پیشنهادهای پیترسپ (١٢٤)
( آمیختن، آمیز، آمیغ، آمیزه ) همریشه هستند واژگانی پارسی هستند. در ریخت آریایی: اوستایی: MINASHTI پهلوی: AMIC, AMEXTAN سانسکریت: MICRA واژگان دیگر ...
( آمیختن، آمیز، آمیغ، آمیزه ) همریشه هستند واژگانی پارسی هستند. در ریخت آریایی: اوستایی: MINASHTI پهلوی: AMIC, AMEXTAN سانسکریت: MICRA واژگان دیگر ...
IGNIS یک واژه لاتین هست که دارای ریشه پارسی است این واژه از واژه آذر پارسی ریشه دارد. پسگشت ( =مرجع ) : برگه51 از نبیگِ ( فرهنگ ریشه هایِ هند و ارو ...
( آماج ( AMAJ ) واژه ای پارسی است. در فهرست همریشه بودن زبانهای خانواده هند و اروپایی آمده است. شاخه آریایی: سانسکریت: MATAYA همریشه بودن واژگان ...
آلیز، آلیزیدن، آلیختن ( به چَم:جفتک انداختن ) . پارسی هستند. ALEEZ, ALIEEZEEDAN در سانسکریت: RAJATI, REJATE ( به چم:لرزیدن ) در کُردی: LIZIM, BE - ...
آلیز، آلیزیدن، آلیختن ( به چَم:جفتک انداختن ) . پارسی هستند. ALEEZ, ALIEEZEEDAN در سانسکریت: RAJATI, REJATE ( به چم:لرزیدن ) در کُردی: LIZIM, BE - ...
آلیز، آلیزیدن، آلیختن ( به چَم:جفتک انداختن ) . پارسی هستند. ALEEZ, ALIEEZEEDAN در سانسکریت: RAJATI, REJATE ( به چم:لرزیدن ) در کُردی: LIZIM, BE - ...
( آله، آلوه، الوه ) به چَم عقاب است. این واژه پارسی است. در شاخه آریا: اوستایی: ARVA, ERRZA - THIA پارسی باستان: ARDUTHIA پهلوی: ALUH کردی: HALU, ...
( آله، آلوه، الوه ) به چَم عقاب است. این واژه پارسی است. در شاخه آریا: اوستایی: ARVA, ERRZA - THIA پارسی باستان: ARDUTHIA پهلوی: ALUH کردی: HALU, ...
آغاردن، آغاریدن ، به چم ( خیساندن ) پارسی هستند در زبان آریایی سانسکریت نیز آمده است. و همچنین واژه ایرلندیGERT از واژه ( آغاردن، آغاریدن ) ریشه دار ...
واژه انگلیسی:EAT به چم ( =معنی ) ( خوردن ) دارای ریشه پارسی است. این واژه از واژه ( آش ) به چم خورش گرفته شده است. در ریخت های آریایی: پارسی کهن ا ...
واژه انگلیسی:HAMMER واژه آلمانی:HAMMER دارای ریشه پارسی هستند و از واژه آسمان پارسی گرفته شدند و تغییر پیدا کردند واژه آس در گویش کهن پارسی باستان، ...
( آش ) یک واژه پارسی است در فهرست زبانهای هند واروپایی آمده است ( چم اصلی واژه آش ، خورش است ( بمانند: آشپز ) در ریخت های آریایی: اوستایی:ATHITA س ...
دکتر منوچهر آریان پور ۶ دی ۱۴۰۰ در سن ۹۲ سالگی در آمریکا درگذشت. خدایش بیامرزد و یادش گرامی
آسمان واژه ای پارسی است: در شاخه آرین: در ریخت پارسی اوستایی: ASMAN در ریخت پارسی دوران باستان: ATHANGAINA در ریخت پارسی پهلوی: ASMĀN در ریخت کردی: E ...
واژه آستر پارسی است در گویش های مختلف آریایی: اوستایی: VASTE, VASTRA, VANHANEM پهلوی: WASTAR, WASTARAG, ASTAR تخاری:WSAL تخاری:WASTSI سانسکریت: V ...
آزار، آزردن، آزاردن پارسی هستند در ریخت آریایی: در ریخت پارسی اوستایی: ZAR, AZAH در ریخت پارسی پهلوی: AZAR, AZARITAN، AZARISHN, AZARDAN در ریخت سانس ...
واژه ( آز ) پارسی است به چَم ( معنی ) : حرص و خواهش شدید. در گویش های آریایی: گویش اوستایی: ĀZI, ĀZA, ĀZASH, ASI, AZISH گویش پهلوی: ĀZ, AZWARIH سانس ...
واژگان ( آرنج ، آرنگ ، آران ) همریشه هستند این واژگان از خانواده زبان های هندواروپایی و در شاخه زبانهای آریایی ( پارسی ) هستند. در زبانهای آریایی: ...
( آرام ، آرامیدن ، رام ، رامیدن ) از یک ریشه هستند. واژگانی از خانواده زبانیه هندواروپایی هستند که ریشه آنها در شاخه زبانهای آریایی است و این واژگان ...
آذر یک واژه پارسی است: شاخه زبانهای آریایی: اوستایی:ĀDAR، ATHRAVAN، ATUR، ATHRA پارسی باستان:ĀTER پارسی میانه پهلوی: ADUR کردی:ĀGAR سانسکریت:AGNIS، A ...
آتش یک واژه پارسی است. در زبانهای آریایی: گویش اوستایی: ĀTER, ATARSH ( آتر، اتَرش ) گویش پهلوی: ĀTUR, ATAXSH ( آتُر، آتَخش ) گویش پارسی نوین: Ā ...
از زبان پارسی دوران باستان که زبان پادشاهان امپراتوریه هخامنشیان بود کتیبه هایی موجود هست که از روی آن واژگان باستانی زبان پارسی را پیدا کردند بدلیل ...
از زبان پارسی دوران باستان که زبان پادشاهان امپراتوریه هخامنشیان بود کتیبه هایی موجود هست که از روی آن واژگان باستانی زبان پارسی را پیدا کردند بدلیل ...