[ویکی فقه] نوسازی فقه آیت الله خویی. حوزه علمیّه نجف اشرف، پیشگام حوزه هایی است که جنب و جوش علمی در آنها شکوفا گردیده و با داشتن اندیشه وران و تلاشهای فکری آنان، بسی پرآوازه گشته اند. نجف در گذر تاریخ خویش، شهر نابغه هاست، چه، از روزگار شیخ طوسی تاکنون، هزاران تن از دانشمندان توانمند و پیشروان فقه، اصول، حدیث و تفسیر از آن سر برآورده اند. پیشاپیش این گروه، مرجع بزرگ جهان اسلام حضرت آیت اللّه العظمی سید ابوالقاسم موسوی خویی، قدس سره، قرار دارد.
آن بزرگ، به راستی مرد دانش، تاریخ و اندیشه بود و نماد بی همتای عدالت و پایداری. درونی پاک و روحی بلند همراه با سرشتی نیک و صفاتی پسندیده و توانی کم نظیر داشت. در کار خویش، سخت کوش و با اخلاص بود و هرگز، تندبادها و خواسته ها او را به این سوی و آن سوی نمی کشاند. دشواریها، هر چند سهمگین، او را سست نمی کرد. در صفای روح و تقوای او همین بس که تنها در برابر خداوند به محاسبه خویش می پرداخت و به آنچه درباره او می گفتند و می گویند، دل نمی سپرد.نگارنده، حدود سی و پنج سال با او نزدیک بودم و هرگز نشنیدم که از کسی بدگویی کند و یا کسی را خوار شمارد و این خود، گواه بر روح بلند و تقوای استوار اوست.استاد، در زمینه اندیشه ها و دیدگاههایش، ژرفای اندیشه را در کنار سلیقه ای استوار و خوش، همراه با نگاه موشکافانه، با بیانی شیوا و رسا، داراست. این ویژگیها، توان علمی بلند و موهبتی دل پسند را در او پدید آورده است. در روزگارش، جنبش علمی بالنده ای پدیدار شد که او ستون اصلی و محور آن بود. استاد، پژوهشگری بود تیزبین و ژرفکاو. می دانست که مسائل پیچیده را از جهت قواعد دشوارِ نظری و برابرسازی آنها چگونه از زوایای گوناگونش بررسی کند. توانمندی علمی و نبوغ اندیشه او از چگونگی طرح مسائل دشوار و سرعت انتقال او به نکته ها و ریزه کاریها، آشکار بود. پاسخهای او، همواره، دقیق، استوار و با شیوه ای رسا و همراه با ادبیاتی گیرا بود که بر سختی هر مسأله پیچیده ای، پیروز و سربلند، فائق می آمد. دانش او، همچون زلال آبی از کان پر فیضش می جوشید و چون عطر، بوی خوش می پراکند.در بحث و گفت و گو نیز دست توانمندی داشت. هرگاه مسأله ای بر او عرضه می شد، به شیوه ای نو، بدان پاسخ می داد و اگر به گونه ای دیگر عرضه می شد، پاسخی با روشی دیگر داشت و این نبود جز با ذهنی کنجکاو و ژرف نگر و توانی زاینده در دانش، هوش و تیزبینی.بدین سان، شایسته است که درباره او بگوییم: توان درونی او بسی بیش از آن بود که پدیدار می شد. بگذریم از این که آنچه از او در ظاهر هویدا بود، خود آفتابی است دلیل آفتاب.گواه روشن سخن ما آن است که: اندیشه وران و فاضلان بسیاری برای حضور در درسهای استاد، به حوزه علمیه بزرگ نجف اشرف بار سفر بسته اند و با اشتیاق درحضور و دریافت اندیشه های استاد می کوشیده اند. تاکنون، شمار انبوهی از بزرگان فضل و دانش و پیشتازان اندیشه و نوآوری، از پای درس استاد برآمده اند که درسهای عالی فقه و اصول را در حوزه های گوناگونِ سراسر جهان اسلام بر عهده دارند. تدریسهای این بزرگان، درباره اندیشه های ارزشمند و موشکافانه استاد در فقه و اصول دور می زند و همین سرانجام نیک و بار و بر پرارج، خود افتخار ارزش مندی است.
نوآوریهای اصولی و فقهی آیت اللّه خویی
اندیشه وری این گونه، هرگز تاب درنگ و پای ایستادن ندارد و همواره آهنگ نوآوری و پیشرفت، او را به گستره های نو و جوشش اندیشه های تازه و دیدگاههای جدید در فقه و اصول می خواند.
← نوآوری های اصولی
یادداشت ترجمهنوشته حاضر به بررسی دیدگاههای نوین یکی از برجسته ترین فقیهان روزگار ما می پردازد در این مقاله، پاره ای از دیدگاههای مرحوم آیت اللّه سید ابوالقاسم خویی، که چندین دهه در حوزه علمیه نجف اشرف، به تلاش علمی گسترده شناخته شده و در میان مردم نیز به عنوان مرجعی توانمند و ژرف نگر، معروف است، به قلم یکی از شاگردانش، نمایانده شده، نگارنده در دو بخش اصول و فقه کوشیده است تا به عرضه بخشی از دیدگاههای نوین استادش، توان و نوآوری او را جلوه گر سازد. درباره متن اصلی مقاله، یادآوری چند نکته بسیار بجاست:آیت اللّه خویی از آن دسته فقیهانی است که آثار بسیاری از او به جای مانده که افزون بر بهره های فراوان علمی, کمک شایانی به ارزیابی شخصیت آن فقیه چیره دست می کند, چه نوشته هایی که او خود نگاشته و چه آن دسته که شاگردانش به عنوان تقریر درسهایش به چاپ رسانده اند. در این باره از زندگی نامه خود نوشت آن مرحوم بهره می گیریم:(در شهر خوی آذربایجان، در شب نیمه رجب سال ۱۳۱۷ هجری قمری به دنیا آمدم و با پدر و برادرانم در همان شهر زندگی کرده و خواندن و نوشتن و برخی درسهای مقدماتی را فرا گرفتم تا این که در پی کشمکشهای شدید رخداد مشروطه، پدرم در سال ۱۳۲۸ قمری به نجف رفته و سپس من و دیگر کسان خانواده در سال ۱۳۳۰ به او پیوستیم.) او پس از یادآوری مهم ترین استادان فقه و اصول خویش و نیز مشایخ اجازه روایت، به تدریسهای انبوه خود اشاره کرده و در این باره می نویسد:(با آغاز تدریس خارج فقه و اصول، دو دوره کامل ( مکاسب ) مرحوم شیخ انصاری و برخی کتابهای دیگر فقهی و نیز دو دوره کامل کتاب صلات را تدریس کردم. پس از آن، از ۲۷ ربیع الاول سال ۱۳۷۷ قمری، به تدریس فروع ( عروة الوثقی ) نوشته مرحوم سید محمّد کاظم طباطبایی یزدی پرداختم و از کتاب طهارت آغاز کردم. البته پیش از آن، به گونه ای گسترده، کتاب اجتهاد و تقلید را تدریس کرده بودم، تا ماه صفر سال ۱۴۰۱ به پایان کتاب اجاره عروه رسیدم.خارج اصول فقه را نیز شش دوره کامل تدریس کرده و در میانه دوره هفتم، به سبب کارهای انبوه مرجعیت از ادامه آن بازماندم و در (مباحث ضد) آن را رها کردم.اندکی هم به تدریس تفسیر پرداختم که برخلاف علاقه فراوانم، برخی دشواریها مرا از به پایان بردن آن بازداشت.) او, پس از این، نوشته های خویش را یادآور شده و نوزده عنوان کتاب را نام می برد که نوشته خود اوست. البته یکی از این کتابها ( معجم رجال الحدیث ) است که خود بیش از بیست جلد است از انبوه تقریرات نیز هجده عنوان را نام می برد که به یقین تا به امروز، بر شمار آنها افزوده شده و برخی از آنها چند جلدی اند.
ژرف نگریهای آیت الله خویی
...
آن بزرگ، به راستی مرد دانش، تاریخ و اندیشه بود و نماد بی همتای عدالت و پایداری. درونی پاک و روحی بلند همراه با سرشتی نیک و صفاتی پسندیده و توانی کم نظیر داشت. در کار خویش، سخت کوش و با اخلاص بود و هرگز، تندبادها و خواسته ها او را به این سوی و آن سوی نمی کشاند. دشواریها، هر چند سهمگین، او را سست نمی کرد. در صفای روح و تقوای او همین بس که تنها در برابر خداوند به محاسبه خویش می پرداخت و به آنچه درباره او می گفتند و می گویند، دل نمی سپرد.نگارنده، حدود سی و پنج سال با او نزدیک بودم و هرگز نشنیدم که از کسی بدگویی کند و یا کسی را خوار شمارد و این خود، گواه بر روح بلند و تقوای استوار اوست.استاد، در زمینه اندیشه ها و دیدگاههایش، ژرفای اندیشه را در کنار سلیقه ای استوار و خوش، همراه با نگاه موشکافانه، با بیانی شیوا و رسا، داراست. این ویژگیها، توان علمی بلند و موهبتی دل پسند را در او پدید آورده است. در روزگارش، جنبش علمی بالنده ای پدیدار شد که او ستون اصلی و محور آن بود. استاد، پژوهشگری بود تیزبین و ژرفکاو. می دانست که مسائل پیچیده را از جهت قواعد دشوارِ نظری و برابرسازی آنها چگونه از زوایای گوناگونش بررسی کند. توانمندی علمی و نبوغ اندیشه او از چگونگی طرح مسائل دشوار و سرعت انتقال او به نکته ها و ریزه کاریها، آشکار بود. پاسخهای او، همواره، دقیق، استوار و با شیوه ای رسا و همراه با ادبیاتی گیرا بود که بر سختی هر مسأله پیچیده ای، پیروز و سربلند، فائق می آمد. دانش او، همچون زلال آبی از کان پر فیضش می جوشید و چون عطر، بوی خوش می پراکند.در بحث و گفت و گو نیز دست توانمندی داشت. هرگاه مسأله ای بر او عرضه می شد، به شیوه ای نو، بدان پاسخ می داد و اگر به گونه ای دیگر عرضه می شد، پاسخی با روشی دیگر داشت و این نبود جز با ذهنی کنجکاو و ژرف نگر و توانی زاینده در دانش، هوش و تیزبینی.بدین سان، شایسته است که درباره او بگوییم: توان درونی او بسی بیش از آن بود که پدیدار می شد. بگذریم از این که آنچه از او در ظاهر هویدا بود، خود آفتابی است دلیل آفتاب.گواه روشن سخن ما آن است که: اندیشه وران و فاضلان بسیاری برای حضور در درسهای استاد، به حوزه علمیه بزرگ نجف اشرف بار سفر بسته اند و با اشتیاق درحضور و دریافت اندیشه های استاد می کوشیده اند. تاکنون، شمار انبوهی از بزرگان فضل و دانش و پیشتازان اندیشه و نوآوری، از پای درس استاد برآمده اند که درسهای عالی فقه و اصول را در حوزه های گوناگونِ سراسر جهان اسلام بر عهده دارند. تدریسهای این بزرگان، درباره اندیشه های ارزشمند و موشکافانه استاد در فقه و اصول دور می زند و همین سرانجام نیک و بار و بر پرارج، خود افتخار ارزش مندی است.
نوآوریهای اصولی و فقهی آیت اللّه خویی
اندیشه وری این گونه، هرگز تاب درنگ و پای ایستادن ندارد و همواره آهنگ نوآوری و پیشرفت، او را به گستره های نو و جوشش اندیشه های تازه و دیدگاههای جدید در فقه و اصول می خواند.
← نوآوری های اصولی
یادداشت ترجمهنوشته حاضر به بررسی دیدگاههای نوین یکی از برجسته ترین فقیهان روزگار ما می پردازد در این مقاله، پاره ای از دیدگاههای مرحوم آیت اللّه سید ابوالقاسم خویی، که چندین دهه در حوزه علمیه نجف اشرف، به تلاش علمی گسترده شناخته شده و در میان مردم نیز به عنوان مرجعی توانمند و ژرف نگر، معروف است، به قلم یکی از شاگردانش، نمایانده شده، نگارنده در دو بخش اصول و فقه کوشیده است تا به عرضه بخشی از دیدگاههای نوین استادش، توان و نوآوری او را جلوه گر سازد. درباره متن اصلی مقاله، یادآوری چند نکته بسیار بجاست:آیت اللّه خویی از آن دسته فقیهانی است که آثار بسیاری از او به جای مانده که افزون بر بهره های فراوان علمی, کمک شایانی به ارزیابی شخصیت آن فقیه چیره دست می کند, چه نوشته هایی که او خود نگاشته و چه آن دسته که شاگردانش به عنوان تقریر درسهایش به چاپ رسانده اند. در این باره از زندگی نامه خود نوشت آن مرحوم بهره می گیریم:(در شهر خوی آذربایجان، در شب نیمه رجب سال ۱۳۱۷ هجری قمری به دنیا آمدم و با پدر و برادرانم در همان شهر زندگی کرده و خواندن و نوشتن و برخی درسهای مقدماتی را فرا گرفتم تا این که در پی کشمکشهای شدید رخداد مشروطه، پدرم در سال ۱۳۲۸ قمری به نجف رفته و سپس من و دیگر کسان خانواده در سال ۱۳۳۰ به او پیوستیم.) او پس از یادآوری مهم ترین استادان فقه و اصول خویش و نیز مشایخ اجازه روایت، به تدریسهای انبوه خود اشاره کرده و در این باره می نویسد:(با آغاز تدریس خارج فقه و اصول، دو دوره کامل ( مکاسب ) مرحوم شیخ انصاری و برخی کتابهای دیگر فقهی و نیز دو دوره کامل کتاب صلات را تدریس کردم. پس از آن، از ۲۷ ربیع الاول سال ۱۳۷۷ قمری، به تدریس فروع ( عروة الوثقی ) نوشته مرحوم سید محمّد کاظم طباطبایی یزدی پرداختم و از کتاب طهارت آغاز کردم. البته پیش از آن، به گونه ای گسترده، کتاب اجتهاد و تقلید را تدریس کرده بودم، تا ماه صفر سال ۱۴۰۱ به پایان کتاب اجاره عروه رسیدم.خارج اصول فقه را نیز شش دوره کامل تدریس کرده و در میانه دوره هفتم، به سبب کارهای انبوه مرجعیت از ادامه آن بازماندم و در (مباحث ضد) آن را رها کردم.اندکی هم به تدریس تفسیر پرداختم که برخلاف علاقه فراوانم، برخی دشواریها مرا از به پایان بردن آن بازداشت.) او, پس از این، نوشته های خویش را یادآور شده و نوزده عنوان کتاب را نام می برد که نوشته خود اوست. البته یکی از این کتابها ( معجم رجال الحدیث ) است که خود بیش از بیست جلد است از انبوه تقریرات نیز هجده عنوان را نام می برد که به یقین تا به امروز، بر شمار آنها افزوده شده و برخی از آنها چند جلدی اند.
ژرف نگریهای آیت الله خویی
...
wikifeqh: نوسازی_فقه_آیت_الله_خویی