
علیرضا فرزانه
دیکشنری
١
امتیاز در دیکشنری
١٧٧
رتبه در دیکشنری
٧,٠٩٥
لایک
١٨
دیسلایک
٠
پیشنهادهای برتر
١ سال پیش
١٣
تلاشی صادقانه اما ناموفق
١ سال پیش
٢
to be making progress or doing something well پیشرفت داشتن یا کاری را به خوبی انجام دادن
١ سال پیش
٢
کسی را دچار تردید کردن کسی را به فکر فرو بردن
١ سال پیش
١
موفقیت یا دستاورد مهم این عبارت معمولا هنگام اشاره به یک موفقیت پس از چندین موفقیت دیگر استفاده می شود مترادف با another string to your bow
٥ ماه پیش
٠
Impractical
ترجمههای برتر
١ سال پیش
The bully outmatches me in a fistfight.
٠
این قلدر توی کتک کاری با مشت من رو مغلوب میکنه.
پرسشهای برتر
پرسشی موجود نیست.
پاسخهای برتر
پاسخی موجود نیست.