علی اصغر سلحشور - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

served in the army: در ارتش خدمت کردن در ارتش انجام وظی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feasting: جشن بزم سور عیش

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

messmate: همسفره

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronicle: گاهنامه، رویداد نامه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unattainable: غیرقابل دسترس دسترس ناپذیر

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incredulous: شکاک

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

far right: منتهی الیه سمت راست ( درباره تصویر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withdrawing: عقب نشستن عقب نشینی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flounced: چیندار، پلیسه دار

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unevenly: به طور ناهمگون به شکل ناهمسان

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

petroglyph: صخره نگاره، سنگ نگاره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

campaign: عملیات کاوش ( در باستان شناسی )

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

procession: گام برداشتن، قدم زدن، در صف حرکت کر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

novelty: نوآوری ابداع ابتکار

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bearing: دربردارنده دارای دارنده

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

with regard to: در پیوند با مرتبط با در ارتباط با

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pluralistic: چند حزبی، متکثر

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well to do: دولتمند و مرفه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contextualize: زمینه سازی کردن بسترسازی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fierce: دژم، شرزه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

standardization: همگون سازی یکسان سازی همسان سازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

material: مواد فرهنگی، داده ها ( در باستان شن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attributed: منسوب منتسب مربوط مرتبط

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دادورانه: عادلانه، منصفانه، با انصاف، با رعای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایزدستان: مجمع خدایان یک دین خاص مجموعه خدایا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interpenetrate: رسوخ کردن در اثر گذاشتن بر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

running title: عنوان کوتاه شده، عنوان خلاصه شده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pioneer: پیشگام پرچمدار پیشتاز

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kingship: پادشاهی kingship= monarchy: نظام شا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inalienable: جدانشدنی تفکیک ناپذیر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

complicated: غامض

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cream: سرامد گل سرسبد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oppositional: متعارض، متضاد، متقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in common: وجه مشترک وجه اشتراک نقطه مشترک نقط ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

before christ: پیش از میلاد مسیح ( پ. م ) قبل از ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

re thinking: بازاندیشی، تفکر دوباره

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

translating: ترجمان، بازگردان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

translating: ترجمان، بازگردان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ritual practice: مناسک مذهبی، مناسک آیینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

handaxe: تبر دستی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notational: نشانه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رویه: tradition

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deeper: دقیق تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deeper: دقیق تر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chronotope: الگوی زمان - مکان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronotope: الگوی زمان - مکان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

modernization: نوگرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modernization: نوگرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reassert: دوباره صحه گذاشتن، دوباره تاکید کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deeper: جامع تر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispersal into: فروپاشی و از هم گسیختگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recyclability: قابلیت استفاده دوباره، قابلیت بازیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recyclability: قابلیت استفاده دوباره، قابلیت بازیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broader: جامع تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

look at: نظر افکندن، اندیشیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sleight of hand: ترفند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleight of hand: ترفند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unproblematic: غیر مسئله ساز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

construction: ایجاد و آفرینش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suggest: خاطر نشان ساختن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

processualism: روندگرایی، فرایندی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post processualism: فرا روندگرایی، فرا فرایندی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reassessment: بازبینی و اصلاح

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reassessment: بازبینی و اصلاح

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

powerful: تأثیرگذار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

object: داده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aligning: همسو کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aligning: همسو کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

denial of coevalness: انکار همعصری ( یکی از دیدگاه های یو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ethnohistory: تاریه قومی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mischwesen: موجودات دو رگه و ترکیبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bundahishn: بندهشن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

achaemenid: Achaemnian : هخامنشیان achaemenids ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

separateness: انفکاک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

restruct: از نو بنیان نهادن، دوباره ساختن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undistinguished: غیر قابل شناسایی، غیر قابل تشخیص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undistinguished: غیر قابل شناسایی، غیر قابل تشخیص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

category: مقوله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earlier: متقدم، قدیمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

framework: الگو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

generate: خلق کردن، آفریدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

energize: تحرک بخشیدن، تحریک و تشویق کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

energize: تحرک بخشیدن، تحریک و تشویق کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degenerate: گمراه و کافر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

that is: به این معنی که

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catastrophist: فروگشت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prae: پیش، پیشا، پیش از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burrow: حفره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burrow: حفره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tradition: مکتب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رفرنسدهی: Referral

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

richly: غنماندی، دارای غنا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

potent: تاثیرگذار و کارامد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

potent: تاثیرگذار و کارامد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for that: در همین راستا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

founder: ایجاد کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mazdean: مزدایی، مرتبط با اهورامزدا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fluid: منعطف، انعطاف پذیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gesture: حالت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consciously: عامدانه به صورت عمدی عمداً

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

referent: محل رجوع، محل مراجعه ( به چیزی یا ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marchant: در حال قدم زدن یا گام برداشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

variety: گستره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

devotional: وقفی و پیشکشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prolonged: بلند و دراز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهرسازی: glyptic

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

note: خاطر نشان کردن اشاره کردن بیان کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apotropaic: دافع نیروهای شرور دافع چشم بد دافع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

girtablullu: کژدم - مردها یا گیرتابلولوها ( کژدم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pairing: با هم توامان با همدیگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

syncretization: ترکیب آمیزش تلفیق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vocabulary: بیان، زبان به عنوان نمونه: visual v ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

misrepresentation: بازنمایی نادرست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by convention: طبق سنت بر اساس عرف موجود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by convention: طبق سنت بر اساس عرف موجود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theophoric: خدای نام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

harmonizing: هماهنگ کننده سازگار کننده وفق دهنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scholarship: پژوهش علمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lead up: بسترسازی مقدمه سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aka: موسوم به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonexistent: ناموجود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dating: تاریخگذاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

occur: پدیدار شدن، نمایان شدن، آشکار شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ritual: مناسک آیینی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beaded: دانه ای، مهره مانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beaded: دانه ای، مهره مانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leading: با to به معنای متمایل به

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

takht: این کلمه که ریشه ایرانی دارد به معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

universal: جهان شمول، فراگیر، همگانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pouring: جاری کننده، جاری شونده، ریزش کننده، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curled: مجعد، فردار، در هم پیچیده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

striding: گام بردارنده، قدم زننده، در حال پیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

striding: گام بردارنده، قدم زننده، در حال پیا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

torc: طوق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

robed: جامه دار، خرقه دار، ملبس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iconological: شمایل شناختی، شمایل شناسانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narrativize: روایت کردن، تفسیر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narrativise: روایت کردن، تفسیر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

magus: مُغ، موبد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

magi: مغ، موبد، روحانی برگزار کننده مراسم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inscribed: نوشته دار، مکتوب، نوشته شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

actively: به شدت، به طور جدی، به صورت فعال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

term: گزاره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

engage: مشارکت، تعامل، برهمکنش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traceable: ردیابی شدنی، قابل شناسایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glyptic: مهرسازی، هنر مهرسازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enumeration: سیاهه، فهرست،

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

processual: روندگرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post processual: فراروندگرا، پساروندگرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acknowledge: شناخته شدن، مشخص شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

palpable: نافذ، چشمگیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

processional: ردیفی، در صف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resonate: بازتاب دادن، انعکاس دادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hoary: باستانی، قدیمی، کهن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

raised: بلند و مرتفع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

along with: افزون بر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diffusing: انتشار، پراکنش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

public affairs: امور همگانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public affairs: امور همگانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brightening: درخشان، درخشنده، تابناک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

incarnated: مجسم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypothetically: به ظاهر، به طور فرضی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

simplistically: ساده انگارانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

governability: حکومت پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

literate: فرهیخته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

literate: فرهیخته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extension: ضمیمه، پیوست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crenellated: کنگره دار، کنگره مانند، دندانه دار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

likelihood: راستی آزمایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وابسته به باستان شناسی: باستان شناختی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gratuitously: بی دلیل، بی سبب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

military occupation: اشغال نظامی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sphere: حیطه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enquiry: پژوهش، تحقیق، جستار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in appearance: از نظر ظاهری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carved: تراشیده شده، تراش خورده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carved: تراشیده شده، تراش خورده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vexed: غامض، گیج کننده، مبهم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vexed: غامض، گیج کننده، مبهم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relief: نقش برجسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

divine eyes: چشمان برزخی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prudently: بادوراندیشی، محتاطانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prudently: بادوراندیشی، محتاطانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muhdif: مُضیف، مهمانسرا، خانه های مشخص عرب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تازه بنیاد: نوبنیاد، تازه تأسیس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

CAP: درپوش، سرپوش، کلاهک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high status: بلند مرتبه جایگاه عالی و رفیع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high status: بلند مرتبه جایگاه عالی و رفیع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artefact: دست افزار، دست ساخته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barrow: تپه، تل، پشته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heterogenous: ناهمگون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heterogenous: ناهمگون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concern: دل نگرانی دلواپسی دلمشغولی

١ سال پیش

مدال‌های علی اصغر سلحشور