تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جالبه بدونین کلمه ی lucifer ریشه ی لاتین داشته و از lucem ferre ( بخوانید لوچِم فِرِه ) به معنای Bringer of light یعنی آورنده ی نور یا Lightbearer حم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

از کوره در رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همه اش، تمامِ یک چیز، یک چیز با متعلقاتش مثال: like everything about summer - the light, the warmth, the clothes - the whole caboodle من همه چیزِ تا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام شهری در استرالیا.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - پیشانی معادل با forehead he wiped his brow او پیشانی اش را پاک کرد 2 - ابرو معادل با eyebrow When i get nervous i pull out my eyebrows وقتی مضطر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

داستان کوتاه، حکایت کوتاه که یک پند اخلاقی در انتهای اون وجود داره. یه چیزی مثل کتاب داستانِ راستانِ مرتضی مطهری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - گاو پیشانی سفید بودن، مشهور بودن به بدذاتی یا داشتن یک ویژگی بد و منفی 2 - منفور بودن 3 - کارِ شرورانه، کارِ خبیثانه مثال: despite her pardons, ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حلقه ای از جنس طناب شبیه به حلقه ی دار برای اعدام افراد یا به دام انداختن حیوانات مثال: she was noosed and hooded, then strangled by the executioner ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانترابَس یا کنترباس، نوعی آلت موسیقی است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به زور کسی را بیرون انداختن مثال: The sheriff ran the bandits out of town last winter, but it looks like they're back again کلانتر زمستانِ گذشته راه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - عکس پروفایل Profile Picture 2 - تصویر برای مدرک، تصویر برای اثبات Picture For Proof Source:dictionary. com

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شاتگان. فارسیش می شه تفنگ ساچمه پران، تفنگ ساچمه ای مثال: IRGC has made a lot of young woman and men blind using scatterguns

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

معنی اول ( رایج تر ) : آدمی که شَل می زنه، لَنگ می زنه البته بعضی وقتا به افرادی با معلولیت به جز در قسمت پا هم اطلاق می شه. این کلمه زیاد مودبانه ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦١

تعداد شرکت کنندگان ( در یک رویداد مخصوصا اگر رای گیری در کار باشه اون موقع می شه: تعداد رای دهندگان ) منبع: آکسفورد دیکشنری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیکِل در #لغت یعنی سکه ی پنج سنتی ( اسم یه نوع فلز هم که می دونین هست ) ولی در #اصطلاح یعنی پنج تا از هر چیزی خلاصه اینکه این اصطلاح یعنی: 1 - معادل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیکِل در #لغت یعنی سکه ی پنج سنتی ( اسم یه نوع فلز هم که می دونین هست ) ولی در #اصطلاح یعنی پنج تا از هر چیزی خلاصه اینکه این اصطلاح یعنی: 1 - معادل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیس افزار. ( اصطلاحی تخصصی در رشته کامپیوتر ) منظور از خیس افزار نوعی حیات مصنوعی است. منبع: آکسفورد دیکشنری، ویکی پدیا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاقه مند نبودن به یک چیز. لذت نبردن، حال نکردن با اون چیز. مثال: Mr Adams is not big on surprises آقای آدامز از سورپرایز شدن خوششون نمیاد. منبع: ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معنی کلید سازی هم می ده مثال: Could i have this key cut? می شه از روی این کلید برام بسازید؟ منبع: american english fun easy learn app

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ظرفی برای پختن خورِشت یا همون قابلمه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این جمله ی پرسشی وقتی به کار میره که می خوای از طرف مقابل بپرسی چرا داره اون کارو می کنه، یا چرا اون حرفو زده. به نظرم این ترجمه ها بد نیست: این چ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یا theres more to you : اگه اینو به یه فردی بگین یعنی اون فرد شخصیتی جذاب تر، گیرا تر، پیچیده تر یا تحسین برانگیزتر از چیزی که در ظاهر نشون می ده دار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ساکت باش. معادل با: Be quiet آکسفورد دیکشنری.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عالیه. sound در ایرلند و بریتانیا به معنای عالی و خیلی خوبه. مثلا وقتی می خوای یه نفر رو ستایش کنی و بگی کارت درسته: you're so sound منبع: دیکشنری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - بیا بریم. معادل با: lets leave lets go lets boogie lets roll 2 - البته معنی بیا شروع کنیم هم میده. معادل با: lets begin

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تجربه ی زیادی داشتن در موقعیت های مختلف یا با مردم مختلف. منبع: کالینز دیکشنری اگه "منم یه چند تا پیرهن پاره کرده ام، منم واسه خودم یه روزگاری داش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - صراحتا، رک و بی پرده چیزی را گفتن منبع: آکسفورد دیکشنری 2 - " راستش رو بخوای" هم دیدم ترجمه می کنن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اضطراب، واهمه، نگرانی یا ترس از واقعه ای قریب الوقوع ( آکسفورد دیکشنری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - انسان دون پایه، پَست، حمال 2 - اگه به بچه گفته بشه منظور " ای شیطون، ای ناقلا" هستش منبع ( ترجمه اولی فقط ) : آکسفورد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - هشدار یا نشانه ای و یا پیش بینی از رخ دادن یه اتفاق بد و منفی مثال: such dark clouds forbede a storm ابرهای سیاهِ این شکلی، خبر از یه طوفان میدن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

1 - در اصل: لایه ای که دور یک بطری یا هر ظرف نوشیدنی قرار میدن تا نوشیدنی خنک و دست گرم بمونه، انگار اون ظرف یه لباس پوشیده ( بهتره عکسشو توی گوگل سر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدمِ خنگ، احمق، بازنده، حقیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - سفت بودن، عضلانی بودن ( بدن ) 2 - خوب و لذت بخش 3 - در آفریقا و فقط برای تعریف از اندام یک زن: خوب، عالی منبع: urbandic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

منت گذاشتن، بزرگواری کردن این کلمه از فارسی گرفته نشده. کلمه ی deign از dignare در زبان لاتین گرفته شده یعنی لطف کردن در حق کسی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با فرهنگ و شعور بودن، مبادی آداب بودن، ادب مثال از آکسفورد: he has no couth, no brains and doesn't know the meaning of the word diplomacy مثال از م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی برای نوشیدنِ نوشیدنی های الکلی ( مخصوصا در میخانه های عمومی ) منبع: wiktionary. org

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - آدم بی عرضه، آدم به درد نخور و نالایق مثال: If my brother and I proved one thing, it's that just about any jamoke can host a radio show اگه من و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قناد، کسی که شیرینی یا کیک می فروشه / درست می کنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( کلمه ی عامیانه و غیر رسمی ) فضله، مدفوع، سِرگین مثال: dog dookie مدفوع سگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیچوندنِ یه بحث یا داستان منبع:oxford dic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خیلیا go on رو ترجمه کردن. این goon هستش سرهم نوشته می شه 1 - آدم احمق و کودن، حواس پرت 2 - چاقوکش، لات محله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سیگاری که به گردِ فرشته ی مایع ( نوعی روان گردان ) آغشته شده باشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

شیفته و شیدای یک نفر شدن ( در یک رابطه رمانتیک )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دغل کار - نیرنگ باز - فریبکار منبع: مریام وبستر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانیش "کارگر" هستش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعطا کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تُپل - کمی چاق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - دلتنگ چیزی شدن 2 - علاقه ی شدید. خیلی خواستنِ یه چیزی مثال: علاقه شدید دخترای نوجوون به ستاره های فیلم teenage girls pinning after movie stars

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( عامیانه ) یه عالمه مثال: a wad of trouble یه عالمه مشکل منبع: thefreedictionary. com

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه ی سر راهی