پیشنهادهای پیترسپ (١٢٤)
واژگان انگلیسی ( wear ) و ( cover ) دارای ریشه پارسی هستند. همچنین واژه اَربی ( بحر ) نیز همریشه با این واژگان انگلیسی هستند ریشه این واژگان از واژ ...
واژه اَربی ( بحر ) به معنی دریا واژه ای پارسی است. این واژه از واژه پارسی ( ور ) به چَم ( دربر گرفتن ) ساخته شده نکته:واژه پارسی کشور نیز از دو بخش ...
واژگان انگلیسی ( course ) و ( coast ) دارای ریشه پارسی هستند که هر دو آنها از واژه پارسی ( کاس ) ساخته شدند. واژه کاس پارسی و دگرریخت آن کرش واژه ک ...
واژگان انگلیسی ( course ) و ( coast ) دارای ریشه پارسی هستند که هر دو آنها از واژه پارسی ( کاس ) ساخته شدند. واژه کاس پارسی و دگرریخت آن کرش واژه ک ...
کشور یک واژه پارسی است. پارسی باستان: کرشوَر پارسی پهلوی: کیشور پارسی نوین: کشور کتاب اوستا: کرشوَر در پارسی باستان و در نبیگِ اوستا کشور را ( کرش ...
آفریقا یک واژه پارسی است. آفریقا سرزمین دور، برگرفته از واژه پانکی ( فنیقی ) افر است که خود افر نیز از واژه پارسی باستان ( آپارا ) به معنی �دور� گر ...
آفریقا ( africa ) یک واژه پارسی است. آفریقا سرزمین دور، برگرفته از واژه پانکی ( فنیقی ) افر است که خود افر نیز از واژه پارسی باستان ( آپارا ) به مع ...
( آسیا ) یک واژه پارسی است. آسیا از ریشه �آس� و �آسان� است به معنی: استوار، ایستاده، بالا و جایگاه بالا آمدن خورشید و چون آسیا نسبت به یونان در شرق ...
قاره اروپا ( europe ) یک واژه پارسی است. واژه اورپا از دو بخش هور ( خورشید ) و پا ( پایین ) ساخته شده است و به معنی سرزمین پایین رفتن خورشید میباشد ...
آسیا ( asia ) یک واژه پارسی است. آسیا از ریشه �آس� و �آسان� است به معنی: استوار، ایستاده، بالا و جایگاه بالا آمدن خورشید و چون آسیا نسبت به یونان د ...
واژه ( قاره ) یک واژه پارسی است. ( قاره ) اَربی شده واژه ( گور ) پارسی است به معنی ( دشت ) . واژه گور به معنی دشت با واژه های: - کویر - گورگاه ...
واژه ( قاره ) یک واژه پارسی است. ( قاره ) اَربی شده واژه ( گور ) پارسی است به معنی ( دشت ) . واژه گور به معنی دشت با واژه های: - کویر - گورگاه ...
( آسیا ) یک واژه پارسی است. آسیا از ریشه �آس� و �آسان� است به معنی: استوار، ایستاده، بالا و جایگاه بالا آمدن خورشید و چون آسیا نسبت به یونان در شرق ...
اروپا یک واژه پارسی است. واژه اورپا از دو بخش هور ( خورشید ) و پا ( پایین ) ساخته شده است و به معنی سرزمین پایین رفتن خورشید میباشد. واژه اروپا با ...
آفریقا یک واژه پارسی است. آفریقا سرزمین دور، برگرفته از واژه پانکی ( فنیقی ) افر است که خود افر نیز از واژه پارسی باستان ( آپارا ) به معنی �دور� گر ...
آفریقا یک واژه پارسی است. آفریقا سرزمین دور، برگرفته از واژه پانکی ( فنیقی ) افر است که خود افر نیز از واژه پارسی باستان ( آپارا ) به معنی �دور� گر ...
اروپا یک واژه پارسی است. ریخت درست ( اور پا ) ( اور ) دگر ریخت ( هور ) واژه اورپا از دو بخش هور ( خورشید ) و پا ( پایین ) ساخته شده است و به مع ...
( آسیا ) یک واژه پارسی است. آسیا از ریشه �آس� و �آسان� است به معنی: استوار، ایستاده، بالا و جایگاه بالا آمدن خورشید و چون آسیا نسبت به یونان در شرق ...
واژه ( قاره ) یک واژه پارسی است. ( قاره ) اَربی شده واژه ( گور ) پارسی است به معنی ( دشت ) . واژه گور به معنی دشت با واژه های: - کویر - گورگاه ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژگان ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) تماما دارای ریشه پارسی هستند. همچنین در گذشته در پارسی از واژگان ( اپاختر، نیمروز ( رپیت وین ) ، خاور، باختر ) بهره ...
واژه ( یر=yer ) در زبان تورکی دارای ریشه پارسی است و از واژه اور پارسی گرفته شده واژه ( اور ) که به معنی ( زمین خوار و هموار ) است که این واژه پارسی ...
واژه انگلیسی ( earth ) دارای ریشه پارسی است و از واژه ( اور ) پارسی ریشه دارد. واژه ( اور ) که به معنی ( زمین خوار و هموار ) است که این واژه پارسی ...
واژه ( اور ) یک واژه کاملن پارسی است به چَم: زمین خوار ( پَست ) ، هموار واژه ( اور ) که به معنی ( زمین خوار و هموار ) است که این واژه پارسی باکمی دگ ...
( زمین، اور ) پارسی هستند و دارای یک چَم ( معنی ) پارسی باستان: زمی ( zami ) پارسی پهلوی: زمیک ( zamik ) اوستا: زام، زم ( zām ) پارسی نوین: زمین ...
یکی از ویژگی های زبان پارسی توانایی بالای واژه سازی است دکتر حسابی که بر 10 زبان جهان چیرگی داشت، میگوید زبان پارسی که از راه آمیزش ریشه ها و پسوندها ...
یکی از ویژگی های زبان پارسی توانایی بالای واژه سازی است دکتر حسابی که بر 10 زبان جهان چیرگی داشت، میگوید زبان پارسی که از راه آمیزش ریشه ها و پسوندها ...
یکی از ویژگی های زبان پارسی توانایی بالای واژه سازی است دکتر حسابی که بر 10 زبان جهان چیرگی داشت، میگوید زبان پارسی که از راه آمیزش ریشه ها و پسوندها ...
یکی از ویژگی های زبان پارسی توانایی بالای واژه سازی است دکتر حسابی که بر 10 زبان جهان چیرگی داشت، میگوید زبان پارسی که از راه آمیزش ریشه ها و پسوندها ...
یکی از ویژگی های زبان پارسی توانایی بالای واژه سازی است دکتر حسابی که بر 10 زبان جهان چیرگی داشت، میگوید زبان پارسی که از راه آمیزش ریشه ها و پسوندها ...
این خط را ایرانیان درست کردند و پیشرفتش دادند نه اَرب ( عرب ) ها دلیل: ۱ - این خط در شهر کوفه اراک ( عراق ) که بخشی از شاهنشاهی ساسانیان بود پدید آم ...
دو شاهنشاهی بزرگ پارسی که هویت آریایی ( ایرانه ) هخامنشیان ( پارس ) ساسانیان ( پارس )
زبان های آریایی در گذشته به تمام خانواده زبانهای هند و اروپایی آریایی گفته میشد، امروزه فقط به زبانهای ایرانیک و هندو گفته میشود بیشتر. در خانواده ...
زبان های آریایی در گذشته به تمام خانواده زبانهای هند و اروپایی آریایی گفته میشد، امروزه فقط به زبانهای ایرانیک و هندو گفته میشود بیشتر. در خانواده ...
این یک واژه پارسی است در پارسی اوستا: AYAH موجود است این واژه همریشه با ( AHAN, آهن ) است.
انگلیسی: آیرون iron ( به چَم: فلز ) این واژه دارای ریشه پارسی است و از واژه آهن گرفته شده است. آهن یک واژه پارسی است. در ریخت های آریایی: پارسی ا ...
آهن یک واژه پارسی است. در ریخت های آریایی: پارسی اوستا: AYAH, AYO پارسی پهلوی: ASIN, AHEN, ASENEN, AHAN سانسکریت: AYAS ( به چَم: فلز ) همچنین واژ ...
واژه ( آویختن ( AVIXTAN ) یک واژه پارسی است. زبانهای آریایی: پارسی اوستایی: VAEG, NIWIXTA, A - VAEG پارسی پهلوی: AVIXTAN, APIXTAN گویش نو بر آمده ...
آواز ( AVAZ ) واژه ای پارسی است. در ریخت های آریایی: اوستایی: UXTA ( اوختَ ) A - VAXSH ( آواخش ) VAC ( وَک ) پهلوی: AWAZ ( آواز ) AVAC ( آوا ...
واژه mix در انگلیسی به چَم ( =معنی ) : مخلوط ، آمیختن دارای ریشه پارسی هست. ( آمیختن، آمیز، آمیغ، آمیزه ) همریشه هستند واژگانی پارسی هستند. در ر ...
( آمیختن، آمیز، آمیغ، آمیزه ) همریشه هستند واژگانی پارسی هستند. در ریخت آریایی: اوستایی: MINASHTI پهلوی: AMIC, AMEXTAN سانسکریت: MICRA واژگان دیگر ...