اسم پسر کردی - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

برزاو

مد دریا ( نگارش کردی


پسر

کردی
برزفر/barz far/

دارای قامتی با شکوه، بلند پرواز، از سرداران کرد دوره ‏هخامنشی ( نگارش کردی


پسر

کردی، فارسی

تاریخی و کهن
برزما/barzma/

ماه شب چهارده بدر، ماه شب چهارده بدر ( نگارش کردی


پسر

کردی
برگش

سینی، طبق ( نگارش کردی


پسر

کردی
بروا/barva/

اعتقاد، اعتقاد ( نگارش کردی


پسر

کردی
بروسکان

جمع «بروسکه» ( نگارش کردی


پسر

کردی
بروسکه/boruske/

درخشش و روشنایی، ( کردی، /biruska/ ) درخشش و روشنایی، برق ناشی از ابر یا هر چیز دیگر، تلگراف ( نگار ...


دختر، پسر

کردی
برکو

خرمن کوچک قبل از خرمن بزرگ ( نگارش کردی


پسر

کردی
برکوش

پیش بند ( نگارش کردی


پسر

کردی
بریسکه

نگا «بروسکه» ( نگارش کردی


پسر

کردی
بریندار/barin dar/

تخلص شاعر معاصر محمد رستمی، زخمی، تخلص شاعر معاصر «محمد رستمی» ( نگارش کردی


پسر

کردی
بریکار

وکیل ( نگارش کردی


پسر

کردی
بزوتنوه

حرکت، جنبش، کنایه ‏از پیروزی آرام آرام ( نگارش کردی


پسر

کردی
بزوین

محرک ( نگارش کردی


پسر

کردی
بژار

وجین کردن، شمارش ( نگارش کردی


پسر

کردی
بژوار/bazhvar/

زمین سرسبز، زمین سرسبز ( نگارش کردی


پسر

کردی
بستیر

نوعی فرش با نقش‏های خیلی زیبا ( نگارش کردی


پسر

کردی
بسود

دارای فایده ( نگارش کردی


پسر

کردی
بسیه

کافی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بلویر

نی‏لبک ( نگارش کردی


پسر

کردی
بلیمت

نابغه ( نگارش کردی


پسر

کردی
بهتین/behtin/

آتشین


پسر

کردی
بهیز/bahiz/

نیرومند، قوی، نیرومند ( نگارش کردی


پسر

کردی
بوبان

بةسوی بالا ( نگارش کردی


پسر

کردی
بورژین/borzhin/

زندگی طلایی


پسر

کردی
بوسیان

از قبایل ماد ( نگارش کردی


پسر

کردی
بی بش

محروم ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیتاوان/bitavan/

بی گناه، بی گناة ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیرور/biror/

متفکر، متفکر ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیلاش

مفقود الاثر ( نگارش کردی


پسر

کردی
بینر

بیننده ( نگارش کردی


پسر

کردی
پاپریک/paprik/

نام یک گیاه خوشبو، نام گیاهی خوشبو است ( نگارش کردی


پسر

کردی
پاره وان

بانک ( نگارش کردی


پسر

کردی
پاره یار

کارمند بانک ( نگارش کردی


پسر

کردی
پشتیسار/poshtisar/

یاور، یاور ( نگارش کردی


پسر

کردی
تافگه/tafge/

آبشار


پسر

کردی

طبیعت
تاویار/tavyar/

نگهبان آتش


پسر

کردی
توشیار/tushyar/

دچار، روبرو شدن


پسر

کردی
تیریژ/tirizh/

پرتو


پسر

کردی
تیشکو/tishko/

پرتو نور


پسر

کردی
تینو/tino/

تشنه


پسر

کردی
چاویار/chavyar/

ناظر، نگهبان


پسر

کردی
چیاوا/chiyava/

نگهبان کوه


پسر

کردی
چیاکو/chiako/

کوه کوچک


پسر

کردی
خاوین

پاک سرشت


پسر

کردی
خوشناو/khošnāv/

خوشنام، نیک نام، ( کردی )، نوعی انگور سیاه دانه بزرگ، ( اعلام ) نام یکی از طوایف کرد در ناحیهی چقلا ...


پسر

کردی
داژیار/dāžyār/

روزی، قدرت، قوت


پسر

کردی
دژان/dezhan/

قلعه مستحکم


پسر

کردی
دیمن/diman/

دشت


پسر

کردی
راژور/rāžvar/

جای بالا در مجلس، حاکم، فرمانروا، ( کردی )


پسر

کردی
راویژ/ravizh/

تدبیر


پسر

کردی
رایبد/ray-bod/

دانشمند، حکیم، دانا، به ضم ب، خداوندگار خرد، مرکب از رای به معنای دانش و خرد و بد پسوند ملکیت


پسر

کردی، فارسی
ربین/rabin/

راه شناس


پسر

کردی
رزگار/rezgar/

رستگار


پسر

کردی
روچیار/ručyār/

آفتاب، زمانه، روزگار، ( کردی ) ( = روجیار، rojyār ) آفتاب


پسر

کردی

کهکشانی
ریباز/ribaz/

رهگذر


پسر

کردی
ریبوار/ribvar/

رهگذر، مسافر


پسر

کردی
ریبین/ribin/

رهبر و راهنما


پسر

کردی
ریژوان/rizhvan/

راه و میعادگاه عاشقان


پسر

کردی
زانکو/zanko/

دانش طلب


پسر

کردی
زانیار/zanyar/

دانا، دانشمند، یار دانا و دانشمند


پسر

کردی
زانیس/zanis/

دانا


پسر

کردی
زاوا/zava/

داماد


پسر

کردی
ژاویا/zhavia/

جوینده


پسر

کردی
ژیران/zhiran/

باهوش


پسر

کردی
ژیرو/zhiro/

دانا و عاقل


پسر

کردی
ژیلمو/zhilmo/

آتش زیر خاکستر


پسر

کردی
ژیلوان/zhilvan/

کوهنورد


پسر

کردی
ژینار/zhinar/

زندگی


پسر

کردی
ژیکو/zhiko/

انسانی عاقل و هوشمند و زیرک


پسر

کردی
سم کو/semko/

نام سرکرده ایلی از کردها به نام شکاک


پسر

کردی
سامران/samran/

سربلند و شاهانه


پسر

کردی
سامرند/samrand/

نام کوهی است


پسر

کردی
ساهی/sahi/

آسمان صاف


پسر

کردی
آریوان/arivan/

نگهبان اتش


پسر

کردی
راسان/rasan/

دوباره برخواستن و کوهستان


پسر

کردی
آری

آریایی، نام یکی از ایالات ایران قدیم که شامل خراسان و سیستان امروزی بوده است، نام یکی از طوایف چادر ...


پسر

کردی
آزا/aza/

آزار دهنده آسیب رساننده، نام پادشاه مانایی


پسر

کردی
شالیار/šālyār/

همدم شاه، شهریار، ( اعلام ) ( = پیر شهریار، پیر شالیار ) نام پیری در اورامان از مغان زردشتی موسوم ب ...


پسر

کردی
آژو/azho/

تلاش


پسر

کردی
آدان/adan/

مفید سودمند


پسر

کردی
آگا

آگاه، مطلع، با خبر


پسر

کردی
گئو/geo/

بزرگ


پسر

کردی
آریتما/aritma/

نام یکی از سران ماد


پسر

کردی
اوات

آرزو


پسر

کردی
اورامان/orāmān/

نام منطقه ای کوهستانی در کردستان، ( اعلام ) نام منطقه ای از کردستان ایران که از طرف شرق متصل است به ...


پسر، دختر

کردی
آویر/avir/

آتش


پسر

کردی
بازبان

کسی که ‏باز را برای شکار تربیت می‏کند ( نگارش کردی


پسر

کردی
باوند/bāvand/

نام پسر شاپور اسپهبد طبرستان، ( اَعلام ) ) نام پسر شاپور اسپهبد طبرستان که نسبت خود را به کیوس براد ...


پسر، دختر

فارسی، کردی
بایزید/ba yazid/

با ایمان، مومن، مۆمن، نام عارفی مشهور کرد زبان «بایزید بسطامی»، نام شهری درکردستان ( نگارش کردی


پسر

کردی
بتاو

سریع ( نگارش کردی


پسر

کردی
برادوست/bara dost/

دوست صمیمی، نام یکی از قبایل کرد، نام کوهی در کردستان، نام منطقةای در کردستان ( نگارش کردی


پسر

کردی
برآلین

نام گیاهی خوشبو است کة مصرف طبی دارد ( نگارش کردی


پسر

کردی
بروان

پیش بند ( نگارش کردی


پسر

کردی
بریز

محترم ( نگارش کردی


پسر

کردی
بستک

رختخواب، نام یکی از بزرگان دورة سکایی ( نگارش کردی


پسر

کردی
کارزان/karzan/

کاردان و دانا


پسر

کردی
یارسان/yarsan/

همراهی و پیروی از سلطان


پسر

کردی
بسوز

از ته دل ( نگارش کردی


پسر

کردی
بنار

دامنةکوةکه ‏رو به ‏دشت است ( نگارش کردی


پسر

کردی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر