اسم پسر کردی - صفحه 3

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

آگا

آگاه، مطلع، با خبر


پسر

کردی
آریوان/arivan/

نگهبان اتش


پسر

کردی
آکو/ako/

قله بلند، قله کوه، مکان بلند، انسان با عظمت و مقتدر


پسر

کردی
بابا

با احترام اسم از پدر بردن، پدر بزرگ، تخلص شاعرکرد «حسین کرم الله»، نام شاعرو عارف کرد «بابا طاهر عر ...


پسر

کردی
بازیار/bāzyār/

بازدارنده، ( در قدیم ) کشاورز، برزگر، کارگر کشاورزی، ( در قدیم ) مربی و نگهدارنده باز، میر شکار، با ...


پسر

فارسی، کردی
باستان/bāstān/

قدیمی، دیرینه، کهنه، گذشته، مربوط به گذشته ی دور، زمان قدیم، ( در قدیم ) ( به مجاز ) پیر و سالخورده ...


پسر

فارسی، کردی

تاریخی و کهن
باغبان

باغبان ( نگارش کردی


پسر

کردی
بالا

قیافه ( نگارش کردی


پسر

کردی
بانگ/bangh/

خبرکردن مردم، اذان، اذان ( نگارش کردی


پسر

کردی
بختیاری

خوشبختی، کامرانی، یکی از تیرةهای بزرگ کرد لرستان، یکی از لهجةهای زبان کردی ( نگارش کردی


پسر

کردی
برادر

اخوی، داداش، کنایه ‏از رفیق ( نگارش کردی


پسر

کردی
براو

زمینی کة بوسیله ‏چشمة یا رودخانه ‏آبیاری شود ( نگارش کردی


پسر

کردی
برهم

بهره، حاصل، نام خوانندةکرد زبان «برهم حسن» ( نگارش کردی


پسر

کردی
برو

بلوط ( نگارش کردی


پسر

کردی
بریان

گذر آب یا باد ( نگارش کردی


پسر

کردی
برین/barin/

بلند مرتبه و بزرگ، ( بَر = اَبَر، بالا + ین ( پسوند نسبت ) )، واقع در بالا یا بالاترین جا، بالایی، ...


دختر، پسر

کردی
چاوه/chave/

عزیز


پسر

کردی
بوار

محل عبور در رودخانه ( نگارش کردی


پسر

کردی
بی باک

با جرأت ( نگارش کردی


پسر

کردی
بی کس

تنها و بدون حامی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیزار

کسی که ‏از اعمال زشت پرهیز کند ( نگارش کردی


پسر

کردی
پاداش

جزا، اجر کار خوب، مکافات نیکی ( نگارش کردی


پسر

کردی
راسان/rasan/

دوباره برخواستن و کوهستان


پسر

کردی
شالیار/šālyār/

همدم شاه، شهریار، ( اعلام ) ( = پیر شهریار، پیر شالیار ) نام پیری در اورامان از مغان زردشتی موسوم ب ...


پسر

کردی
دادیار/dadyar/

حامی قانون، مجری عدالت، مجری عدالت ( نگارش کردی


پسر

کردی
داژو/dazho/

داغ و گرم


پسر

کردی
رابین/rabin/

معتمد


پسر

کردی
رادمین/radmin/

جوان مرد کوچک، بخشنده


پسر

کردی
ریبار/ribar/

رهگذر


پسر

کردی
گئو/geo/

بزرگ


پسر

کردی
زانا/zana/

دانا، باهوش، کسی که در مورد همه چیز آگاهی دارد، دانشمند


پسر

کردی
زاور/zāve (a) r/

دلیری و یارایی، جرئت، ظاهراً از برخاسته های فرقه آذر کیوان است و معنای متعددی برای آن آورده اند از ...


پسر

فارسی، کردی
ژنوا

شنوا


پسر

کردی
کارزان/karzan/

کاردان و دانا


پسر

کردی
سیامند/siyamand/

نام کوهی است


پسر

کردی
شاخوان/shakhvan/

مرد کوه نشین


پسر

کردی
سم کو/semko/

نام سرکرده ایلی از کردها به نام شکاک


پسر

کردی
شاکو/shako/

شاه کوه ها


پسر

کردی
شایار/shayar/

یار پدر، وزیر ( نگارش کردی


پسر

فارسی، کردی
شپول/shapol/

موج آب


پسر

کردی
شتاو/shetav/

آبشار


پسر

کردی

طبیعت
هنرمند/honarmand/

آن که توانا در خلق آثار هنری است، آن که دارای مهارت و فنی است، ( در قدیم ) آن که دارای فضل و کمال ی ...


پسر

فارسی، کردی
گایار/gayar/

یار بزرگ یار قدرتمند، یار بزرگ یار قدرتمند ( نگارش کردی


پسر

کردی
گردآزاد/gord-azad/

پهلوان آزاده، از پهلوانان حماسه ملی ایران


پسر

کردی، فارسی
لاهور/lahor/

یکتا


پسر

کردی
ماکوان/makvan/

محافظ و نگهدارنده مادر


پسر

کردی
مدیار/madyar/

همیار و دوستدار قوم ماد


پسر

کردی
میرکو/mirko/

کوه بزرگ


پسر

کردی
میشواک

منطقه ای در کردستان


پسر

کردی
ناسیکو/nasiko/

شکست ناپذیر


پسر

کردی
نیچروان/nichervan/

شکارچی


پسر

کردی
نیوزار/nivzar/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی


پسر

کردی، فارسی

تاریخی و کهن
هانو/hanu/

یاری دهنده


پسر

کردی
هاوار/havar/

فریاد


پسر

کردی
هاوره/havre/

همراه


پسر

کردی
هاوری/havri/

یار و یاور


پسر

کردی
هاویار/havyar/

یار و یاور


پسر

کردی
هایکا/hayka/

آرام، مرموز، از اسطوره های کردستان


پسر

کردی
هریاد/haryad/

همیشه در خاطر


پسر

کردی
هفال

رفیق ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلبژارده

انتخاب شده ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلبژیر

انتخاب کننده ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلبست

شعر ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلدیر/heldir/

آبشار، آبشار ( نگارش کردی


پسر

کردی

طبیعت
هلگر

بردارندة، حامل، بلند نگةدارنده ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلگورد

بهترین جلودار ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلمت

حمله، هجوم ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلو

عقاب ( نگارش کردی


پسر

کردی
هلورین

ریختن چیزی از بالا به ‏پایین ( نگارش کردی


پسر

کردی
هوار

قشلاق، خیمةسلطان در قشلاق ( نگارش کردی


پسر

کردی
هوال/haval/

رفیق، خبر، رفیق ( نگارش کردی


پسر

کردی
هوتخش

صنعت گر ( نگارش کردی


پسر

کردی
هوراز/horaz/

دوست صمیمی، دوست صمیمی ( نگارش کردی


پسر

کردی
هورامان

منطقةایی در کردستان نزدیک ( نگارش کردی


پسر

کردی
هوسکر

شنزار، کویر ( نگارش کردی


پسر

کردی
هوگر/huger/

انس گرفتن، عادت کردن، عادت کردن ( نگارش کردی


پسر

کردی
هولان

چوگان بازی ( نگارش کردی


پسر

کردی
هی را/hira/

فراخ، وسیع، وسیع ( نگارش کردی


پسر

کردی
واتیار/vatyar/

سخنگو، سخنگو ( نگارش کردی


پسر

کردی
وادیار/vadyar/

اینطور که پیداست، ظاهر امر، ظاهر امر ( نگارش کردی


پسر

کردی
ورزمیار

حامی اهورا مزدا ( نگارش کردی


پسر

کردی
ورزیار

برزگر ( نگارش کردی


پسر

کردی
ورزیر

برزگر ( نگارش کردی


پسر

کردی
ورشنگ/varshang/

آفتاب خوشحال، آفتاب خوشحال ( نگارش کردی


پسر

کردی
ورگر

با دوام ( نگارش کردی


پسر

کردی
ورگیر

مترجم ( نگارش کردی


پسر

کردی
ولام/valam/

پیام، پاسخ، پاسخ ( نگارش کردی


پسر

کردی
کاردوس/kardos/

اهل کار، کاردوست


پسر

کردی
کاژاو/kazhav/

آب زلال که از دل کوه بیرون می آید


پسر

کردی
کامشاد/kam shad/

آرزوی شاد، مرکب از کام ( خواسته، آرزو ) + شاد


پسر

کردی، فارسی
کاندیش/kandish/

اندیشه


پسر

کردی
کجیر/kajir/

رهبر و پیشوا


پسر

کردی
کواژین/koazhin/

باهم زندگی کردن


پسر

کردی
کورداک/kordak/

پرش کننده


پسر

کردی
کوژیر/kozhir/

دانا و عاقل


پسر

کردی
کوژین/kozhin/

همه زندگی


پسر

کردی
آدوین/advin/

آتش عشق


پسر

کردی
اربیل/arbil/

بسیار خوب، بسیار خوب ( نگارش کردی


پسر

کردی
آرسا/arsa/

آتش


پسر

کردی
آرو/aro/

نام فرشته ای در آیین زرتشت


پسر

کردی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر