پیشنهادهای علی سیریزی (٧,٤١٢)
ضرب المثل یا ترپندی با مضمون : ( گرفتار زحمت و دردسر شدن، دچار همسر بد رفتار و بد اخلاق شدن. )
ضرب المثل یا ترپندی با مضمون : ( بدون مطالعه و نسنجیده دست به کاری زدن. )
ضرب المثل یا ترپندی با مضمون: ( راز نهان کسی آشکار شدن، رسوا شده است. )
ضرب المثل یا ترپندی با مضمون : ( ( پنهان داشتن موضوعی که همه می دانند، پنهانکاری کردن ) )
ضرب المثل یا ترپندی با مضمون : ( ( می داند رقیبش، توانمند و پر قدرت است؛ شهامت مقابله با او را ندارد. و یا از هر کجا و هر زمان جلوی ضرر را بگیرد منفع ...
ضرب المثل یا ترپندی با مضمون: ( ( برای پیشرفت امر خود تدبیری به کار بردن، با هر روش بر حریف چیره شدن. ) )
فارسی واژه مثل است. ( ولی از دیرباز، اصطلاحی برای داستان ها و افسانه های کوتاه و برای سخنان لطیف به کار رفته. مترادف ضرب المثل است. ) مهمانسرا_ هتل
متل فارسی واژه مثل، اگر این مثال زدن و ضرب المثل آوردن، بی ادبانه باشد؛ به آن متلک گویند
ضرب المثل ( که در اصطلاح یعنی مثال زدن و مانند آوردن، که از دو یا چند کلمه و حتی با چند جمله، در قالب پند و اندرز، یک حکایتی را مثال زدن. ) فارسی مثل ...
فرودک ( فروردین گان ) : این جشن در روز فروردین از ماه فروردین در گاهشمار باستانی ( نوزدهم فروردین خورشیدی ) برگزار می شود. همانگونه که از نامش پیداست ...
رجوع به سپندارمذ شود.
نام فرشته ای است که حامی زنان درستکار و پارسا است. ( ( در سپندارمذگان ( بیست و نهم بهمن ) با جشن اسفندگان از زن ایرانی و پارسا تجلیل می شود. ) )
ایسَدواستَر : خواستار کشتزار و آبادکننده. بزرگترین پسر اشوزرتشت ( نام پسرانه )
زننده و شکست دهنده دشمن. نام یکی از شخصیت های رمان ( اسلام چگونه وارد ایران شد )
از سرداران کورش بزرگ. آخرین روز سال کبیسه. نام پسرانه
اَوَخشیا: بخشاینده
نام یکی از یاران داریوش. نام پسرانه. خوش اندام و زیبا رو
نام پسرانه. رهبری و فرمانداری . نخستین بخش از سروده گات ها
نام پسرانه. بی مرگ. جاودانه. جاویدان
نام پسرانه ، کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است
بی گمان
پاکمنش. منش پاک. روحیه طاهر. سپنتامنش.
اَشوفَرَوَهَر: پاکروان. روانی سپنتا و زااوتار
نام برادر هوشنگ پیشدادی. پاکی و سپنتایی خدادادی ( نام پسرانه )
اُشهن. پگاه. سپیده دم
اُشهن: گاه، سپیده دم، آغاز روشنایی. فلق . پگاه
داده راستی و پاکی. پاکی و درستی داده شده از سوی پروردگار. نام پسرانه
راستی. درستی
دارنده سپاه نیرومند ( چون با پیشوند اسپ می باشد، منظور دارنده اسبهای فروان است؛ بدین ترتیب این فرد دارای سوارکار زیاد هم خواهد بود، بنابراین وی داری ...
گاه. پسین
شریف - نجیب. نام پدر لهراسب. نام رودخانه. نام پسرانه. چالاک . تند
فرمان گذار، نام پسر میانی اشوزرتشت. ( نام پسرانه )
اسپ، اسب در ایران باستان بسیار مهم بوده؛ سرداران و برجستگان با پسوند اسپ که بعدها به واژه اسب تبدیل شده، مشهور می شدند؛ مانند ارشاب، جاماسب، گرشاسب و ...
اسب. اسب در ایران باستان بسیار مهم بوده؛ سرداران و برجستگان با پسوند اسپ که بعدها به واژه اسب تبدیل شده، مشهور می شدند؛ مانند ارشاب، جاماسب، گرشاسب و ...
دارنده اسب نر. ارشاسب
دارنده اسب پر ارزش، ارجاسب
راست و درست
دارنده اسب پر ارزش
نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی ( آپیوه ) ا
دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند
دلیر. نترس . شجاع. نام پسرانه
نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی
پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند . نام پسرانه
نام پسرانه، نام یکی از موبدان. بی رنج و زحمت
نام نیای یازدهم اشوزرتشت. نام پسرانه، بخشش نیکو، آب مقدس . برکت و مهربانی خدا
آویخته، نگهدارنده. معلق. نام پسرانه
نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد
نام پدر بهمن
آژمان . بی زمان. نام پسرانه