اسم دختر - صفحه 52
سفر، حرکت، سفر حرکت
دختر
اوستایی، پهلوی هرمیون
نام همسر سردار اساطیری یونان
دختر
یونانی
تاریخی و کهن هلاله
گلی زرد رنگ خوشبو، آلالة، جارزدن، با خبر ساختن ( نگارش کردی
دختر
کردی
گل هلیون
خورشید، هلیوس
دختر
عبری همایون بخت
خوشبخت، خجسته بخت، کامیاب
دختر
فارسی همایون چهر
خوشروی، خوش سیما و زیبا
دختر
فارسی هوتس
نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی، به ضم ت، آتوسا، همسر داریوش و مادر خشایارشا
دختر
فارسی
تاریخی و کهن هورخش
آفتاب عالم تاب، ( هو = خوب، رخش، رخشان ) روی هم به معنی «نیک روشن» که صفتی است برای آفتاب، ( هو = ه ...
دختر
فارسی هورشید
زیباروی تابناک، خورشید، آفتاب، ( هور = خورشید، شید = آفتاب )، نور خورشید، ( هور = خورشید + شید = آف ...
دختر
فارسی هوین
خون
دختر
کردی هیلان
آشیانه و محل آرامش، آشیانة، مکان آرامش ( نگارش کردی
دختر
کردی هیلی
زندگی، نفس، رویا
دختر
لاتین هیما
بانوی عاشق، مرکب از هیم ( عربی به معنای عاشق و شیفته ) + الف تانیث فارسی
دختر
فارسی، عربی هیوان
ایوان تراس، ایوان تراس ( نگارش کردی
دختر
کردی وارش
باران، باریدن باران، ( کردی ) ( = وارشت ) بارش
دختر، پسر
کردی، مازندرانی
طبیعت ورتا
گل، هم ریشه با
دختر
فارسی، آرامی
گل ورتاج
گلی سرخ رنگ که همیشه روی به آفتاب دارد
دختر
فارسی
گل وردی
کوچک، ریزنقش، ریزنقش ( نگارش کردی
دختر
کردی ورشان
نام نوعی پرنده، قمری، پرنده ای که به فارسی آن را مرغ الاهی می گویند، کبوتر صحرایی
دختر
عربی
پرنده ورقا
کبوتر، نام درختی کوچک و معروف، کبوتر ماده ی خاکستری رنگ، فاخته، ( در تصوف ) نفس کلیه را که قلب عالم ...
دختر
عربی ورنا
برنا، جوان، ( = بَرنا )، ( در بلوچی ) نیز/varna/ به معنی جوان، ( = بَرنا ) ( در قدیم ) بُرنا، برنا ...
دختر، پسر
فارسی ورهرام
بهرام، آتش بهرام، نام ستاره مریخ، نام روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام فرشته موکل بر مسا ...
پسر، دختر
پهلوی، اوستایی
تاریخی و کهن وشن
خوب است، خوب است ( نگارش کردی
دختر
کردی ولان
مکانی که گل زرد بسیار داشته باشد، مکانیکةگل زرد بسیار داشتة باشد ( نگارش کردی
دختر
کردی ونو
خانم
دختر
لری ونوش
گل بنفشه، گل بنفشه ( نگارش کردی
دختر
کردی
گل ویان
دلربا، محبت، علاقة، عشق ( نگارش کردی
دختر
کردی ویرو
نام پهلوان و سپهداری در منظومه ویس و رامین
دختر
فارسی ویس
نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین، ( اَعلام ) ) نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین ...
دختر، پسر
فارسی، کردی
تاریخی و کهن ویسه
ویس، از شخصیتهای شاهنامه، ( = ویس )، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ فرمانروای توران
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن وینه
عکس، تصویر، سبد میوه چینی، مانند، مثل، ( اعلام ) نام روستایی در کردستان
دختر
کردی ویوگ
عروس
دختر
فارسی کارمن
قرمز
دختر
لاتین، انگلیسی کارولین
نام ناحیه ای در آمریکای شمالی
دختر
فرانسوی کاژه
محل امن و پناهگاه
دختر
کردی کاشین
نام مکانی در شمال ایلام
دختر
فارسی کاناز
چوب ریشه خوشه خرما، ( در قدیم ) چوب انتهای خوشه ی خرما که به درخت چسبیده است، بن خوشه ی خرما آنجا ک ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن کرا
نام همسر مولانا جلال الدین بلخی
دختر
فارسی کسایون
کتایون، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سه دختر قیصر روم و همسر گشتاسپ پادشاه کیانی
دختر
فارسی
تاریخی و کهن کشم
نام دختر فرهاد پادشاه اشکانی
دختر
فارسی
تاریخی و کهن کهسار
کوهسار، جایی که دارای کوههای متعدد است
دختر
فارسی کوهینه
پونه
دختر
فارسی کیانه
منسوب به کیان، پادشاهی
دختر
فارسی کیجا
به معنی دختر است، دختر
دختر
گیلکی یارگل
یاری که چون گل زیباست
دختر
فارسی
گل یاز
نمو کننده و بالنده، ( در گیاهی ) درختی که شاخه های خود را بگستراند، ( در ترکی ) فصل بهار
دختر
ترکی، فارسی یافا
زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه
دختر
عبری یامور
باران
دختر
ترکی یامین
نام همسر یعقوب ( ع )
دختر
عبری
مذهبی و قرآنی یانیک
نام طایفه های ترکمن، ( اَعلام ) نام یکی از طایفه های ترکمن ساکن ایران
دختر
فارسی یرحا
نام مادر حضرت موسی ( ع )، نام مادر موسی ( ع )
دختر
عبری
مذهبی و قرآنی یزدان داد
خداداد، عدل الهی، ( اَعلام ) نام پسر شاپور سیستانی، یکی از دستیارانِ ابومنصور المعمری در جمع آوری ش ...
پسر، دختر
فارسی یسری
مایه گشایش و آسانی، دختر خوش قدم
دختر
عربی یغماناز
نام دختر پادشاه چین که همسر بهرام گور بود، یغما ( ترکی ) + ناز ( فارسی ) یغما، نام دختر پادشاه چین ...
دختر
ترکی، فارسی یلدوز
ستاره، اولدوز
دختر
ترکی