اسم - صفحه 89

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

مفرح/mofarreh/

فرح آور، شاد کننده، شادی بخش، ( طب قدیم ) داروی مقوی قلب، شادی آور، نشاط آور، ( در پزشکی قدیم ) دار ...


دختر

عربی
مفضل/mofazzel/

برتری داده شده، افزون کرده، ارجح، راجح، ( اَعلام ) مفَضَّل ضبی ( = مفضل ابن محمّد ) : [قرن هجری] نح ...


پسر

عربی
مفلح/mofleh/

رستگار، پیروز، نیکبخت


پسر

عربی
مقاره/moghare/

آرام و قرار گرفتن


پسر

فارسی
مقبل/moqbel/

روی آورنده، صاحب اقبال و دولت، قبول کننده، ( در قدیم ) خوشبخت، خوش اقبال، رو کننده به چیزی


پسر

عربی
مقبله/moghbele/

مؤنث مقبل، خوشبخت، خوش اقبال


دختر

عربی
مقتدر/moghtader/

قدرتمند، مرد توانا


پسر

عربی
مقصد/maghsad/

هدف نهایی، غایت


پسر

عربی
مقیما/moqimā/

از شاعران قرن یازدهم هجری است که در طهران اقامت داشت، ( اَعلام ) از شاعران قرن یازدهم هجری ( مقیم ت ...


پسر

فارسی، عربی
مگابیز

نام یکی از سرداران داریوش پادشاه هخامنشی


پسر

فارسی
ملائک/malā’ek/

ملک، فرشتگان، ( عربی ) ( جمعِ مَلَـک و مَـلأک )، ( در گفتگو ) ( به مجاز ) فرشته


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
نادره گفتار

نادره ( عربی ) + گفتار ( فارسی ) آن که گفتارهای پسندیده بیان می کند


دختر

فارسی، عربی
نادعلی/nad-ali/

علی را بخوان، نام دعایی


پسر

عربی
نادی/nadi/

ندا دهنده، ندا کننده


دختر

عربی
نادین/nadin/

پویا و پرتحرک، الهه رودخانه


پسر

فارسی، سانسکریت
نادینوس/nadinus/

شاه بابل


پسر

فارسی، آشوری
نارا/nārā/

آتشین، ( به مجاز ) زیبارو، ( نار، ( پسوند نسبت ساز ) )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
نارام سین/naramsin/

محبوب ماه


پسر

فارسی
ناراین/narayn/

از خدایان هندوهاست، از خدایان هندوهاست و به دفع فساد می کوشد


دختر

سانسکریت
ناربن/nārbon/

نارون، درخت انار، انار، ( اَعلام ) شهر تجاری، در جنوب شرقی فرانسه، نزدیک ساحل مدیترانه، ناروُن


دختر

فارسی

طبیعت
نارتا/nārtā/

نظیر و مانند انار، لنگه ی انار، نظیر و مانند آتش، ( به مجاز ) سرخ گون، ( به مجاز ) زیبارو، ( نار = ...


دختر

فارسی، عربی
ناردانا/nardana/

ناردانه


دختر

فارسی
ناردخت/nar dokht/

دختر آتشین، نار ( عربی ) + دخت ( فارسی ) دختر آتشین


دختر

فارسی، عربی
ناردیس/nārdis/

همچون آتش، شراره آتش، انارگون، به شکل انار، ( نار = انار، آتش، دیس ( پسوند شباهت ) )، مثل انار ( می ...


دختر

فارسی، عربی
نارسیس/narsis/

نرگس، لاتین از یونانی، نام جوانی زیباروی در اساطیر یونان که وقتی صورت خود را در آب دید عاشق خود شد ...


دختر

یونانی

گل
نارشین/narshin/

از انار هم شیرین تر


دختر

ترکی
نارملا/narmela/

شکوفه گل انار، به کسر میم


دختر

فارسی
نارمیلا/narmila/

غنچه، شکوفه، خصوصا شکوفه گل انار


دختر

ترکی، فارسی
نارمینا/nār minā/

آتشی که در مینا است، ( به مجاز ) زیبا، شاداب و پر حرارت، [نار= آتش، مینا= ظرف شیشه ای که از مینا سا ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
نارنج/narenj/

میوه ای آبدار و ترش از مرکبات


دختر

فارسی

طبیعت
نارنیا/narniya/

از تبار آتش


پسر

فارسی
نارو/naro/

پرنده ای خوش آواز مانند بلبل


دختر

فارسی

پرنده
ناروش/narvash/

نارگونه، مانند انار


دختر

فارسی
ناری/nari/

منسوب به نار، آتشی


دختر

فارسی، عربی
ناریا/nariya/

قاصدک


دختر

کردی
ناریسا/narisa/

چون آتش و انار


دختر

فارسی
ناریش/narish/

به رنگ انار


دختر

فارسی
ناریه/nariye/

آتشی، آتشین


دختر

عربی
ناریکا/narika/

دختر مهربان


دختر

گیلکی
ناز/naz/

کرشمه، غمزه


دختر

فارسی
ناز وند/nazvand/

دختر نازدار، دختر ناز


پسر

فارسی
نازآفرید/nāz āfarid/

نازآفرین، ( به مجاز ) معشوقی که ناز بسیار کند، ( = ناز آفرین )، آفریده ناز و زیبا


دختر

فارسی
نازان/nazan/

فخر کننده، ناز کننده


دختر

فارسی
نازانتا/nazanta/

عشوه گر، طناز


دختر

فارسی، آشوری
نازبانو/naz-bano/

بانوی زیبا و عشوه گر


دختر

فارسی
نازبو/nāz bu/

ریحان، ضیمران، شاهسپرم


دختر

فارسی

طبیعت
مهشیده/mah šide/

مهشید، پرتو ماه، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهشید


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهگان/mahgan/

چون ماه زیبا


دختر

فارسی
مهناد/mohnād/

فریاد بلند


پسر

فارسی
مهند/mahnad/

مَه پاره، ( به مجاز ) زیبارو، تکه ای از ماه، اندکی از ماه، به فتح میم و ه و سکون نون و دال، نامی خر ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهنیا/mahniya/

آنکه اجداد و پدرانش از بزرگان و نیکان است، نوع:دخترانه ریشه اسم:فارسی معنی:آنکه اجداد و پدرانش از ب ...


دختر

فارسی
مهوا/mahva/

ماه شب چهارده


دختر

فارسی

کهکشانی
مهوار/mahvar/

ماه زیبارو


دختر

فارسی

کهکشانی
مهوأن/mahvān/

مهبان، نگهبان ماه، مجازا زیبا و مهتاب رو، ( = مَهبان )، ) مَهبان


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهوند/mehvand/

منسوب به بزرگی و مِهتری، ( به مجاز ) مِهتر و بزرگتر، ( مِه = مِهتر، بزرگتر، وند ( پسوند نسبت ) )


پسر

فارسی
مهکام/meh kām/

( به مجاز ) آن که وصالش مورد آرزوست، معشوق، [مِه = مهتر، بزرگتر، کام = ( در قدیم ) ( به مجاز ) آن ک ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهکیا/meh kiyā/

پادشاه ماه، ملکه ماه، دختر یا پسر زیبا روی، ( مِه = مهتر، بزرگتر، کیا = پادشاه، حاکم، بزرگ و سرور ) ...


دختر، پسر

فارسی
مهیاره/mahyare/

آن که از ماه دست بند دارد


دختر

فارسی
مهیاز/mah yāz/

ماهِ بهاری، ماه فصل بهار، ( به مجاز ) زیباروی لطیف، ( مه = ماه، یاز = بهار، فصل بهار )


دختر

ترکی، فارسی

طبیعت
مهیتا/mahita/

زیبا و درخشان مانند ماه، زیبا و درخشان مانند ماه مرکب از مه ( ماه ) +ی نسبت + تا تشبیه


دختر

فارسی
مهیرا/mahira/

زن کدبانو، زن اصیل زاده


دختر

عربی
مهیره/mahire/

زن کدبانو، زن اصیل زاده


دختر

عربی
مهیشا/mahišā/

ویژگی آن که ماه روی و شاداب است، ( مَهی، شا = شاد )


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهیمنه/mahimane/

ایمن شده، یکی از صفات خداوند


دختر

عربی
مهین رخ/mahin rokh/

ماه رخ، ماه چهر، ( مَه = ماه، ین ( پسوند نسبت )، رخ = چهره )، = ماه رخ


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهین زاد/mehin zād/

مِهزاد، بزرگ زاده، [ ( مِه = مِهتر، بزرگتر، ین ( پسوند نسبت )، زاد = زاده ) ]، ( = مِهزاد )، [ مِهز ...


دختر

فارسی
مهین شاد/mahin šād/

ترکیب دو اسم مهین و شاد ( زیباروی و خوشحال )، ( مَه = ماه، ین ( پسوند نسبت )، شاد ) ( به مجاز ) زیب ...


دختر

فارسی
مهین فروغ/mahin foruq/

ترکیب دو اسم مهین و فروغ ( زیباروی و روشنی )، ( مَهین، فروغ = نور و روشنایی )، نور و روشنایی ماه، م ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، کهکشانی
مهینا/mahinā/

مهین، منسوب به ماه، زیباروی، بزرگترین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهین


دختر

فارسی

کهکشانی
مواهب/mavāheb/

موهبت ها، بخشش ها و انعام ها، موهبت


دختر

عربی
موتا/muta/

نام یکی از سرداران دیلمی


پسر

فارسی
موتمن/mo’taman/

مورد اعتماد، امین، معتمد


پسر

عربی
موج/moj/

جنبش وچین خوردگی سطح آب


پسر

عربی
موراشین/morashin/

مروارید آبی


دختر

کردی
موزون/mo(w)zun/

وزن شده، سنجیده شده، متناسب، هماهنگ، آهنگ دار، دارای اجزای منظم، متناسب و زیبا، دارای آهنگ موسیقی، ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
موژانا/mužānā/

موژان، چشم خواب آلوده و خمار، گل نرگس نیم شکفته، [موژان = موجان، خمار، پر کرشمه ( چشم )، ا ( پسوند ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
موشا

موسی


پسر

عبری
موقر/movaqqar/

عاقل و باوقار، آزموده، خردمند، بزرگوار، آراسته، دارای سنجیدگی در گفتار و کردار چنان که احترام دیگرا ...


پسر

عربی
نگیسا/nagisa/

نام یکی از موسیقی دانان زمان خسروپرویز


پسر

فارسی
نگین چهره/n.-čehre/

دارای چهره ای مانند نگین زیبا و درخشان، ( به مجاز ) ویژگی آن که چهره اش چون نگین، زیبا و قشنگ است، ...


دختر

فارسی
نگین دخت/n.-dokht/

دختری مانند نگین، ارزشمند، زیبا، درخشان، ( نگین، دخت = دختر )، دختری که چون نگین است، ( به مجاز ) ز ...


دختر

فارسی
نگین رخ/n.-rokh/

دارای چهره ای مانند نگین زیبا و درخشان، ( = نگین چهره )، ( نگین چهره


دختر

فارسی
نگینا/negina/

موسیقی، آواز


دختر

عبری

هنری
نگینه/negine/

مانند نگین، نگین + های تشبیه


دختر

فارسی
نل/nel/

گرفتن و بردن هر چیزی خوب


دختر

لاتین
نلا/nella/

درخشان


دختر

یونانی
نلسا/nelsa/

مانند روشنی


دختر

سانسکریت
نلکا/na(e)lkā/

آلوی ترش و کوهی، ( = نلک ) ( در قدیم ) ( در گیاهی ) میوه ای از نوع گوجه، آلوچه ی کوهی


دختر

فارسی

طبیعت
نلیا/nelya/

نیلگون


دختر

سانسکریت
نلین/nelin/

رنگین کمان


دختر

فارسی

طبیعت
نهارا/nahārā/

منسوب به نهار، ( به مجاز ) روشن و زیبا، ( عربی ـ فارسی ) ( نهار ( در قدیم ) = روز، ا ( پسوند نسبت ) ...


دختر

فارسی، عربی
موکا/moka/

نام همسر اوکتای قاآن پسر چنگیزخان مغول


دختر

مغولی
مکابیز/mekabiz/

نام یکی از سرداران داریوش پادشاه هخامنشی، مگابیز


پسر

فارسی
مکنونه/maknune/

پوشیده، پنهان، پنهان داشته، ( مؤنث مکنون )، ویژگی مروارید ( در، لؤلؤ ) که در صدف پنهان است، ( به مج ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
مکینا/makina/

بنفشه


دختر

فارسی، سریانی
مکیناس/makinas/

مکینا، بنفشه


دختر

فارسی، سریانی
میانا/miyana/

آفتابی و روشن


دختر

مازندرانی
میترادخت/m.-dokht/

دختر خورشید، دختری که مانند خورشید است، ( به مجاز ) زیبارو، ( میترا = مهر، خورشید، دخت = دختر )


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
میتراناز/m.-nāz/

مایه ی افتخار خورشید، ( به مجاز ) بسیار زیبا و درخشان، ( میترا = مهر، خورشید، ناز = افتخار )


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
میترانوش/m.-nuš/

مهر جاوید، خورشید جاویدان، ( به مجاز ) زیبارو و زیبایی جاویدان و همیشگی، ( میترا = مهر، خورشید، نوش ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم