اسم دختر کردی - صفحه 4
ماه زندگی
دختر
کردی موراشین
مروارید آبی
دختر
کردی میدیا
سرزمین کهن
دختر
کردی ناریا
قاصدک
دختر
کردی نیشا
نشانه
دختر
کردی نیهان
پنهان
دختر
ترکی، کردی هاژان
صدای آبشار
دختر
کردی هاورین
به نرمی و لطافت ابر
دختر
کردی هاوژین
همدم و یار زندگی
دختر
کردی هاوین
تابستان
دختر
کردی هایین
هستی، وجود
دختر
کردی هتاو
خورشید و آفتاب
دختر
کردی هژین
زندگی جاویدان
دختر
کردی هستنوه
قیام تودةمردم ( نگارش کردی
دختر
کردی هفدن
وزن شعر ( نگارش کردی
دختر
کردی هفیان
آرام گرفتن، آرام گرفتن ( نگارش کردی
دختر
کردی هگبه
رةآورد، هدیةسفر، خورجین ( نگارش کردی
دختر
کردی هلپرین
رقصیدن، رقصیدن ( نگارش کردی
دختر
کردی هموند
اعضاء ( نگارش کردی
دختر
کردی هنار
مانند انار زیبا، انار ( نگارش کردی
دختر
کردی هناس
نفس
دختر
کردی هناو
زهره، شجاعت، شجاعت ( نگارش کردی
دختر
کردی هوژان
زیرک و یادگیر
دختر
کردی هوژین
آموختن، آموختن ( نگارش کردی
دختر
کردی هوما
مرغ سعادت، فرخنده، فرخنده ( نگارش کردی
دختر
کردی هونراوه
کنایةاز کلام منظوم ( نگارش کردی
دختر
کردی هیران
محل قرار، قرار ( نگارش کردی
دختر
کردی هیزان
نیرومند، توانا، توانا ( نگارش کردی
دختر
کردی هیژان
لایق و سزاوار، ارزیدن، جنبیدن ( نگارش کردی
دختر
کردی هیمو
دختر پاکدامن، پاک دامن ( نگارش کردی
دختر
کردی هینا
ماهر
دختر
کردی هینان
آوردن، آوردن ( نگارش کردی
دختر
کردی وچان
زمان استراحت کوتاه، زمان استراحت کوتاة ( نگارش کردی
دختر
کردی وریشه
درخشش، برق، برق ( نگارش کردی
دختر
کردی وش
خواستن ( نگارش کردی
دختر
کردی وشان
افشان، کاشتن، تکان شدید ( نگارش کردی
دختر
کردی وناز
با وقار، با وقار ( نگارش کردی
دختر
کردی وهار
فصل بهار، فصل بهار ( نگارش کردی
دختر
کردی کاژین
سرچشمه زندگی
دختر
کردی کالین
دختری جوان با مو و روی روشن
دختر
کردی کانیلان
دره پر از چشمه
دختر
کردی کلارا
نور چشم، نام راهبه ای ایتالیایی
دختر
کردی، فرانسوی کوچیار
یار کوتاه قد، یارکوتاه قد ( نگارش کردی
دختر
کردی کوشانه
بانوی تلاشگر، مونث کوشان، دختر ساعی، بانوی تلاشکر
دختر
کردی، فارسی کویستان
کوهستان
دختر
کردی یکمال
ثروت تقسیم نشدة، دوست جانجانی ( نگارش کردی
دختر
کردی یکیتی
اتحاد، اتحاد ( نگارش کردی
دختر
کردی آروا
نام فرشته ای در آیین زرتشت
دختر
کردی آلند
اولین پرتو خورشید
دختر
کردی بابان
خانه پدری، خانةپدری، نام عشیرةایی درکردستان، نام منطقةای در کردستان، لقب چند تن از احکام سلسله باب ...
دختر
کردی بابوس
نام پدر اورونت پادشاه سکایی، نام کوهی در بانه ( نگارش کردی
دختر
کردی بادر
حرکت باد، فرشته مأمور باد، فرشتة مأمور باد ( نگارش کردی
دختر
کردی بارنگ
ریزش باران همراه باد، ریزش باران همراة باد ( نگارش کردی
دختر
کردی باروشه
بادبزن ( نگارش کردی
دختر
کردی باریز
میوةایی که به وسیله باد از درخت کندة میشود ( نگارش کردی
دختر
کردی بازان
جمع «باز» پرندة شکاری، نام روستایی در کردستان، در حال باختن، بازنده ( نگارش کردی
دختر
کردی بازنه
النگو ( نگارش کردی
دختر
کردی باژیر
شهر ( نگارش کردی
دختر
کردی باغان
چند باغ میوة که در کنار یکدیگر قرار دارند، نام روستایی در کردستان ( نگارش کردی
دختر
کردی باوین
صاحب، از قبایل پراکندةکرد ( نگارش کردی
دختر
کردی بتمان
نام رودخانةای در کردستان ( نگارش کردی
دختر
کردی بختور
بهروز، کامران، دارای روزگار خوش، دارای روزگار خوش ( نگارش کردی
دختر
کردی برزی
جای بلند، سکو، کنایه از بلند قامت ( نگارش کردی
دختر
کردی برقه
درخشیدن جسمی در مقابل تابش اشعه آفتاب یا هر چیز دیگر، درخشیدن جسمی در مقابل تابش اشعه آفتاب یا هر چ ...
دختر
کردی بزان
شکست دهنده، نام روستایی ( نگارش کردی
دختر
کردی بژن
قد و بالا، قد و بالا ( نگارش کردی
دختر
کردی بشکو
شرکت سهامی ( نگارش کردی
دختر
کردی بنیا
بنیاد، بنیه و توان، هنگامه، تو فرزند منی
دختر
کردی، عبری بوکان
زیبارویان، عروسها، نام شهری در کردستان ( نگارش کردی
دختر
کردی بی خال
بی نشان ( نگارش کردی
دختر
کردی بیانه
نگا « بةیان» ( نگارش کردی
دختر
کردی بیری
زنی که شیر می دوشد ( نگارش کردی
دختر
کردی بیسان
بی همتا، بی مانند، جالیز ( نگارش کردی
دختر
فارسی، کردی بیلو
جویبار کوتاه مدت ( نگارش کردی
دختر
کردی بیور
بی بهره، عدد میلیون در ریاضی ( نگارش کردی
دختر
کردی پرزین
پرچینی از گلهای ریز به دور باغات
دختر
کردی چاوان
چشم ها
دختر
کردی چرو
جوانه درخت، شکوفه برگ
دختر
کردی چیا
کوهستان بلند، کوهستان، کوه
دختر، پسر
کردی
طبیعت دانژه
غنچه گل نیمه باز
دختر
کردی درجان
مروارید جان
دختر
کردی، عربی دیا
نور چشم
دختر
کردی دیمه
روی، رخسار، چهره، روشنی، روی و رخساره، روشنی باران و شبنم، ( در کردی ) نیز چهره
دختر
کردی، عربی رازان
اسرار، رموز، ( مجاز ) رمزگونه، ( اعلام ) نام چند روستا و مکان در شهرستان های بروجرد، خرم آباد و محل ...
دختر
کردی، فارسی ژابیز
دارویی گیاهی، نام گیاهی و دارویی گیاهی که به بومادران ( بوی مادران ) معروف است، اشک آتش
دختر، پسر
کردی
طبیعت ژان
نام روستایی در نزدیکی سنندج
دختر، پسر
کردی سارال
نام روستایی در نزدیکی سنندج، ( اعلام ) نام بخشی در شهرستان دیواندره در استان کردستان
دختر
کردی شلیر
نام گلی زیبا، ( = شَلیل )، میوه ی خوشبو و گوارا و آبدار شبیه شفتالو و هلو، درخت این میوه، به فتح شی ...
دختر
کردی
گل شنه
نسیم آرام و دلپذیر
دختر
کردی شوار
حسن و جمال، خوبی، زینت آرایش، باد ملایم و نسیم، ( در کردی ) شب هنگام
دختر
کردی، فارسی فلکناز
آن که موجب نازش آسمان است، بسیار زیبا، فلک ( عربی ) + ناز ( فارسی )، نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز ...
دختر
کردی، عربی، فارسی لارا
پری دریایی، ناز، ظریف
دختر
ترکی، کردی مانک
مانگ، ماه
دختر
کردی نیان
رفیق، شریک زندگی
دختر
کردی هانه
چشمه، تحریک، اینک، اینها، اینهاشان
دختر
کردی هانیس
چشمه
دختر
کردی هلاله
گلی زرد رنگ خوشبو، آلالة، جارزدن، با خبر ساختن ( نگارش کردی
دختر
کردی
گل هوین
خون
دختر
کردی هیلان
آشیانه و محل آرامش، آشیانة، مکان آرامش ( نگارش کردی
دختر
کردی هیوان
ایوان تراس، ایوان تراس ( نگارش کردی
دختر
کردی