پیشنهادهای فرتاش (١,٣٢٥)
1 - " رَز" در زبانِ اوستایی به چمهایِ زیر بوده است: 1. 1 - راست کردن، به خط کردن، ردیف کردن، مرتب کردن 1. 2. - دراز کردن ( کِشیدن، کِش دادن ) ، به در ...
1 - " رَز" در زبانِ اوستایی به چمهایِ زیر بوده است: 1. 1 - راست کردن، به خط کردن، ردیف کردن، مرتب کردن 1. 2. - دراز کردن ( کِشیدن، کِش دادن ) ، به در ...
1 - " رَز" در زبانِ اوستایی به چمهایِ زیر بوده است: 1. 1 - راست کردن، به خط کردن، ردیف کردن، مرتب کردن 1. 2. - دراز کردن ( کِشیدن، کِش دادن ) ، به در ...
1 - " رَز" در زبانِ اوستایی به چمهایِ زیر بوده است: 1. 1 - راست کردن، به خط کردن، ردیف کردن، مرتب کردن 1. 2. - دراز کردن ( کِشیدن، کِش دادن ) ، به در ...
1 - " رَز" در زبانِ اوستایی به چمهایِ زیر بوده است: 1. 1 - راست کردن، به خط کردن، ردیف کردن، مرتب کردن 1. 2. - دراز کردن ( کِشیدن، کِش دادن ) ، به در ...
1 - " رَز" در زبانِ اوستایی به چمهایِ زیر بوده است: 1. 1 - راست کردن، به خط کردن، ردیف کردن، مرتب کردن 1. 2. - دراز کردن ( کِشیدن، کِش دادن ) ، به در ...
1 - ( ه ) در زبانِ اوستایی با ( س ) در سانسکریت برگردانپذیر است و پاژگونه. 2 - ( س ) در اوستایی با ( ch ) در سانسکریت برگردانپذیر است و پاژگونه. 3 ...
" وَشنَ، وَشنا ( پارسیِ باستان ) ، وَسنَ ( اوستایی ) " به چمِ " اراده، خواست" بوده است. در پارسی باستان آمده است: به "خواست و اراده یِ" اهورمزدا، من ...
" وَشنَ، وَشنا ( پارسیِ باستان ) ، وَسنَ ( اوستایی ) " به چمِ " اراده، خواست" بوده است. در پارسی باستان آمده است: به "خواست و اراده یِ" اهورمزدا، من ...
" وَشنَ، وَشنا ( پارسیِ باستان ) ، وَسنَ ( اوستایی ) " به چمِ " اراده، خواست" بوده است. در پارسی باستان آمده است: به "خواست و اراده یِ" اهورمزدا، من ...
" وَشنَ، وَشنا ( پارسیِ باستان ) ، وَسنَ ( اوستایی ) " به چمِ " اراده، خواست" بوده است. در پارسی باستان آمده است: به "خواست و اراده یِ" اهورمزدا، من ...
" وَشنَ، وَشنا ( پارسیِ باستان ) ، وَسنَ ( اوستایی ) " به چمِ " اراده، خواست" بوده است. در پارسی باستان آمده است: به "خواست و اراده یِ" اهورمزدا، من ...
" رُز، رُزیتا" واژگانی ایرانی هستند. هر نامِ ایرانی را که می جوییم، یا نوشته اروپایی یا مغولی یا . . . . آخر این بیگانه پرستی شماها را می کشد. مدر ...
" رُز، رُزیتا" واژگانی ایرانی هستند. هر نامِ ایرانی را که می جوییم، یا نوشته اروپایی یا مغولی یا . . . . آخر این بیگانه پرستی شماها را می کشد. مدر ...
ریشه واژه یِ " لَت" در واژگانی همچون " لَت و کوب" و " لَت و پار": ریشه یِ واژه یِ " لَت" به واژه یِ اوستایی - سانسکریتِ " کرَت krath" و " کرتی" بازمی ...
ریشه واژه یِ " لَت" در واژگانی همچون " لَت و کوب" و " لَت و پار": ریشه یِ واژه یِ " لَت" به واژه یِ اوستایی - سانسکریتِ " کرَت krath" و " کرتی" بازمی ...
ریشه واژه یِ " لَت" در واژگانی همچون " لَت و کوب" و " لَت و پار": ریشه یِ واژه یِ " لَت" به واژه یِ اوستایی - سانسکریتِ " کرَت krath" و " کرتی" بازمی ...
بررسیِ واژه یِ اردبیل: "ارد یا ارتَ" که روشن است: 1 - زمین2 - پاک و اشویی و مقدس بخش دومِ " بیل" را به طور بازگشتی بررسی می کنیم. 1 - در برخی واژگان ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
. . .
. . .
. . .
. . .
. . .
. . .
. . .
. . .
. . .
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
" سَهیستَن" با بُن کنونیِ " سَه" در زبانِ پارسیِ میانی - پهلوی به چمِ " به نظر آمدن، نمایان شدن" بوده است. این کارواژه در زبانِ پارسیِ کُنونی به دیسه ...
بررسیِ واژگانِ " هیتَن/های": در زبانِ اوستایی " ها ( ی ) ha ( y ) " به چمِ " بستَن" بوده است. مجهولی/گذشته یِ این واژه "هیتَ" بوده است ( PPfP در فرتو ...
بررسیِ واژگانِ " هیتَن/های": در زبانِ اوستایی " ها ( ی ) ha ( y ) " به چمِ " بستَن" بوده است. مجهولی/گذشته یِ این واژه "هیتَ" بوده است ( PPfP در فرتو ...
بررسیِ واژگانِ " هیتَن/های": در زبانِ اوستایی " ها ( ی ) ha ( y ) " به چمِ " بستَن" بوده است. مجهولی/گذشته یِ این واژه "هیتَ" بوده است ( PPfP در فرتو ...
بررسیِ واژگانِ " هیتَن/های": در زبانِ اوستایی " ها ( ی ) ha ( y ) " به چمِ " بستَن" بوده است. مجهولی/گذشته یِ این واژه "هیتَ" بوده است ( PPfP در فرتو ...
بررسیِ واژگانِ " هیتَن/های": در زبانِ اوستایی " ها ( ی ) ha ( y ) " به چمِ " بستَن" بوده است. مجهولی/گذشته یِ این واژه "هیتَ" بوده است ( PPfP در فرتو ...
بررسیِ واژگانِ " هیتَن/های": در زبانِ اوستایی " ها ( ی ) ha ( y ) " به چمِ " بستَن" بوده است. مجهولی/گذشته یِ این واژه "هیتَ" بوده است ( PPfP در فرتو ...
بررسیِ کارواژه هایِ " نِهُفتَن، نِهُمبیدن ( نهومبیدن ) " در زبانِ پارسی: در زبانِ پارسیِ میانه هر دو کارواژه یِ نامبرده به دیسه هایِ " نیهوفتَن، نیهو ...
بررسیِ کارواژه هایِ " نِهُفتَن، نِهُمبیدن ( نهومبیدن ) ، نِهُنبیدَن" در زبانِ پارسی: در زبانِ پارسیِ میانه هر دو کارواژه یِ نامبرده به دیسه هایِ " نی ...
بررسیِ کارواژه هایِ " نِهُفتَن، نِهُمبیدن ( نهومبیدن ) ، نهُنبیدَن" در زبانِ پارسی: در زبانِ پارسیِ میانه هر دو کارواژه یِ نامبرده به دیسه هایِ " نیه ...
بررسیِ کارواژه هایِ " نِهُفتَن، نِهُمبیدن ( نهومبیدن ) ، نِهُنبیدَن" در زبانِ پارسی: در زبانِ پارسیِ میانه هر دو کارواژه یِ نامبرده به دیسه هایِ " نی ...
بررسیِ کارواژه هایِ " نِهُفتَن، نِهُمبیدن ( نهومبیدن ) ، نهُمبیدَن" در زبانِ پارسی: در زبانِ پارسیِ میانه هر دو کارواژه یِ نامبرده به دیسه هایِ " نیه ...
ریشه یِ کارواژه یِ " هشتَن ( هلیدَن ) " با بُن کنونیِ " هل": در زبانِ اوستایی واژه یِ " هَرِز" به چمهای ( =معناهای ) زیر بوده است: 1. 1 - رها کردن، خ ...