اوستایی]: درخشان، تابان ، سفید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یَئْژِ ( Yazhe ) واژه اوستایی به چم: برای ستایش ( آغاز یک دعا ) بادا، ستایش باد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اللهی بود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

وَرِ ( Vare واژه اوستایی است ) : دژ، پناهگاه، قلعه، پناه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پل چینود، پل صراط، پل داوری ، پِرِتْ ( واژه اوستایی ) ( Peret )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پِرِتْ ( واژه اوستایی ) ( Peret ) : پل چینود، پل صراط، پل داوری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هَئِچْ ( وازه اوستایی ) ( Haeth ) : دشمن، مخالف دشمن، противни

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گَئُش ( وازه اوستایی ) ( Geush ) : گاو، نماد جهان مادی و حیات گاو، حیات و جهان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زَئوتَ ( واژه اوستایی ) ( Zaota ) , کسی که مراسم قربانی انجام می دهد، روحانی، مراسم گذار sacrificer

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

در اوستا از واژه ی زَئوتَ ( Zaota ) کسی که مراسم قربانی انجام می دهد، روحانی، مراسم گذار یاد شده sacrificer

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اَپَم ( واژه اوستایی ) ( Apam ) : آب ها ( جمع آب ) ، ایزد آب نپتون، ایزد آب ها

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یَئْنْگْه ( واژه اوستایی ) ( Yenghe ) : یگانه، یکتای یکتا، تنها، بی همتا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اُوشْتَ ( واژه اوستایی ) ( Ushta ) : خوشبختی، رستگاری خوشبختی، بهروزی، رستگاری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَنْثْرَه ( واژه اوستایی ) ( Manthra ) سخن مقدس و دارای قدرت جادویی واج، ذکر، فرمول مقدس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دَئِنا ( واژه اوستایی ) ( Daena ) : وجدان، بینش درونی، دین وجدان، بینش، کیش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَپِثْوین ( واژه اوستایی ) ( Rapithwin ) نیمروز؛ ایزد زمان میانه رو، ز هنگام نیمروز، ظهر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

آهو ( واژه اوستایی ) ( Ahu ) : سرور، خداوندگار؛ هستی ، خداوند، existence

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کِشْثْرِه ( واژه اوستایی ) ( Keshthra ) قلمرو قدرت، فرمانروایی، پادشاهی، قلمرو، حوزه نفوذ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَنْگْرَ مینیو ( واژه اوستایی ) ( Angra Mainyu ) روحِ ویرانگر و بد ( اهریمن ) نیروی اهریمنی، روح پلید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سْپِنْتَ مینیو ( واژه اوستایی ) ( Spenta Mainyu ) روحِ مقدس و افزاینده ( در برابر اهریمن ) روح نیک، نیروی زاینده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

َاشی ( وازه اوستایی ) ( Ashi ) ایزدبانوی دارایی، برکت و پاداش ، در چم برکت، فراوانیو بخشش نیز است.

پیشنهاد
٠

رمان ۱۱۱ صفحه ایاز مجموعه داستان های قرن ۱۴، در ژانر، حماسی، تخیلی و سیاسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رویا وار ( مانند ) مانندِ رویا و خیال انگیز ، خواب وار، خیال گونه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خواب وار ( مانند ) مانندِ رویا و خیال انگیز رویاوار، خیال گونه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کهن بوم، دنیا، سرزمین باستانی، مرز و بوم کهن، گیتی ( ایران زمین قدیمی ترین و کهن ترین مرز و بوم جهان )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندوه گسل ( گسستن ) شادی آور، شادی آفرین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اندوه گسل ( گسستن ) غم زدا و شادی آور شادی آفرین، غم زدا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظام بخشیدن به نور؛ نورسامان، نورپردازی، تنظیم روشنایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظام بخشیدن به نور؛ نورسامان، روشنمند، تنظیم روشنایی