دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف چ - صفحه 5
چرخه
چرخیدن
چرده
چرس
چرسی
چرم
چرم ساز
چرمه
چرمین
چرند
چرنده
چروک
چروک شدن
چروکیدن
چروکیده
چرک
چرک الود
چرک شدن
چرک نویس
چرک کردن
چرکتاب
چرکناک
چرکین
چرکینی
چریدن
چریک
چریکی
چزاندن
چسان
چسب
چسباندن
چسبناک
چسبنده
چسبیدگی
چسبیدن
چسبیده
چست
چستی
چسی امدن
چشاندن
چشایی
چشته
چشش
چشم
چشم انتظار
چشم انداختن
چشم انداز
چشم بسته
چشم بند
چشم بندی
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10