همگام

/hamgAm/

مترادف همگام: همدوش، همراه، همقدم

معنی انگلیسی:
concordant, concurrent

لغت نامه دهخدا

هم گام. [ هََ ] ( ص مرکب ) هم قدم. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

همقدم، همراه

فرهنگ عمید

هم قدم، همراه.

فرهنگستان زبان و ادب

{isochronous} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ویژگی فرایندهایی که در آنها داده ها در محدوده های زمانی مشخص تحویل شوند

مترادف ها

synchronous (صفت)
هم زمان، همگاه، هموقت، همگام، واقع شونده بطور همزمان

پیشنهاد کاربران

همگام
Synchronize
هم قدم
Keep up with somebody/something
Keep pace with somebody/something
همپا
همراه

بپرس