اسم فارسی - صفحه 12

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

آوید/āvid/

خرد، عقل، دانش، [در زبان اوستایی کلمه های «آوید، وید، ویدا» هر سه به یک معنی به کار رفته است]، عقل ...


دختر، پسر

اوستایی، فارسی
ایرن/iren/

گونه ای دیگر از واژه ایران، گونه ای دیگر از واژه ی ایران، گ ایران، ایران، نام ملکه روم شرقی


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
بنیان/bonyān/

اساس، بنیاد، پایه، آنچه باعث ماندن و پایداریِ چیزی است


پسر

فارسی
مهران دخت/m.-dokht/

دختر دارای نور و محبت، ( مهران، دخت = دختر )، دختر دارنده ی مهر و محبت، دختر مهربان


دختر

فارسی
گل آور/gol āvar/

گل آورنده، زیبا، ( گل، آور ( جزء پسین ) = آورنده، دارنده )، گل دارنده، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت


دختر

فارسی
والا/vālā/

دارنده ی مقام و مرتبه ی مهم، عزیز، گرامی، محترم، اصیل، ( = بالا )، به ویژه مقام و مرتبه ی دنیایی به ...


پسر

فارسی، عربی
فریان/faryān/

آزاده، آزادگی، ( اَعلام ) یکی از بزرگان تورانی است که به زرتشت و آیین وی گرویده است، از شخصیتهای شا ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
شوکا/šukā/

چادر و جامه درشت بافت، نوعی گوزن، نوعی گوزن بومی اروپا و آسیا، ( در مازندرانی ) به معنی آهو و غزال، ...


دختر

فارسی

طبیعت
پارسیا/pārsiyā/

مرد پارسی، اهل ایران، منسوب به پارسی، ( منسوب به قوم پارس )، پارسی، اهل پارس، از مردم پارس، منسوب ب ...


پسر

فارسی
شهمیر/šahmir/

شاه، امیر و سلطان، ( شه = شاه، میر = امیر )، مخفف شاه امیر، مقلوب شده ی امیرشاه، ( اعلام ) ) شهمیرز ...


پسر

فارسی
هژبر/ho(e)žabr/

شیر، دلاور، ( عربی، هزبر ) ( در قدیم )، ( به مجاز ) پهلوان، مرد دلاور


پسر

عربی، فارسی

مذهبی و قرآنی
ارکیده/orkide/

نوعی گل سرخ و صورتی، گیاهی از خانواده ثعلب، ( در گیاهی )، گلی به شکل های غیرعادی و رنگ های درخشان، ...


دختر

فرانسوی، فارسی

گل
سپهراد/sepahrād/

جوانمرد لشکر، شجاع و دلیر، جوانمرد سپاه و لشگر، مرکب از سپه ( سپاه ) + راد ( بخشنده، جوانمرد )


پسر

فارسی
ختن/khotan/

زیباروی، نام گونه ای از آهوان، ( اعلام ) شهر و واحهای در جنوب باختری منطقه خودگردان سین کیانگ اویغو ...


دختر

فارسی

طبیعت
شوان/šo (a) vān/

شبان، چوپان، نگهبانِ گله، نگهبان گله، گله بان


پسر

فارسی، کردی
چالاک/čālāk/

چابک، تند و تیز، سریع، دارای سرعت و مهارت در عمل، ( در قدیم ) بلند، آراسته، بزرگوار


پسر

فارسی
وستا/vostā/

اوستا، کتاب مقدس زردشتیان، نام کتاب مقدس زرتشتیان


دختر، پسر

اوستایی، فارسی

مذهبی و قرآنی
بهتاش/behtāš/

شریک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نیکو، [ به = خوب، بهتر، خوبتر، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو، تاش ...


پسر

ترکی، فارسی
نیتا/nitā/

بی مانند، بدون همتا، یگانه، [نی = نه ( به صورت شبه جمله ) ( در قدیم ) نیست، نبود، تا = لنگه، مثل، م ...


دختر

فارسی
فریور/farivar/

درستکار، صحیح العمل، ( دساتیر ) راست، درست، [از برخاسته های فرقه آذرکیوان ـ برهان چ، معین]


پسر

فارسی
انوشا/anušā/

جاویدان، شادی، خوشحالی، بی مرگ و جاویدان، شادی و خوشحالی و شادمانی، همچنینن ماندنی و جاودانه، صورتی ...


دختر

فارسی
شروان/šarvān/

درخت سرو، ( اَعلام ) [= شیروان] ناحیه و ولایت قدیم، کنار دریای خزر، جنوب شرقی کوههای قفقاز، که امرو ...


پسر

فارسی
آتبین/ātbin/

نفس کامل و انسان نیکوکار، صاحب گفتار و کردار نیک، از شخصیت های شاهنامه، به معنی از خاندانِ «آثویه»، ...


پسر

اوستایی، سانسکریت، فارسی

تاریخی و کهن
مهرنسا/mehr nesā/

خورشید زنان، ( به مجاز ) زن زیباروی، ( مهر = خورشید، نسا )، ( به مجاز ) زیباروی در میان زنان، ( فار ...


دختر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
سورین/surin/

نیرومند، قدرتمند، توانا، دلیر، ( اَعلام ) ) یکی از خاندان ساسانی، ) نام سرداری در زمان شاپور دوم، س ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
خاتم/khātam/

نقش و طرح های تزیینی، آخرین، ( در صنایع دستی )، نقوش و طرح های تزیینی روی چوب، ( در قدیم ) انگشتر، ...


پسر

فارسی
فربود/farbud/

راست و درست، راست، درست


پسر

فارسی
محمد مهزیار/m.-mahziyār/

ترکیب دو اسم محمد و مهزیار ( ستوده و صاحب کوهستان )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهزیار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
نیکناز/nik nāz/

افنخار کننده به نیکی، عشوه گری، دارای عشوه گری و زیبایی خوب، ویژگی دختری که زیبا و خوب است، افتخار ...


دختر

فارسی
شایا/šāyā/

شایسته، لایق، سزاوار، ( = شایسته )، شایان


دختر

فارسی
محمد بهراد/m.-behrād/

ترکیب دو اسم محمد و بهراد ( ستوده و جوانمرد نیکو )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و بهر ...


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
دریه/doriye/

مانند در، درخشان و روشن، ( در، ایه ( پسوند نسبت ) )، درخشان، روشن


دختر

فارسی، عربی
بهاران/bahārān/

هنگام بهار، فصل بهار، موسم بهار، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت


دختر

فارسی

طبیعت
رهان/rahān/

رهنده، رهاشونده، ( در عربی ) ( اَعلام ) نام پهلوانی در داستان سمک عیار، نام یکی از سرداران پارسی در ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آذرنوش/āzar nuš/

نوش آذر، نام آتشکده دوم، ( اَعلام ) ) ( در شاهنـامه ) «نوش آذر» آمده و آن نام آتشکده ای است در بلخ ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آریستا/āristā/

زیبا، مانند عروس، زیبا و خوشکل مانند عروس، مرکب ازآریس به معنای عروس و تا پسوند مشابهت


دختر

فارسی
معینا/moeinā/

یاری رسان، کمک کننده، ( معین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به معین، ( معین )


دختر

فارسی، عربی
سنبله/sonbole/

ششمین صورت فلکی، خوشه بعضی گیاهان، ( در گیاهی ) نوعی گل آذین که گلهای بدون دم گل آن در اطراف یک محو ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
بینا/binā/

بصیر، بیننده، آگاه، هوشیار، ( به مجاز )، آن که توانایی پیش بینی و سنجش درستِ امور را دارد، آن که می ...


دختر

فارسی
سمندر/samandar/

اسب تندرو و نیرومند، اسبی که رنگ آن مایل به زرد باشد، ( در یونانی ) «سالامندرا» به معنی فرشته موکل ...


پسر

فارسی

طبیعت
فاخته/fāxte/

پرنده ای خاکی رنگ کوچکتر از کبوتر، از اصول موسیقی قدیم، پرنده ای از خانواده ی کبوتر، کوکو، صلصل، فا ...


دختر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن، طبیعت، هنری
داریا/dāriyā/

دارنده، دارا، ( = دارا )


پسر

فارسی
اصیلا/asilā/

منسوب به اصیل، نجیب، پاک نژاد، ( اصیل، ا ( پسوند نسبت ) )، ( اصیل )، با نوی با اصالت مرکب از اصیل + ...


دختر

فارسی، عربی
فروز/foruz/

تابش و روشنی و فروغ، افروختن، فروزیدن، ( در قدیم ) به معنای روشنایی و نور


دختر

فارسی
گلچهر/gol čehr/

گل چهره، زیبارو، دارای چهره ای مانند گل، ( اَعلام ) «گلچهر» نام معشوقه ی اورنگ در افسانه های ایرانی ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
ارزنده/arzande/

دارای ارزش، بهادار، محترم، ( صفت فاعلی از ارزیدن )، ارزشمند، ارزمند، شایسته و لایق، با شخصیت، مورد ...


دختر

فارسی
روزانا/ruzānā/

روشنا، تابنده، زیبا، ( روزان، الف اسم ساز )، منسوب به روز، ( به مجاز ) تابنده و زیبا، ( روزان + الف ...


دختر

فارسی

طبیعت
نسیما/nasimā/

منسوب به نسیم، باد ملایم، بوی خوش، ( نسیم، ا ( پسوند نسبت ) )، و نسیم


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
شیلر/šiler/

منطقه ای در کردستان، نام شاعر و نویسنده آلمانی، ( آعلام ) ناحیه ای مرزی در شمال شرقی عراق، به صورت ...


دختر

فارسی، کردی

تاریخی و کهن
داریان/dāriyān/

منسوب به دارا، نام شهری در شیراز و شوشتر، ( اعلام ) ) نام شهری در شیراز در استان فارس، ) نام شهری د ...


پسر

فارسی
فریار/faryār/

دارنده ی شکوه و جلال، فرهور، ( فر = شکوه و جلال، یار ( پسوند دارنگی ) )، ( فر = شکوه و جلال + یار ( ...


دختر، پسر

فارسی
پرنگ/pa(e)rang/

برق شمشیر، فروغ و جلا، فروغ و برق شمشیر، ( در عربی ) فِرند، پَرَند، ربد، جوهر، گوهر، رونق، جلد، تلأ ...


دختر

فارسی، کردی
مانیاد/mānyād/

به یاد بمان، ( به مجاز ) عزیز و گرامی، ( مان = ماندن، یاد )


پسر

فارسی
امیرپرهام/a.-parhām/

ترکیب دو اسم امیر و پرهام ( فرمانروا و فرشته خوبی )، از نام های مرکب، ه امیر و پَرهام


پسر

فارسی، عربی
گرشاسب/garšāsb/

دارنده اسب لاغر، نام جهان پهلوان ایرانی، ( = کرشاسپ و گرشاشپ )، به معنی دارنده ی اسب لاغر، ( اَعلام ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ارسان/arsān/

پهلوان مشهور، همسر نرسی پادشاه ساسانی، ( اَعلام ) والی منسوب از طرف داریوش سوم که حاکم ناحیه ی دربن ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن
هرانوش/harānuš/

دختر آتش، دختری با روی برافروخته، ( به مجاز ) زیبارو، کنایه از دختر زیبا روی


دختر

فارسی
پرسا/porsā/

پرسان، جویان، پرسشگر، پرسنده، جستجوگر، نرم و لطیف مانند پر


دختر

فارسی
سانی/sāni/

سامان یافته، قابل احترام، مقدس


پسر

فارسی
هومهر/hu mehr/

دارای عشق و محبت، دوستی، ( هو = خوب، مهر = محبت، دوستی و عشق )، دارای عشق و محبت خوب، نیک مهر، دارا ...


پسر، دختر

فارسی
پروشات/porušāt/

بسیار شاد، نام همسر داریوش دوم پادشاه هخامنشی، ( = پروشاتو= پاروساتیس )، ( در پارسی باستان puršātu ...


دختر

فارسی، اوستایی، پهلوی

تاریخی و کهن
پایا/pāyā/

پایدار، پاینده، جاوید، ثابت، ماندگار، آنچه دیر می پاید، ( در گیاهی ) ویژگی گیاهی که بیش از دو سال ع ...


پسر

فارسی
نیر اعظم/n.-aezam/

زیبا و تابناک، ( عربی )، ( به مجاز ) خورشید


دختر

فارسی
رایین/rāi’n/

نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانی، ( = رائین )


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
سارین/sārin/

نام روستایی در نزدیکی رفسنجان، ( اعلام ) نام دو روستا در شهرستان های خدابنده و رفسنجان


دختر، پسر

فارسی
مهر آذین/mehr āzin/

ترکیب دو اسم مهر و آذین ( محبت و زینت )، ( مهر= مهربانی و محبت، آذین ( در قدیم ) آیین، رسم، قاعده ) ...


دختر

فارسی
نازنین کوثر/n.-ko(w)sar/

ترکیب دو اسم نازنین و کوثر ( با ارزش و بخشنده )، از نام های مرکب، نازنین و کوثر


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فرساد/farsād/

حکیم، دانشمند، دانا، عاقل، نام درختی ( توت )، [از برساخته های دساتیر ـ برهان چ، معین]، ( از برساخته ...


پسر

فارسی
رزینا/razinā/

بانوی با وقار، متین، موقر، خوش نظر، خو، ( رَزین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به رَزین، ـ رَزین، و، شی ...


دختر

فارسی، عربی
آرسس/ārses/

نام پسر اردشیر سوم، پادشاه ساسانی، ( اَعلام ) نام پادشاه ایران و پسر اردشیر سوم ( اخس ) که به دست ب ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
میشا/mišā/

همیشه بهار، همیشه جوان، گیاهی که همیشه سبز است، همیشه جوان و همیشک جوان، نوعی از ریاحین که همیشه سب ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت
روبیتا/robitā/

بی نظیر، ( به مجاز ) زیباروی، مقلوب شده ی بیتارو


دختر

فارسی
آرشاک/āršāk/

ارشک، ( = اشک و ارشک )


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
مهر آیین/m.-ā’in/

ترکیب دو اسم مهر و آیین ( مهربانی و رسم )، دارای مهر و محبت و دوستی، دارای مهربانی، دارای آیین و رو ...


دختر، پسر

فارسی

کهکشانی
ارشا/aršā/

چالاک و گریز پا، دلیرمرد، ( عربی )، آهو بره ای که قوی گردد و همپای مادر بدود، [در ایران باستان ارشا ...


پسر، دختر

عربی، فارسی

طبیعت
نیک روز/n.-ruz/

سعادتمند، خوشبخت


پسر

فارسی
سروراعظم/s.-aezam/

ترکیب دو اسم سرور و اعظم ( بزرگ و بزرگوارتر )، از نام های مرکب، سرور و اعظم


دختر

فارسی، عربی
دادمهر/dād mehr/

داده خورشید، نام یکی از پادشاهان طبرستان، عدالت دوست، ( اَعلام ) نام چند تن از امیر زادگان و شاهزاد ...


پسر

فارسی
نسار/nasār/

جایی که آفتاب کمتر به آن بتابد، سایه، ( = نسا )، سایبانی که از چوب و خاشاک ساخته شده باشد، ( در لهج ...


دختر

فارسی
گلنام/gol nām/

دارای نامی زیبا چون گل، لطیف، زیبا، [گل، نام = ( به مجاز ) صورت، ظاهر]، دارای صورت و ظاهری چون گل، ...


دختر

فارسی

گل
نوژن/nužan/

نوعی کاج، صنوبر


پسر

فارسی

طبیعت
تالیا/tāliyā/

تلاوت کننده قران، ( اسم فاعل مؤنث از مصدر تلاوت ) قرائت کننده ی قرآن، ( عربی ـ فارسی ) ( تالی + الف ...


دختر

عربی، فارسی

مذهبی و قرآنی
سارنگ/sārang/

نام پرنده ای کوچک به رنگ سیاه، سار، ساری، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در آواز ابوعطا، نام سازی مثل ...


پسر

فارسی

پرنده، هنری
نگین زهرا/n.-zahrā/

ترکیب دو اسم نگین و زهرا ( گوهر و نیکو )، از نام های مرکب ی نگین و زهرا


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
گیو/giv/

یکی از پهلوانان داستانی ایرانی پسر گودرز، داماد رستم و پدر بیژن است، داماد رستم و پدر بیژن، برای آو ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نعیما/naeimā/

تخلص نعمت سمرقندی شاعر قرن یازدهم، ( نعیم، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نعیم، ن نعیم، ( عربی ـ فارس ...


دختر، پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
گلفام/gol fām/

به رنگ گل سرخ، گلگون


دختر

فارسی

گل
مهرشید/mehr šid/

خورشید نورانی، ( = خورشید )، خورشید


دختر

فارسی

کهکشانی
زاگرس/zāgros/

نام رشته کوهی که از مغرب ایران تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد، ( اَعلام ) نام رشته کوهی که از ...


پسر

فارسی

طبیعت
فریدخت/fari doxt/

دختر زیبا و محبوب، ( فری = خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، دخت = دختر )، دختر خ ...


دختر

فارسی
باختر/bākhtar/

مغرب، در پهلوی به معنی ستاره، ( در پهلوی ) به معنی ستاره است


دختر

فارسی

کهکشانی
مهرتاش/mehr tāš/

همدل، همپایه خورشید، [مِهر = مهربانی، محبت، تاش ( ترکی ) ( = داش ) این کلمه به آخر اسم ها اضافه می ...


پسر

ترکی، فارسی

کهکشانی
مبینه/mobine/

آشکار، روشن، آشکار کننده، ( مبین، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مبین، ( مبین )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
پاکان/pākān/

منسوب به پاک، طاهر و پاکیزه، تمیز و مرتب، طاهران


پسر

فارسی
یارا/yārā/

توانایی، قدرت، جرأت، فرصت، جسارت، مجال، جرآت


دختر، پسر

فارسی
روسانا/rusānā/

مانند چهره، مثل رخ، ( رو، سان، الف اسم ساز ) مانند روی و چهره، ( رو + سان + الف اسم ساز ) به معنی م ...


دختر

عربی، فارسی
شیرین دخت/š.-dokht/

دختر شیرین و زیبا، ( شیرین، دخت = دختر )، دختر شیرین، ( به مجاز ) زیبا، گرامی، عزیز، دختر زیبا


دختر

فارسی
چهره/čehre/

چهر، روی، صورت


دختر

فارسی
پرینوش/parinuš/

زیباروی و پری پیکر، [پری = موجود زیبا و نیکوکار نامرئی، ( به مجاز ) زیبارو و دارای اندام ظریف، نوش ...


دختر

فارسی
روهینا/ruhinā/

جنسی از پولاد قیمتی، ( در قدیم ) آهن و فولاد جوهردار، آهن گوهر دار، گوهر آهن


دختر

فارسی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر فارسیاسم دختر فارسی