دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف ج - صفحه 7
جریبانه
جریح
جریحه
جریحه دار
جرید
جریده
جریر
جریره
جریم
جریمه
جز
جز زدن
جزء
جزئی
جزئیات
جزئیه
جزا
جزالت
جزایر
جزدر
جزر
جزع
جزعین
جزغال
جزغاله
جزل
جزم
جزو
جزور
جزوع
جزوه
جزیره
جزیل
جزیه
جس
جساد
جسارت
جسامت
جست و خیز
جستار
جستجو
جستن
جسته
جسته جسته
جسته گریخته
جسد
جسر
جسم
جسمانی
جسور
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12