دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف ه - صفحه 6
همتا
همتایی
همجوار
همچنین
همخوان
همدردی
همدست
همدستان
همدستی
همدل
همدلی
همدم
همدمی
همدیگر
همراز
همراه
همراهان
همراهی
همرس
همزاد
همزمانی
همساز
همسال
همسان
همسانی
همسایگی
همسایه
همسر
همسفر
همشیره
همگام
همگان
همگانی
همگرا
همگرایی
همگنان
همگون
همگونی
همگی
هممقدار
همنام
همنشین
همنوع
همه
همه پرسی
همه فن حریف
همهمه
هموار
همواره
هموریج
2
3
4
5
6
7
8
9