اسم دختر کردی - صفحه 3
طلوع خورشید
دختر
کردی روومانگ
روومانگ
دختر
کردی روکال
دختر سفیدروی و زیبا
دختر
کردی رویسا
مانند چشمه زلال
دختر
کردی ریژنه
بارش شدید باران
دختر
کردی ریناس
راه شناس
دختر
کردی زریا
جای پر آب، دریا
دختر
کردی زیوین
نقره ای، نقره گون
دختر
کردی ژالان
شبنم گل ها
دختر
کردی ژالانه
گیاهی زیبا و خودرو
دختر
کردی ژالیا
الهه زیبایی
دختر
کردی ژاوه
نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی
دختر
کردی ژاوین
سرزندگی
دختر
کردی ژنا
خانم، زن
دختر
کردی ژوانا
میعادگاه عاشقان
دختر
کردی ژیا
زندگی
دختر
کردی ژیانو
زندگی نو
دختر
کردی ژیوا
نگاه به زندگی
دختر
کردی ژیوانا
حافظ زندگی
دختر
کردی ژیکال
زیبای کوچک، قطره باران
دختر
کردی ساریسا
کوشا، پیگیر
دختر
کردی سامینه
ماهر
دختر
کردی سوزیار
یار دلسوز و عاشق
دختر
کردی سولاف
آبشار، آبشارکوچک
دختر
کردی سولین
غنچه تازه شکفته
دختر
کردی
طبیعت ارینا
آرینا، آریایی نژاد، از نسل آریایی
دختر
کردی، فارسی آنیا
بی نظیر، عشق مطلق
دختر
ترکی، کردی، فارسی، یونانی اورامان
نام منطقه ای کوهستانی در کردستان، ( اعلام ) نام منطقه ای از کردستان ایران که از طرف شرق متصل است به ...
پسر، دختر
کردی آورین
آتشین
دختر
ترکی، کردی بازور
نام پرندةایی کوچک خاکستری رنگ ( نگارش کردی
دختر
کردی باسکار
قدرتمند، توانمند در بحث و استدلال، توانمند در بحث و استدلال ( نگارش کردی
دختر
کردی باوند
نام پسر شاپور اسپهبد طبرستان، ( اَعلام ) ) نام پسر شاپور اسپهبد طبرستان که نسبت خود را به کیوس براد ...
پسر، دختر
فارسی، کردی برف آب
آبی که از ذوب شدن برف سرازیر میشود و جویباری تشکیل میدهد ( نگارش کردی
دختر
کردی بریا
واژة ایکاش ( نگارش کردی
دختر
کردی بزین
نگا «بةزان» ( نگارش کردی
دختر
کردی بلار
آدم شوخ طبع، آدم شوخ طبع ( نگارش کردی
دختر
کردی بلین
عهد، قرار، قرار ( نگارش کردی
دختر
کردی بناز
نازنین، نازنین ( نگارش کردی
دختر
کردی بنان
سرانگشت، انگشت، ( اعلام ) غلامحسین بنان [، شمسی] خواننده ی ایرانی، فرزند کریم خان بنان الدوله بود، ...
پسر، دختر
عربی، کردی
مذهبی و قرآنی بنن
شاة کوة، جای سخت درکوة ( نگارش کردی
دختر
کردی بنین
نوعی گیاهی خوراکی که در بهار میروید، نوعی گیاهی خوراکی کة در بهار میروید ( نگارش کردی
دختر
کردی بوکین
خیمه شب بازی ( نگارش کردی
دختر
کردی بوین
خوشبو، خوشبو ( نگارش کردی
دختر
کردی بکیل
شخم زن ( نگارش کردی
دختر
کردی بی چم
هیئت، سیما ( نگارش کردی
دختر
کردی بیسو
بی گمان، کمینگاه شکارچی، کمینگاه شکارچی ( نگارش کردی
دختر
کردی بیکن
بدون رقیب، یگانه، یگانة ( نگارش کردی
دختر
کردی تایان
پرستار، دایه
دختر
کردی جوآنا
دختر زیبا
دختر
کردی درتا
مانند مروارید، همتای دُر، در ( عربی ) + تا ( فارسی ) مانند در
دختر
کردی، عربی، فارسی دلین
مطمئن، آرام دل، آسوده
دختر
کردی دیلا
گندم زیبا و طلایی
دختر
کردی رژان
کسی که چشم های شهلا دارد، روژان، روزها ایام
دختر
کردی روژ
روز، خورشید
دختر
کردی روژنا
روشنایی
دختر
کردی ساکار
بی پیرایه
دختر
کردی آلگون
نام یکی از آبادیهای سَقّز کردستان
دختر
کردی نوژیان
زندگی نو
دختر
کردی بنوشه
بنفشه، ( در کردی و بعضی از گویشهای ایرانی )
دختر
کردی
طبیعت، گل شاوه
نام نوعی پرنده
دختر
کردی
پرنده شاین
شاهدانه، بر وزن فاعل
دختر
کردی شلر
لاله واژگون
دختر
کردی شیلانه
منسوب به شیلان، سور، غذا، ( شیلان، ه ( پسوند نسبت ) )
دختر
کردی شونا
رد، اثر، شون ( در گیاهی ) آقطی ( = شون )
دختر
کردی
طبیعت نشمین
دختر زیبارو و خوش اندام
دختر
کردی هالین
آشیانه و خانه
دختر
کردی هناسه
نفس
دختر
کردی وی نسار
سرسبزی
دختر
کردی کژین
جامه ابریشمی یا ابریشم
دختر
کردی شنیا
نسیم
دختر
کردی شهنیا
از خاندان شاه
دختر
کردی شوانه
گله بان، چوپان
دختر
کردی شوخان
دختر شاد
دختر
کردی آسکی
آهو، کنایه از زیبایی و دلفریبی
دختر
کردی ناژو
درخت کاج، صنوبر، درختی از نوع کاج و سرو که چوب آن مناسب سوزاندن است، ( در قدیم ) ( در گیاهی ) کاج
دختر
کردی
طبیعت ایوان
تراس، ایوان، تراس ( نگارش کردی
دختر
کردی بازو
نام آهنگی ( نگارش کردی
دختر
کردی بالین
کمکی دیوار و ستون، چوبی که پشت در نهند، کلون ( نگارش کردی
دختر
کردی برین
بلند مرتبه و بزرگ، ( بَر = اَبَر، بالا + ین ( پسوند نسبت ) )، واقع در بالا یا بالاترین جا، بالایی، ...
دختر، پسر
کردی بژول
نگا «برژانگ» ( نگارش کردی
دختر
کردی بنفش
نگا «وةنةوش» ( نگارش کردی
دختر
کردی بی نور
دیدنی ( نگارش کردی
دختر
کردی بیرون
پرنده ای که محل زندگی ندارد ( نگارش کردی
دختر
کردی بیشو
بی حد، بی اندازه، بی اندازه ( نگارش کردی
دختر
کردی فرمیسک
اشک چشم
دختر
کردی گرشین
شعله آبی
دختر
کردی گلباش
از نامهای رایج میان زنان کرد
دختر
کردی
گل چوک
چشمه
دختر
کردی گولی
یک گل ( نگارش کردی
دختر
کردی گیسیا
دارای گیسوان بلند و سیاه
دختر
کردی گیوا
جذاب، گیرا، فریبنده و دلبر، دلربا، ( کردی ) ( گیو = جذاب و گیرا، ا ( پسوند نسبت ساز ) )، به معنی گی ...
دختر
کردی، فارسی لانیا
آشیانه خوشبختی
دختر
کردی لاویا
نوازش شده
دختر
کردی لیزان
نام ناحیه ای در سرزمین قدیمی اران، ( اَعلام ) نام ناحیه ای در سرزمین قدیمی اران و هم اکنون بخشی از ...
دختر
کردی، فارسی ماسا
زیبا و درخشنده مثل ماه
دختر
کردی مانگ
مانک، ماه
دختر
کردی مانوشا
نام یک کوه، نام یکی از کوههای سلسله جبال البرز که منوچهر پادشاه پیشدادی در آن بدنیا آمد
دختر
کردی ماهورا
زیباتر از ماه
دختر
کردی مةترا
باران
دختر
کردی مهرآوین
ترکیب دو اسم مهر و آوین ( محبت و عشق )
دختر
کردی، فارسی