پیشنهادهای علی سیریزی (٧,٦٨٥)
درصد
نمایش
تلمبه زنی
دستگاه تکثیر
کارکنان
ترازنامه
خبرنامه، گزاش نامه، آگهی
چینی جا، جای ظروف
بها برگ
بها بازار
چارباغ یا چهارباغ
نوار
رمزینه. ( ( بارکد کالا ، مشخصات کلی کالا ) )
نمایه
پیام نگار
حجت . زنهاره، اخطار دادن
موسسه
پویا نمایی، کارتن
در بازکن
ارگان. نهاد ، سازمان
سرگذشت خود و شرح حال خود نویسی
بزرگ راه. آزاد راه
گروه، حزب و جناح مخالف حکومت و نطام هر کشور
کاربر
آوابر
کاشانه
جان پاس، بادیگارد، محافظ شخصی
بادیگارد، همراه بان. محافظ شخصی
همراه بان ، محافظ شخصی ، جان پاس
جُمُلی در گویش یزدی دوقلو است
پاره شدن پارچه
کنایه از تظاهر به عفّت و پاکدامنی و درست کاری
جارونِشکُک در گویش یزدی به جارو دستی سابیده می گویند
در گویش یزدی یعنی طوفان
در گویش یزدی تأتر – مسخره، ریشخند، مضحکه
در گویش یزدی کپک زده
هوای گرم و داغ
دُنبَک ( آلت ضرب ) آلت موسیقی
تنبَک ( آلت ضرب ) نوعی وسیله برای آهنگ نواختن
تَلَبَسّی در گویش یزدی به صدای افتادن شیء در گل و لا گویند
انبارش
تِرِتاقی در گویش یزدی یعنی سبک سر با حرکات جِلف ، فرد سخیف و خودنما
تَبّافی در گویش یزدی به صنف طوافی، میدانداری یاسبزی و میوه فروش می گویند
صنف میدانداری، سبزی و میوه فروش
[پیک، pik ] نام یکی از خال های چهارگانه پاسور ( ( ورق بازی ) ) که دارای سیزده کارت بنام های ( دو تا ده ) ( آس ) ( سرباز، بی بی و شاه ) می باشد
در گویش یزدی یعنی نیشگون گرفتن.
در گویش یزدی با کاربرد مترادف یعنی مقعد
پشت و پَسَل در گویش یزدی : دور از چشم مردم، دور از دید اطراف
پَسین در گویش یزدی به ساعات میانگین زمان بین ظهر و شام گفته می شود ، عصر
در گویش یزدی ، پس انداز