اسم دختر کردی - صفحه 2
زمین پرگیاه و علف، پاک، نگا «بژوار» ( نگارش کردی
دختر
کردی ئوژین
بهترین زندگی، اوج خوشی
دختر
کردی آروا
نام فرشته ای در آیین زرتشت
دختر
کردی آسکی
آهو، کنایه از زیبایی و دلفریبی
دختر
کردی اسپاکو
شجاع و جنگجو
دختر
کردی آلگون
نام یکی از آبادیهای سَقّز کردستان
دختر
کردی آلند
اولین پرتو خورشید
دختر
کردی آلندا
اولین پرتو خورشید
دختر
کردی اوینار
عشق آتشین، عشق و دوست داشتن در حد کمال
دختر
کردی بادر
حرکت باد، فرشته مأمور باد، فرشتة مأمور باد ( نگارش کردی
دختر
کردی بارنگ
ریزش باران همراه باد، ریزش باران همراة باد ( نگارش کردی
دختر
کردی باروشه
بادبزن ( نگارش کردی
دختر
کردی باریز
میوةایی که به وسیله باد از درخت کندة میشود ( نگارش کردی
دختر
کردی باریزان
رواج، برکت، برکت ( نگارش کردی
دختر
کردی بازان
جمع «باز» پرندة شکاری، نام روستایی در کردستان، در حال باختن، بازنده ( نگارش کردی
دختر
کردی بازنه
النگو ( نگارش کردی
دختر
کردی بازو
نام آهنگی ( نگارش کردی
دختر
کردی بازور
نام پرندةایی کوچک خاکستری رنگ ( نگارش کردی
دختر
کردی باژوران
جنوبیها، طایفةایی از کردها ( نگارش کردی
دختر
کردی آنیا
بی نظیر، عشق مطلق
دختر
ترکی، کردی، فارسی، یونانی ارینا
آرینا، آریایی نژاد، از نسل آریایی
دختر
کردی، فارسی آمانج
مرام، هدف، مقصد
دختر، پسر
کردی باوشین
پنکه، بادبزن ( نگارش کردی
دختر
کردی باوند
نام پسر شاپور اسپهبد طبرستان، ( اَعلام ) ) نام پسر شاپور اسپهبد طبرستان که نسبت خود را به کیوس براد ...
پسر، دختر
فارسی، کردی باوین
صاحب، از قبایل پراکندةکرد ( نگارش کردی
دختر
کردی باکوت
میوةایی که توسط باد ریختة باشد ( نگارش کردی
دختر
کردی بالین
کمکی دیوار و ستون، چوبی که پشت در نهند، کلون ( نگارش کردی
دختر
کردی بانواز
باخبر ساختن مردم با صدای بلند ( نگارش کردی
دختر
کردی برزی
جای بلند، سکو، کنایه از بلند قامت ( نگارش کردی
دختر
کردی برژان
کار
دختر
کردی برژانگ
مژة ( نگارش کردی
دختر
کردی برژنگ
مژه
دختر
کردی برژول
نگا «برژانگ»، پرز گل گندم یا جو ( نگارش کردی
دختر
کردی برسیل
نوعی گرد نان ( نگارش کردی
دختر
کردی برشیو
عصرانة ( نگارش کردی
دختر
کردی برف آب
آبی که از ذوب شدن برف سرازیر میشود و جویباری تشکیل میدهد ( نگارش کردی
دختر
کردی برقه
درخشیدن جسمی در مقابل تابش اشعه آفتاب یا هر چیز دیگر، درخشیدن جسمی در مقابل تابش اشعه آفتاب یا هر چ ...
دختر
کردی ایوان
تراس، ایوان، تراس ( نگارش کردی
دختر
کردی بابان
خانه پدری، خانةپدری، نام عشیرةایی درکردستان، نام منطقةای در کردستان، لقب چند تن از احکام سلسله باب ...
دختر
کردی بابوس
نام پدر اورونت پادشاه سکایی، نام کوهی در بانه ( نگارش کردی
دختر
کردی بابیلان
لفظ نوازش دختر کوچک از روی محبت، لفظ نوازش دختر کوچک از روی محبت ( نگارش کردی
دختر
کردی باپیو
بادسنج ( نگارش کردی
دختر
کردی باتوف
نام گیاهی است با گلهای قرمز رنگ ( نگارش کردی
دختر
کردی باتینوک
گل آلاله، آلاله ( نگارش کردی
دختر
کردی
گل باتینک
غنچه تازه شکفته، غنچة تازه شکفتة ( نگارش کردی
دختر
کردی بشدار
سهیم، شریک، شریک ( نگارش کردی
دختر
کردی بشکو
شرکت سهامی ( نگارش کردی
دختر
کردی بفران
معصوم و پاک مانند برف، معصوم و روپاک مانند برف ( نگارش کردی
دختر
کردی بفرانبار
هنگام باریدن برف، نام اولین ماةزمستان، دی ماه ( نگارش کردی
دختر
کردی بفرین
برف و بوران
دختر
کردی بلار
آدم شوخ طبع، آدم شوخ طبع ( نگارش کردی
دختر
کردی بلالوک
آلوبالو ( نگارش کردی
دختر
کردی بلنجه
نوعی گل خوشبو وخوشرنگ، خرامان، صاحب خرام، نوعی گل خوشبو وخوشرنگ ( نگارش کردی
دختر
کردی
گل بلواژ
آبگینه ( نگارش کردی
دختر
کردی بلیسه
لهیب، شراره ( نگارش کردی
دختر
کردی باژیر
شهر ( نگارش کردی
دختر
کردی باژیلان
محل وزش باد، قبیلةایی از کردها کة در اطراف خانقین سکونت دارند ( نگارش کردی
دختر
کردی باستینگ
گل نو شکفته، گل نو شکفتة ( نگارش کردی
دختر
کردی باسکار
قدرتمند، توانمند در بحث و استدلال، توانمند در بحث و استدلال ( نگارش کردی
دختر
کردی بخشین
عفو کردن، عفو کردن ( نگارش کردی
دختر
کردی بورچین
مرغابی ماده ( نگارش کردی
دختر
کردی بوژانه
نام گیاهی با برگ های ریز، ( کردی، بیژان ) گیاهی دارای برگ های ریز و ساقه های دراز و گل های بور رنگ ...
دختر
کردی
طبیعت بونخوش
خوشبو، خوشبو ( نگارش کردی
دختر
کردی بوندار
دارای بوی خوش، دارای بوی خوش ( نگارش کردی
دختر
کردی بوکان
زیبارویان، عروسها، نام شهری در کردستان ( نگارش کردی
دختر
کردی بوکبویانی
نو عروس، نو عروس ( نگارش کردی
دختر
کردی بوکین
خیمه شب بازی ( نگارش کردی
دختر
کردی بوین
خوشبو، خوشبو ( نگارش کردی
دختر
کردی بکیل
شخم زن ( نگارش کردی
دختر
کردی اورامان
نام منطقه ای کوهستانی در کردستان، ( اعلام ) نام منطقه ای از کردستان ایران که از طرف شرق متصل است به ...
پسر، دختر
کردی آورین
آتشین
دختر
ترکی، کردی بنرخ
قیمتی ( نگارش کردی
دختر
کردی بنفش
نگا «وةنةوش» ( نگارش کردی
دختر
کردی بنگین
زندانی ابد ( نگارش کردی
دختر
کردی بنن
شاة کوة، جای سخت درکوة ( نگارش کردی
دختر
کردی بنوشه
بنفشه، ( در کردی و بعضی از گویشهای ایرانی )
دختر
کردی
طبیعت، گل بنیا
بنیاد، بنیه و توان، هنگامه، تو فرزند منی
دختر
کردی، عبری بنین
نوعی گیاهی خوراکی که در بهار میروید، نوعی گیاهی خوراکی کة در بهار میروید ( نگارش کردی
دختر
کردی بروسکه
درخشش و روشنایی، ( کردی، /biruska/ ) درخشش و روشنایی، برق ناشی از ابر یا هر چیز دیگر، تلگراف ( نگار ...
دختر، پسر
کردی بریا
واژة ایکاش ( نگارش کردی
دختر
کردی بریتان
دختر دلیر و شجاع
دختر
کردی برین
بلند مرتبه و بزرگ، ( بَر = اَبَر، بالا + ین ( پسوند نسبت ) )، واقع در بالا یا بالاترین جا، بالایی، ...
دختر، پسر
کردی برینداره
آمبولانس ( نگارش کردی
دختر
کردی بریوان
دختری که گوسفندان بازگشته از چراگاه را صدا میزند
دختر
کردی بزان
شکست دهنده، نام روستایی ( نگارش کردی
دختر
کردی بزین
نگا «بةزان» ( نگارش کردی
دختر
کردی بژدار
سهامدار، شریک، شریک ( نگارش کردی
دختر
کردی بژن
قد و بالا، قد و بالا ( نگارش کردی
دختر
کردی بژنا
دختر رعنا
دختر
کردی بژول
نگا «برژانگ» ( نگارش کردی
دختر
کردی بژین
سلامتی و زندگی خوش
دختر
کردی بژیو
قوت، مایه زندگی، مایة زندگی ( نگارش کردی
دختر
کردی پرزین
پرچینی از گلهای ریز به دور باغات
دختر
کردی پرژان
کار
دختر
کردی پرشنگ
قطره های آب که پاشیده می شود
دختر
کردی پروشه
دانه های برف
دختر
کردی بلین
عهد، قرار، قرار ( نگارش کردی
دختر
کردی بناز
نازنین، نازنین ( نگارش کردی
دختر
کردی بنان
سرانگشت، انگشت، ( اعلام ) غلامحسین بنان [، شمسی] خواننده ی ایرانی، فرزند کریم خان بنان الدوله بود، ...
پسر، دختر
عربی، کردی
مذهبی و قرآنی بناو
نوعی درخت محکم و سخت کة بة خاطر سنگینی به زیر آب فرو میرود ( نگارش کردی
دختر
کردی