گل بی خار نمی شودگل بی عیب خداستگل پشت و رو نداردگل سر سبدگل گفتن و گل شنیدنگل گفتی اما شل گفتیگل واژهگلابیگله دست گرگ افتادهگلو ی کسی پیش کسی گیر کردنگلی به جمال کسیگلی یا تاجی به سر کسی زدنگلیم خود را از اب بیرون کشیدنگنجشک را رنگ می کنه جای قناری می فروشهگندم برشته شدنگندم نمای جو فروشگنده گوزی کردنگنه کرد در بلخ اهنگری به شوشتر زدند گردن مسگریگوجه زدنگورم کجا بود که کفنم باشهگوز را به شقیقه زدنگوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست انچه البته به جایی نرسد فریاد استگوش به زنگگوش به زنگ بودنگوش خواباندنگوش شیطان کر چشم شیطان کورگوشتگوشت از دهان گرگ کشیدنگوشت کوبگوشتش زیر دندونشهگوشش بدهکار نیستگوشی دست کسی امدنگولاخگونگیر سه پیچگیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصلگیوه را ور کشیدنلاپایی درکردنلاس خشکه زدنلال مانی یا لالمانی یا لالمونی گرفتنلام تا کام صحبت نکردنلاو انداختنلاو ترکاندنلای چیزی را درز گرفتنلای سبیل یا لاسبیلی درکردن یا زیر سبیل یا زیرسبیلی درکردنلایی کشیدنلب چشمه می روم خشکه می شهلب ولوچه ی اویزانلبگندلج کردن یا لج رفتن