فرهنگ اسم ها
معنی: نام یکی از پیامبران الهی، نام سوره هفتاد و یکم قرآن کریم، ( در عبری ) به معنی راحت است، ( اَعلام ) ) سوره ی هفتاد و یکم از قرآن کریم دارای بیست و نه آیه، ) از پیامبران مذکور در عهد عتیق و قرآن، که بنا بر روایات چون مردم آموزشهای او را نپذیرفتند، خداوند به او فرمان داد برای خود کشتی بسازد و پیروانش را همراه با یک جفت از هر جانوری در آن جای دهد، آنگاه توفانی فرستاد که همه ی روی زمین را آب فرا گرفت، نوح و همراهانش پس از فروکش کردن توفان به روی زمین فرود آمدند، ) نوح: نام دو تن از امیران سامانی، نوح اول: امیر سامانی [، قمری]، نوح دوم: امیر سامانی [، که در سالگی بر تخت نشست و تمام دوران او به جنگ با یاغیان گذشت، ( در اعلام ) نام یکی از پیغمبران اولوالعزم که نسبتش به آدم می رسد، ( واژه ی نوح در عبری به معنی ' راحت ' می باشد )، معرب از عبری، راحت، نام پیامبری که به دستور خداوند کشتی بزرگی ساخت و یاران خود را از طوفان نجات داد، نام سوره ای در قرآن کریم
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم پسر، اسم عربی، اسم عبری، اسم مذهبی و قرآنی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
نوح. ( اِ ) لبلاب. ( تحفه حکیم مؤمن ) ( برهان قاطع ). عشقه. گیاهی که بر درخت پیچد. ( از برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). حبل المساکین. ( برهان قاطع ).
نوح. ( ع ص ، اِ ) ج ِ نائحة. ( از اقرب الموارد ).
نوح. [ ن ُوْ وَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ نائحة. رجوع به نائحة شود .
نوح. ( اِخ ) سوره هفتادویکمین است از قرآن پیش از سوره جن و پس از معارج و آن بیست وهشت آیت و مکی است و آغاز آن این است : انا ارسلنا نوحاً.
نوح. ( اِخ ) در تفاسیر و تاریخ های اسلامی نسب او را چنین نوشته اند: ابن لمک بن متوشلخ بن اخنوخ بن ادریس بن ماردبن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم ، وگویند وی پس از ادریس به پیامبری رسید و چون پس از نهصدوپنجاه سال دعوت ، از قوم او بیش از 80 تن ایمان نیاوردند و کافران بر سرکشی و عناد افزودند. نوح پس از قرن ها دعوت و تحمل ، چون از تمسخر و عناد کافران قوم خویش به تنگ آمد از جانب خدا بدو وحی رسید که «یا نوح از قوم تو جز این هشتاد تن که مؤمن شدند کسی مؤمن نخواهد شد» ، قوم را نفرین کرد و از خدا درخواست که دیّاری از کفار بر زمین باقی نگذارد. سپس خود به فرمان الهی با پیروان معدودش به ساختن سفینه ای پرداختند، چون کشتی ساخته شد، علامات و آیات عذاب الهی آشکار گشت ، باران سیل آسائی باریدن گرفت و زمین به دریای خروشانی مبدل گشت ، نوح و یارانش در طبقه ای از کشتی سوار شدند و دو طبقه دیگر آن را به حیوانات و پرندگان اختصاص دادند، کشتی نوح بر آبها روان شد و آنانکه دعوت نوح را نپذیرفته و از کشتی بیرون مانده بودند یکسره غرق گشتند. از خاندان نوح پسری کنعان نام دعوت پدر را نپذیرفته بود، نوح چون او را در کام امواج و در حال غرق شدن دید به حکم عاطفت پدری به کشتی دعوتش کرد، فرزند سرکش نپذیرفت و با دیگر کافران غرق گشت. آنگاه که جز کشتی نشستگان جنبنده ای بر زمین باقی نماند، باران فروایستاد و طوفان آرام گرفت و آبها در کام زمین فرورفت ، و به تقدیر خداوندی کشتی نوح بر کوه جودی به گل نشست و ساکنان آن فرودآمدند و بر بساط زمین زندگی و زادوولد از سر گرفتند . نوح جهان خالی از مردم را میان فرزندانش سام و حام و یافث تقسیم کرد. زمین سیاهان را چون زنج و حبشه و نوبه و بربر و آن دیار و برّ و بحر و جزایر آن مر حام را داد، و عراق و خراسان و حجاز و یمن و شام و ایران شهر نصیب سام آمد، و ترک و سقلاب و یأجوج و مأجوج تا چین مر یافث را رسید. نوح پس از طوفان شصت سال بزیست . ( از زین الاخبار ص 256 ) ( تاریخ پیامبران و شاهان ص 9 ) ( تفسیر قرآن مجید نسخه کمبریج ج 1 صص 431 - 433 و ج 2 صص 480 - 485 ) ( قصص قرآن صص 12 - 18 ) ( ترجمه اخبار الطوال ص 1 ) ( کتاب مقدس ، سفر تکوین ) ( الموسوعة العربیة المیسرة ) ( تاریخ گزیده ص 9 به بعد ) ( حبیب السیر ج 1 ص 7 به بعد ). و نیز رجوع به عیون الاخبار ج 1 و 2 و التفهیم ص 194 و 237 و العقد الفرید ( فهرست اعلام ) و تاریخ جهانگشا ج 1 ص 12 و ج 2 ص 166 شود : بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
ابن نصر بن احمد سامانی ملقب به امیر الحمید و مکنی به ابو محمد از پادشاهان ساسانی است . به سال ۳۳۱ هجری قمری بجای پدر در بخارا بر تخت حکمرانی ماورائ النهر جلوس کرد . در عهد امارت وی فتنه ها پدید آمد تا بدانجا که چند گاهی از تاج و تخت جدا شد اما دوباره مقام خویش را بدست آورد .
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی نُوحٌ: نام یکی از پیامبران اولوالعزم الهی علیه و علی نبینا السلام
معنی سُوَاعاً: نامی یکی از پنج بت معروف که در زمان حضرت نوح پرستیده می شدند این بت متعلق به قبیله هذیل بوده است
معنی نَسْراً: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
معنی وَدّاً: نامی یکی از پنج بت معروف که در زمان حضرت نوح پرستیده می شدند این بت متعلق به قبیله کلب بوده است
معنی یَعُوقَ: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
معنی یَغُوثَ: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
معنی تَعِیَهَا: آن را حفظ کند -آن را فراگیرد (تعیها از مصدر وعی است ، و وعی به معنای ریختن چیزی در ظرف است ، و مراد از وعی اذن در عبارت "تَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ "این است که مردم داستان حمل کشتی نوح را در گوش و هوش خود جای دهند و از یادش نبرند ، تا اثر و فایدهاش ک...
معنی عَزْمِ: تصمیم جدی و عقد قلب است بر اینکه فعلی را انجام دهی ، و یا حکمی را تثبیت کنی ، بطوری که دیگر در اعمال آن تصمیم و تاثیرش هیچ سستی و وهن باقی نماند ، مگر آنکه به کلی از آن تصمیم صرف نظر کنی ، به این معنا که عاملی باعث شود به کلی تصمیم شما باطل گردد (معن...
معنی سَئَاوِی: به زودی منضم می شوم (کلمه ماوی مصدر میمی از فعل أوی - یاوی - اویا و ماوی است ، وقتی میگویی : أوی الی کذا معنایش این است که فلانی خود را منضم به فلان کس یا فلان چیز کرد ، مضارعش یاوی و مصدرش اوی و باب افعالش آوی - یؤوی - ایواء است ، یعنی فلانی را منضم...
معنی مَقَامَهُمَا: در جای آن دو (کلمه مقام در اصل ،اسم مکان ( مکانی است در آن جسمی از اجسام بایستد)یا اسم زمان(زمان ایستادن) ویا مصدر میمی (ایستادن) ، ولی در موارد بسیاری ، صفات و احوال چیزی نوعی ایستادن در یک محل و قرارگاه تشبیه می شود ، و به آن صفات و احوال ، مقام و...
معنی مَّقَامِی: مقام من - اقامت طولانی من (کلمه مقام در اصل ،اسم مکان ( مکانی است در آن جسمی از اجسام بایستد)یا اسم زمان(زمان ایستادن) ویا مصدر میمی (ایستادن) ، ولی در موارد بسیاری ، صفات و احوال چیزی نوعی ایستادن در یک محل و قرارگاه تشبیه می شود ، و به آن صفات و ا...
معنی مَأْوَاکُمُ: جایگاه شما - محل منضم شدن شما (کلمه ماوی مصدر میمی از فعل أوی - یاوی - اویا و ماوی است ، وقتی میگویی : أوی الی کذا معنایش این است که فلانی خود را منضم به فلان کس یا فلان چیز کرد ، مضارعش یاوی و مصدرش اوی و باب افعالش آوی - یؤوی - ایواء است ، یعنی فلا...
ریشه کلمه:
نوح (۴۳ بار)
. این پیامبر عظیمالشأن که نام مبارکش چهل وسه بار در قرآن مجید یادشده اولین پیغمبر اولواالعزم و داعی توحید است. چنانکه فرموده: . او با لقب «عبدشکور» از جانب خداوند مفتخر است . و مقام اصطفای خداوندی از جمله راجع به او است . عمر نوح علیه السلام اگر تنها آیات قرآن را در نظر بگیریم عمر آن حضرت در حدود هزار سال و مقداری از آن زیادتر بوده است یعنی نهصدوپنجاه سال قطعا بالا بود به این آیه توجه فرمایید: . یعنی: نوح را به قومش ارسال کردیم هزار سال مگر پنجاه سال در میان قوم ماند سپس آنها را حال آنکه ظالم بودند طوفان بگرفت. آیه صریح است در اینکه آن حضرت نهصدوپنجاه سال در میان قومش به تبلیغ مشغول بوده و جمله «وَلَقَدْ أَرْسَلْنا» نشان میدهد که پیش از بعثت نیز مدتی مثلا درحدود چهل سال از عمر او گذشته بود، فاء تفریع در «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ» مفید آن است که پس از گذشتن نهصدوپنجاه سال طوفان پیش آمده است و چون به موجب . و آیات دیگر، مدتی نیز پس از طوفان زندگی کرده و اگر مثلا آن را ده سال بدانیم عمر آن بزرگوار در حدود هزار سال یا بیشتر بوده است. در روایات مجموع عمر آن حضرت دوهزارو سیصدو دوهزار و پانصدسال نقل شده. واللَّه العالم. در تورات فعلی سفر پیدایش باب نهم میگوید: نوح بعد از طوفان سیصد و پنجاه سال عمر کرد و جمله عمر او نهصدوپنجاه سال بود. هاکس نیز در قاموس خود آن را نهصدوپنجاه سال گفته است. تفاوت نقل قرآن مجید با نقل تورات از دو وجهاست یکی اینکه عمر آن حضرت از قرآن در حدود هزارسال یا بیشتر استفاده میشود ولی تورات همه آن را نهصدوپنجاه سال میگوید. دیگری اینکه: قران به حکم «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ» شروع طوفان را پس از نهصدوپنجاه سال در نبوت او میداند ولی تورات پس از پانصدوپنجاه سال، زیرا به نقل آن، نوح «علیه السلام» پس از طوفان سیصدوپنجاه سال عمر کرده است. به نقل طبرسی در آن مدت نوح نه دندانش افتاد نه ناتوان شد و نه مویش سفیدگشت. *** به نظر بعضیها طول عمر معجزه نوح «علیه السلام» بوده است، و اینکه عمرهای کنونی از صد و صدوبیست سال تجاوز نمیکند نمیتواند مورد اشکال در کثرت عمر آن حضرت بوده باشد. زیرا دلیل علمی بر اینکه بشر نمیتواند بیشتر از آن زندگی کند نیست اگر عواملی که موجب مرگ میشوند از بین برده شوند یا تاحدی خنثی گردند عمر بشر حتما زیاد خواهد شد وانگهی : کریمی کاین جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد طوفان آنجه از قران مجید راجع به طوفان استفاده میشود به قرار ذیل است. قوم نوح «علیه السلام» بت پرست بودند و خدای واحد را پرستش نمیکردند. نوح از جانب خدا بر آنها مبعوث شد وبه عبادت خدا دعوتشان کرد و گفت «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ مالَکُمْ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ» من از عذاب خدا بر شما میترسم. گفتند: تو در گمراهی آشکاری. فرمود: ای مردم من گمراه نیستم بلکه از جانب رب العالمین رسالت دارم پیامهای خدا را به شما ابلاغ میکنم و به شما خیرخواهم و میدانم ازخداآنچه را که نمیدانید. گفتند: دروغ میگویی (اعراف:59-64). در مدت نهصدوپنجاه سال زحمت و تبلیغ او جز اندکی ایمان نیاوردند. . و چون دیگر امیدی به ایمان آنهانماند نوح در مقام کیفرخواست به درگاه خدااستغاثه کرد که . خدایا جنبندهای از کافران را در روی زمین زنده نگذار و گرنه بندگانت را گمراه کرده و خود نیز جز فرزندان فاجر ناسپاس نخواهند زایید. این ادعا ظاهرا در پی آن بود که خدا به وی وحی کرد . جز اینها که ایمان آوردهاند دیگر کسی از قوم تو ایمان نخواهد آورد. پس از این دعا و وحی، خداوند بنوح فرمود: «بدستور و زیر نظرما کشتی را بساز و درباره قوم ستمکارت دیگر چیزی به من نگو آنها بی چون وچرا غرق خواهند شد، نوح شروع به ساختن کشتی کرد هر وقت جمعی از قومش او را میدیدند مسخره میکردند نوح و یارانش در جواب میگفتند: اگر شما امروز ما را مسخره میکنید ما هم روزی شما را مسخره خواهیم کرد بزودی خواهید دانست کیست که عذاب خوار کننده و دائمی بوی نازل خواهد شد(هود:37-39). ظاهرا علامت شروع طوفان آن بود که آب از تنوری که نوح آن را میشناخت فوران کند. در طوفان نوح بارانهای سیل آسا از آسمان بارید و آب از زمین به صورت چشمهها فوران کرد بطوریکه در اثر این دو امر آن محیط را آب فرا گرفت خدا فرماید: . یعنی درهای آسمان را با آبی سیل آسا باز کردیم و زمین را شکافته و بصورت چشمهها در آوردیم هر دو آب روی دستوری معین به هم رسیدند. «تا چون دستور خدا آمد و تنور فوران کرد به نوح خطاب رسید از هر حیوان یک جفت و نیز خانواده خویش (مگر آنکه محکوم به غرق است) و مؤمنین را به کشتی سوار کن. نوح فرمود: سوار شوید حرکت و ایستادن کشتی به یاری خداست، خدایم غفور ومهربان است. کشتی در موجی همچون کوهها حرکت میکرد و بالا و پایین میرفت. نوح پسر خویش را که در کناری بود صدازد:پسرم با ما سوار شو و در ردیف کافران مباش. آن پسر (بی ایمان)در جواب گفت: بزودی به کوهی میرسم مرا از آب و طوفان باز میدارد نوح فرمود: امروز از بلای خدا هیچ چیز نمیتواند جلوگیرد فقط آنکه مورد رحمت خداست در امان خواهد بود، در این میان موجی پسر را ربود و غرق گردید. بلای خداوندی همه نافرمانان را فرا گرفت و همه در دست امواج خروشان غرق شدند، دستور آسمانی رسید که . ای زمین آبت را فرو بر و ای آسمان آبت را قطع کن، آب در زمین فرورفت و کار تمام شد و کشتی بر کوه جودی نشست. آیا طوفان همه جای زمین را گرفت؟ در تفسیرالمیزان در سوره هود تحت عنوان «آیا نبوت نوح «علیه السلام» برای عموم بشر بود؟» استدلال کرده که نبوت آن حضرت نبوت عامه بود و در فصل «آیا طوفان همه جای زمین را فرا گرفت؟» عالمگیر بودن طوفان را اختیار کرده و فرموده: عموم دعوت آن حضرت مقتضی عموم عذاب است و این بهترین قرینه است، وانگهی آیاتیکه به ظاهر بر عموم دلالت دارند مفید این مطلب اند مثل قول نوح «علیه السلام» . و قول دیگرش که به پسرش گفت . و نیز آیه . و افزوده: از جمله شواهد عمومی بودن طوفان آن است که خداوند در دو موضع به نوح «علیه السلام» میفرماید از هر حیوان یک جفت در کشتی بگذارد، روشن است که اگر طوفان در یک ناحیه بود مثل عراق چنانکه گفتهاند هیچ احتیاجی نبود که در کشتی حیوان سوار کند... نگارنده گوید: هیچ مانعی ندارد که «الارض» در آیه «رَبِّ لاتَذَرْ عَلَی لْاَرْضِ» ارض قوم نوح باشد نه همه کره ارض. چنانکه در آیه . مراد ارض مکه است نه همه کره ارض. و در آیه «وَجَعَلْنا ذُّرِّیَتَهُ هُمُ الْباقینَ» اشکالی ندارد که بگوییم قوم آن حضرت همه هلاک شدند و فقط ذریه او باقی ماند نه نسبت به همه اقوام. ایضا در «لاعاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِاللهِ» ظاهرا مراد محل طوفان است نه همه جا. وانگهی اگر مراد سوار کردن از همه جنس حیوانات در کشتی باشد پیداست که نه کشتی آن وسعت را داشت که آنهمه حیوانات در آن جای گیرند و مدتی با علوفه و آب تامین شوند و نه امکان داشت که حیوانات بی شمار روی زمین را جمع کنند و به قولی لازم بود اقلاً سه هزاروپانصد نوع از پستانداران در کشتی گذاشته و مدتی غذای آنها را تأمین کنند. وانگهی در صورت عمومی بودن رسالت آن حضرت لازم بود که رسالت آن بزرگوار به همه جای عالم رسیده باشد و همه تکذیب کرده باشند تا مستحق عذاب گردند زیرا . و اثبات این مطلب که آن حضرت نمایندگان فرستاده و تبلیغ کرده است مشکل بلکه غیرممکن میباشد. خلاصه: احتمال نزدیک به یقین آن است که طوفان نوح مثل بلاهای قوم هود، صالح و لوط علیهم السلام محلی بوده است مگر آنکه بگوییم که در روزگار نوح «علیه السلام» خشکی روی زمین خیلی کوچک و منحصر به محل قوم آن حضرت بوده است در اینصورت طبیعی است که بگوییم همه جای زمین را که مثلا به بزرگی استان گیلان بود آب فراگرفته است. صاحب المنار که قائل به محلی بودن طوفان است میگوید: ظواهر آیات به کمک قرائن و تقالید رسیده از اهل کتاب نشان میدهد که آنروز درهمه زمین جز قوم نوح نبودند و آنها هم دراثر طوفان از بین رفتند و جز فرزندان او (و مؤمنین) باقی نماندند و این مقتضی آن است که طوفان محلی بوده ولی خشکی در آن روز کوچک بوده است زیرا از زمان تکوین و پیدایش بشر چندان فاصله نداشت، دانشمندان زمین شناس میگویند: زمین در وقت جدا شدن از کره خورشید یکپارچه آتش بوده و آنگاه مذاب شده سپس در آن به تدریج خشکی پیدا شده است. در المیزان استدلالات المنار را نقل کرده ولی نپسندیده است. و در آخر فرماید: حق آن است که ظاهر قرآن کریم (ظاهری که انکار نمیشود) دلالت بر عمومی بودن طوفان و غرق عموم بشر دارد و تا بحال دلیلی که مخالف این ظهور باشد اقامه نشده است. و آنگاه مقالههای دکتر سحابی استاد زمینشناسی را در این باره نقل کرده است. ولی چنانکه گفته شد عمومی بودن طوفان بعید و ظن نزدیک به یقین محلی بودن آن است. حیوانات در کشتی در دو جا از قرآن کریم آمده . . بنابرآنکه طوفان عالمگیر باشد باید گفت نوح «علیه السلام» از همه حیواناتی که در آب زندگی نتوانند کرد یک جفت به کشتی سوار کرده تانسل آنها از بین نرود، در اینصورت اشکال گذشته لازم میآید که آنهمه حیوانات را از کجا جمع کرد؟! کشتی چطور به آنها وسعت داد؟! چطور غذا در کشتی برای آنها تهیه شد؟!. در تفسیر عیاشی از امام صادق «علیه السلام» نقل شده که از ازواج ثمانیه حلال که در آیه . آمده در کشتی حمل کرد و در آن روایت هست که هم از اهلی و هم از وحشی آنها و نیز از هر پرنده وحشی و اهلی را حمل کرد و در روایت دیگر سگ و خوک هم نقل شده است از خلاصة المنهج ملا فتح الله کاشانی نقل شده «از هر نر و مادهای که نفعی از آنها متصور باشد» حمل کرد. قرائت حفص از عاصم در هردو آیه «کلّ» با تنوین است نه بااضافه به «اثنین» ممکن است تقدیر آن «مِنْ کُلِّ حَیْوانٍ مَأْنُوسٍ» باشد. با همه اینها نگارنده در این باره کاملا روشن نشدم چون ظهور «احْمِلْ فیها مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ» در از بین رفتن نسل بقیه است . آیا در آن زمان چند قسم بیشتر از حیوانات در روی زمین پیدا نشده بودند و نوح «علیه السلام» فقط نسل آنها را حفظ کرد و بقیه حیوانات بعدا پیدا شدند؟!! این بسیار بعید است زیرا بشر چنانکه گفتهاند آخرین پدیده است. آیا مراد فقط چند راس اهلی و وحشی است آنوقت نسل بقیه از بین میرفت و درصورت محلی بودن طوفان حکمت حمل حیوانات از هریک، یک جفت چه بود؟!! آیامراد آن بود که از گوشت آنچه حمل شده بوداستفاده کنند وحمل چهارپایان فقط برای خوراک اهل کشتی بود؟! در اینصورت نر وماده بودن آنها چه بود؟ والله العالم. طوفان تاکجا بود؟ از اینکه پسرنوح درجواب پدرش گفت: «سَآوی اِلی جَبَلٍ یَعْصِمُنی مِنَ الْماءِ» روشن میشود که طوفان از کوهها بالا نرفته بودو گرنه نمیگفت به کوهی پناه میبرم، اثبات اینکه در موقع گفتگوی آن دو هنوز طوفان شدت نیافته بود بعدا از کوهها هم گذشت محتاج به دلیل است و اینکه موقع پایین رفتن آب کشتی درکوه جودی نشست نمیشود دلیل بالارفتن آب از همه کوههاباشد. سخن تورات تورات در سفر پیدایش باب ششم به تشریح مساحت کشتی نوح «علیه السلام» پرداخته و خبر از هلاک شدن همه انسانها میدهد و گوید به نوح امرشد از هر ذی جسد جفتی و از همه پرندگان و بهائم و حشرات جفتی به کشتی بیاور تا زنده بمانند و غذای آنها را تهیه کن. و در باب هفتم مشروحتر از باب ششم بیان میکند و آن وقت میگوید آب همه کوهها را که زیر تمام آسمانها بود مستور کرد و جز نوح و آنها که در کشتی بودند جنبندهای در روی زمین باقی نماند. اینها خیلی اغراقآمیز بلکه ناممکن اند ولی بحمدالله در قرآن مجید از اینها خبری نیست. جودی کجاست؟ در باره جودی و محل آن در «جود» توضیحی داده شد به آنجا رجوع شود. ناگفته نماند: نگارنده را مجال آن نیست که در باره نوح «علیه السلام» به روایات رجوع کرده و تحقیق نماید، آنچه گفته شد با وضع این کتاب مناسب است و الحمدالله. لفظ نوح در اقرب الموارد گوید: نوح عَلَمی است اعجمی و منصرف. هاکس در قاموس خود آن را عجمی دانسته و «راحت» معنی کرده است در صحاح و قاموس نیز آن را غیرعربی گفتهاند. آن در لغت عرب مصدر و صدا را به گریه بلند کردن است، و اصل آن اجتماع زنان و روبرو نشستن آنها درنوحه گری است. نوائح زنان نوحه گراند.
معنی سُوَاعاً: نامی یکی از پنج بت معروف که در زمان حضرت نوح پرستیده می شدند این بت متعلق به قبیله هذیل بوده است
معنی نَسْراً: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
معنی وَدّاً: نامی یکی از پنج بت معروف که در زمان حضرت نوح پرستیده می شدند این بت متعلق به قبیله کلب بوده است
معنی یَعُوقَ: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
معنی یَغُوثَ: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
معنی تَعِیَهَا: آن را حفظ کند -آن را فراگیرد (تعیها از مصدر وعی است ، و وعی به معنای ریختن چیزی در ظرف است ، و مراد از وعی اذن در عبارت "تَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ "این است که مردم داستان حمل کشتی نوح را در گوش و هوش خود جای دهند و از یادش نبرند ، تا اثر و فایدهاش ک...
معنی عَزْمِ: تصمیم جدی و عقد قلب است بر اینکه فعلی را انجام دهی ، و یا حکمی را تثبیت کنی ، بطوری که دیگر در اعمال آن تصمیم و تاثیرش هیچ سستی و وهن باقی نماند ، مگر آنکه به کلی از آن تصمیم صرف نظر کنی ، به این معنا که عاملی باعث شود به کلی تصمیم شما باطل گردد (معن...
معنی سَئَاوِی: به زودی منضم می شوم (کلمه ماوی مصدر میمی از فعل أوی - یاوی - اویا و ماوی است ، وقتی میگویی : أوی الی کذا معنایش این است که فلانی خود را منضم به فلان کس یا فلان چیز کرد ، مضارعش یاوی و مصدرش اوی و باب افعالش آوی - یؤوی - ایواء است ، یعنی فلانی را منضم...
معنی مَقَامَهُمَا: در جای آن دو (کلمه مقام در اصل ،اسم مکان ( مکانی است در آن جسمی از اجسام بایستد)یا اسم زمان(زمان ایستادن) ویا مصدر میمی (ایستادن) ، ولی در موارد بسیاری ، صفات و احوال چیزی نوعی ایستادن در یک محل و قرارگاه تشبیه می شود ، و به آن صفات و احوال ، مقام و...
معنی مَّقَامِی: مقام من - اقامت طولانی من (کلمه مقام در اصل ،اسم مکان ( مکانی است در آن جسمی از اجسام بایستد)یا اسم زمان(زمان ایستادن) ویا مصدر میمی (ایستادن) ، ولی در موارد بسیاری ، صفات و احوال چیزی نوعی ایستادن در یک محل و قرارگاه تشبیه می شود ، و به آن صفات و ا...
معنی مَأْوَاکُمُ: جایگاه شما - محل منضم شدن شما (کلمه ماوی مصدر میمی از فعل أوی - یاوی - اویا و ماوی است ، وقتی میگویی : أوی الی کذا معنایش این است که فلانی خود را منضم به فلان کس یا فلان چیز کرد ، مضارعش یاوی و مصدرش اوی و باب افعالش آوی - یؤوی - ایواء است ، یعنی فلا...
ریشه کلمه:
نوح (۴۳ بار)
. این پیامبر عظیمالشأن که نام مبارکش چهل وسه بار در قرآن مجید یادشده اولین پیغمبر اولواالعزم و داعی توحید است. چنانکه فرموده: . او با لقب «عبدشکور» از جانب خداوند مفتخر است . و مقام اصطفای خداوندی از جمله راجع به او است . عمر نوح علیه السلام اگر تنها آیات قرآن را در نظر بگیریم عمر آن حضرت در حدود هزار سال و مقداری از آن زیادتر بوده است یعنی نهصدوپنجاه سال قطعا بالا بود به این آیه توجه فرمایید: . یعنی: نوح را به قومش ارسال کردیم هزار سال مگر پنجاه سال در میان قوم ماند سپس آنها را حال آنکه ظالم بودند طوفان بگرفت. آیه صریح است در اینکه آن حضرت نهصدوپنجاه سال در میان قومش به تبلیغ مشغول بوده و جمله «وَلَقَدْ أَرْسَلْنا» نشان میدهد که پیش از بعثت نیز مدتی مثلا درحدود چهل سال از عمر او گذشته بود، فاء تفریع در «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ» مفید آن است که پس از گذشتن نهصدوپنجاه سال طوفان پیش آمده است و چون به موجب . و آیات دیگر، مدتی نیز پس از طوفان زندگی کرده و اگر مثلا آن را ده سال بدانیم عمر آن بزرگوار در حدود هزار سال یا بیشتر بوده است. در روایات مجموع عمر آن حضرت دوهزارو سیصدو دوهزار و پانصدسال نقل شده. واللَّه العالم. در تورات فعلی سفر پیدایش باب نهم میگوید: نوح بعد از طوفان سیصد و پنجاه سال عمر کرد و جمله عمر او نهصدوپنجاه سال بود. هاکس نیز در قاموس خود آن را نهصدوپنجاه سال گفته است. تفاوت نقل قرآن مجید با نقل تورات از دو وجهاست یکی اینکه عمر آن حضرت از قرآن در حدود هزارسال یا بیشتر استفاده میشود ولی تورات همه آن را نهصدوپنجاه سال میگوید. دیگری اینکه: قران به حکم «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ» شروع طوفان را پس از نهصدوپنجاه سال در نبوت او میداند ولی تورات پس از پانصدوپنجاه سال، زیرا به نقل آن، نوح «علیه السلام» پس از طوفان سیصدوپنجاه سال عمر کرده است. به نقل طبرسی در آن مدت نوح نه دندانش افتاد نه ناتوان شد و نه مویش سفیدگشت. *** به نظر بعضیها طول عمر معجزه نوح «علیه السلام» بوده است، و اینکه عمرهای کنونی از صد و صدوبیست سال تجاوز نمیکند نمیتواند مورد اشکال در کثرت عمر آن حضرت بوده باشد. زیرا دلیل علمی بر اینکه بشر نمیتواند بیشتر از آن زندگی کند نیست اگر عواملی که موجب مرگ میشوند از بین برده شوند یا تاحدی خنثی گردند عمر بشر حتما زیاد خواهد شد وانگهی : کریمی کاین جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد طوفان آنجه از قران مجید راجع به طوفان استفاده میشود به قرار ذیل است. قوم نوح «علیه السلام» بت پرست بودند و خدای واحد را پرستش نمیکردند. نوح از جانب خدا بر آنها مبعوث شد وبه عبادت خدا دعوتشان کرد و گفت «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ مالَکُمْ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ» من از عذاب خدا بر شما میترسم. گفتند: تو در گمراهی آشکاری. فرمود: ای مردم من گمراه نیستم بلکه از جانب رب العالمین رسالت دارم پیامهای خدا را به شما ابلاغ میکنم و به شما خیرخواهم و میدانم ازخداآنچه را که نمیدانید. گفتند: دروغ میگویی (اعراف:59-64). در مدت نهصدوپنجاه سال زحمت و تبلیغ او جز اندکی ایمان نیاوردند. . و چون دیگر امیدی به ایمان آنهانماند نوح در مقام کیفرخواست به درگاه خدااستغاثه کرد که . خدایا جنبندهای از کافران را در روی زمین زنده نگذار و گرنه بندگانت را گمراه کرده و خود نیز جز فرزندان فاجر ناسپاس نخواهند زایید. این ادعا ظاهرا در پی آن بود که خدا به وی وحی کرد . جز اینها که ایمان آوردهاند دیگر کسی از قوم تو ایمان نخواهد آورد. پس از این دعا و وحی، خداوند بنوح فرمود: «بدستور و زیر نظرما کشتی را بساز و درباره قوم ستمکارت دیگر چیزی به من نگو آنها بی چون وچرا غرق خواهند شد، نوح شروع به ساختن کشتی کرد هر وقت جمعی از قومش او را میدیدند مسخره میکردند نوح و یارانش در جواب میگفتند: اگر شما امروز ما را مسخره میکنید ما هم روزی شما را مسخره خواهیم کرد بزودی خواهید دانست کیست که عذاب خوار کننده و دائمی بوی نازل خواهد شد(هود:37-39). ظاهرا علامت شروع طوفان آن بود که آب از تنوری که نوح آن را میشناخت فوران کند. در طوفان نوح بارانهای سیل آسا از آسمان بارید و آب از زمین به صورت چشمهها فوران کرد بطوریکه در اثر این دو امر آن محیط را آب فرا گرفت خدا فرماید: . یعنی درهای آسمان را با آبی سیل آسا باز کردیم و زمین را شکافته و بصورت چشمهها در آوردیم هر دو آب روی دستوری معین به هم رسیدند. «تا چون دستور خدا آمد و تنور فوران کرد به نوح خطاب رسید از هر حیوان یک جفت و نیز خانواده خویش (مگر آنکه محکوم به غرق است) و مؤمنین را به کشتی سوار کن. نوح فرمود: سوار شوید حرکت و ایستادن کشتی به یاری خداست، خدایم غفور ومهربان است. کشتی در موجی همچون کوهها حرکت میکرد و بالا و پایین میرفت. نوح پسر خویش را که در کناری بود صدازد:پسرم با ما سوار شو و در ردیف کافران مباش. آن پسر (بی ایمان)در جواب گفت: بزودی به کوهی میرسم مرا از آب و طوفان باز میدارد نوح فرمود: امروز از بلای خدا هیچ چیز نمیتواند جلوگیرد فقط آنکه مورد رحمت خداست در امان خواهد بود، در این میان موجی پسر را ربود و غرق گردید. بلای خداوندی همه نافرمانان را فرا گرفت و همه در دست امواج خروشان غرق شدند، دستور آسمانی رسید که . ای زمین آبت را فرو بر و ای آسمان آبت را قطع کن، آب در زمین فرورفت و کار تمام شد و کشتی بر کوه جودی نشست. آیا طوفان همه جای زمین را گرفت؟ در تفسیرالمیزان در سوره هود تحت عنوان «آیا نبوت نوح «علیه السلام» برای عموم بشر بود؟» استدلال کرده که نبوت آن حضرت نبوت عامه بود و در فصل «آیا طوفان همه جای زمین را فرا گرفت؟» عالمگیر بودن طوفان را اختیار کرده و فرموده: عموم دعوت آن حضرت مقتضی عموم عذاب است و این بهترین قرینه است، وانگهی آیاتیکه به ظاهر بر عموم دلالت دارند مفید این مطلب اند مثل قول نوح «علیه السلام» . و قول دیگرش که به پسرش گفت . و نیز آیه . و افزوده: از جمله شواهد عمومی بودن طوفان آن است که خداوند در دو موضع به نوح «علیه السلام» میفرماید از هر حیوان یک جفت در کشتی بگذارد، روشن است که اگر طوفان در یک ناحیه بود مثل عراق چنانکه گفتهاند هیچ احتیاجی نبود که در کشتی حیوان سوار کند... نگارنده گوید: هیچ مانعی ندارد که «الارض» در آیه «رَبِّ لاتَذَرْ عَلَی لْاَرْضِ» ارض قوم نوح باشد نه همه کره ارض. چنانکه در آیه . مراد ارض مکه است نه همه کره ارض. و در آیه «وَجَعَلْنا ذُّرِّیَتَهُ هُمُ الْباقینَ» اشکالی ندارد که بگوییم قوم آن حضرت همه هلاک شدند و فقط ذریه او باقی ماند نه نسبت به همه اقوام. ایضا در «لاعاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِاللهِ» ظاهرا مراد محل طوفان است نه همه جا. وانگهی اگر مراد سوار کردن از همه جنس حیوانات در کشتی باشد پیداست که نه کشتی آن وسعت را داشت که آنهمه حیوانات در آن جای گیرند و مدتی با علوفه و آب تامین شوند و نه امکان داشت که حیوانات بی شمار روی زمین را جمع کنند و به قولی لازم بود اقلاً سه هزاروپانصد نوع از پستانداران در کشتی گذاشته و مدتی غذای آنها را تأمین کنند. وانگهی در صورت عمومی بودن رسالت آن حضرت لازم بود که رسالت آن بزرگوار به همه جای عالم رسیده باشد و همه تکذیب کرده باشند تا مستحق عذاب گردند زیرا . و اثبات این مطلب که آن حضرت نمایندگان فرستاده و تبلیغ کرده است مشکل بلکه غیرممکن میباشد. خلاصه: احتمال نزدیک به یقین آن است که طوفان نوح مثل بلاهای قوم هود، صالح و لوط علیهم السلام محلی بوده است مگر آنکه بگوییم که در روزگار نوح «علیه السلام» خشکی روی زمین خیلی کوچک و منحصر به محل قوم آن حضرت بوده است در اینصورت طبیعی است که بگوییم همه جای زمین را که مثلا به بزرگی استان گیلان بود آب فراگرفته است. صاحب المنار که قائل به محلی بودن طوفان است میگوید: ظواهر آیات به کمک قرائن و تقالید رسیده از اهل کتاب نشان میدهد که آنروز درهمه زمین جز قوم نوح نبودند و آنها هم دراثر طوفان از بین رفتند و جز فرزندان او (و مؤمنین) باقی نماندند و این مقتضی آن است که طوفان محلی بوده ولی خشکی در آن روز کوچک بوده است زیرا از زمان تکوین و پیدایش بشر چندان فاصله نداشت، دانشمندان زمین شناس میگویند: زمین در وقت جدا شدن از کره خورشید یکپارچه آتش بوده و آنگاه مذاب شده سپس در آن به تدریج خشکی پیدا شده است. در المیزان استدلالات المنار را نقل کرده ولی نپسندیده است. و در آخر فرماید: حق آن است که ظاهر قرآن کریم (ظاهری که انکار نمیشود) دلالت بر عمومی بودن طوفان و غرق عموم بشر دارد و تا بحال دلیلی که مخالف این ظهور باشد اقامه نشده است. و آنگاه مقالههای دکتر سحابی استاد زمینشناسی را در این باره نقل کرده است. ولی چنانکه گفته شد عمومی بودن طوفان بعید و ظن نزدیک به یقین محلی بودن آن است. حیوانات در کشتی در دو جا از قرآن کریم آمده . . بنابرآنکه طوفان عالمگیر باشد باید گفت نوح «علیه السلام» از همه حیواناتی که در آب زندگی نتوانند کرد یک جفت به کشتی سوار کرده تانسل آنها از بین نرود، در اینصورت اشکال گذشته لازم میآید که آنهمه حیوانات را از کجا جمع کرد؟! کشتی چطور به آنها وسعت داد؟! چطور غذا در کشتی برای آنها تهیه شد؟!. در تفسیر عیاشی از امام صادق «علیه السلام» نقل شده که از ازواج ثمانیه حلال که در آیه . آمده در کشتی حمل کرد و در آن روایت هست که هم از اهلی و هم از وحشی آنها و نیز از هر پرنده وحشی و اهلی را حمل کرد و در روایت دیگر سگ و خوک هم نقل شده است از خلاصة المنهج ملا فتح الله کاشانی نقل شده «از هر نر و مادهای که نفعی از آنها متصور باشد» حمل کرد. قرائت حفص از عاصم در هردو آیه «کلّ» با تنوین است نه بااضافه به «اثنین» ممکن است تقدیر آن «مِنْ کُلِّ حَیْوانٍ مَأْنُوسٍ» باشد. با همه اینها نگارنده در این باره کاملا روشن نشدم چون ظهور «احْمِلْ فیها مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ» در از بین رفتن نسل بقیه است . آیا در آن زمان چند قسم بیشتر از حیوانات در روی زمین پیدا نشده بودند و نوح «علیه السلام» فقط نسل آنها را حفظ کرد و بقیه حیوانات بعدا پیدا شدند؟!! این بسیار بعید است زیرا بشر چنانکه گفتهاند آخرین پدیده است. آیا مراد فقط چند راس اهلی و وحشی است آنوقت نسل بقیه از بین میرفت و درصورت محلی بودن طوفان حکمت حمل حیوانات از هریک، یک جفت چه بود؟!! آیامراد آن بود که از گوشت آنچه حمل شده بوداستفاده کنند وحمل چهارپایان فقط برای خوراک اهل کشتی بود؟! در اینصورت نر وماده بودن آنها چه بود؟ والله العالم. طوفان تاکجا بود؟ از اینکه پسرنوح درجواب پدرش گفت: «سَآوی اِلی جَبَلٍ یَعْصِمُنی مِنَ الْماءِ» روشن میشود که طوفان از کوهها بالا نرفته بودو گرنه نمیگفت به کوهی پناه میبرم، اثبات اینکه در موقع گفتگوی آن دو هنوز طوفان شدت نیافته بود بعدا از کوهها هم گذشت محتاج به دلیل است و اینکه موقع پایین رفتن آب کشتی درکوه جودی نشست نمیشود دلیل بالارفتن آب از همه کوههاباشد. سخن تورات تورات در سفر پیدایش باب ششم به تشریح مساحت کشتی نوح «علیه السلام» پرداخته و خبر از هلاک شدن همه انسانها میدهد و گوید به نوح امرشد از هر ذی جسد جفتی و از همه پرندگان و بهائم و حشرات جفتی به کشتی بیاور تا زنده بمانند و غذای آنها را تهیه کن. و در باب هفتم مشروحتر از باب ششم بیان میکند و آن وقت میگوید آب همه کوهها را که زیر تمام آسمانها بود مستور کرد و جز نوح و آنها که در کشتی بودند جنبندهای در روی زمین باقی نماند. اینها خیلی اغراقآمیز بلکه ناممکن اند ولی بحمدالله در قرآن مجید از اینها خبری نیست. جودی کجاست؟ در باره جودی و محل آن در «جود» توضیحی داده شد به آنجا رجوع شود. ناگفته نماند: نگارنده را مجال آن نیست که در باره نوح «علیه السلام» به روایات رجوع کرده و تحقیق نماید، آنچه گفته شد با وضع این کتاب مناسب است و الحمدالله. لفظ نوح در اقرب الموارد گوید: نوح عَلَمی است اعجمی و منصرف. هاکس در قاموس خود آن را عجمی دانسته و «راحت» معنی کرده است در صحاح و قاموس نیز آن را غیرعربی گفتهاند. آن در لغت عرب مصدر و صدا را به گریه بلند کردن است، و اصل آن اجتماع زنان و روبرو نشستن آنها درنوحه گری است. نوائح زنان نوحه گراند.
wikialkb: نُوح
[ویکی فقه] نوح (ابهام زدایی). نوح ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اسم برای اشخاص ذیل باشد: • سوره نوح، هفتاد و یکمین سوره از قرآن کریم• حضرت نوح، نخستین پیامبر اولوالعزم و دومین پدر نسل کنونی انسان
...
...
wikifeqh: نوح_(ابهام_زدایی)
[ویکی شیعه] نوح (پیامبر). نوح (ع)، اولین پیامبر از پیامبران اولو العزم است. او سومین پیامبر بعد از حضرت آدم، و نخستین پیامبری است که در زمان او عذاب نازل شد ه است. نوح به دستور خداوند برای نجات مؤمنان از طوفان، کشتی ساخت. قرآن از نوح به عنوان اولین پیامبر صاحب شریعت یاد کرده است. یک سوره قرآن به نام اوست و به دلیل عمر بسیار طولانی، به شیخ الانبیاء مشهور است.
بنابر روایات اسلامی، نوح فرزند نهم از نسل آدم است. او از نسل لَامک فرزند مَنُّوشَلًخ، فرزند ادریس، فرزند یرًد، فرزند مَهًلَاییل، فرزند قَینَن، فرزند أنُوش بن شیث، فرزند آدم است.
اختلافاتی درباره زمان تولد نوح وجود دارد؛ برخی معتقدند همزمان با تولد نوح، حضرت آدم (ع)از دنیا رفت، برخی تولد حضرت نوح را ۱۲۶ سال بعد از وفات آدم می دانند، برخی دیگر تولد او را ۱۲۴ سال بعد از وفات آدم عنوان می کنند. بنابر قول دیگری، نوح ده قرن بعد از آدم به دنیا آمده و بر اساس قولی دیگر، تولد او ۱۶۴۲ سال بعد از هبوط آدم (ع) دانسته شده است. بر اساس گزارشی که بی آزار شیرازی در کتاب «باستان شناسی و جغرافیای قصص قرآن» مطرح کرده است، محل زندگی و تولد او بین النهرین و شهر کوفه فعلی است.
بنابر روایات اسلامی، نوح فرزند نهم از نسل آدم است. او از نسل لَامک فرزند مَنُّوشَلًخ، فرزند ادریس، فرزند یرًد، فرزند مَهًلَاییل، فرزند قَینَن، فرزند أنُوش بن شیث، فرزند آدم است.
اختلافاتی درباره زمان تولد نوح وجود دارد؛ برخی معتقدند همزمان با تولد نوح، حضرت آدم (ع)از دنیا رفت، برخی تولد حضرت نوح را ۱۲۶ سال بعد از وفات آدم می دانند، برخی دیگر تولد او را ۱۲۴ سال بعد از وفات آدم عنوان می کنند. بنابر قول دیگری، نوح ده قرن بعد از آدم به دنیا آمده و بر اساس قولی دیگر، تولد او ۱۶۴۲ سال بعد از هبوط آدم (ع) دانسته شده است. بر اساس گزارشی که بی آزار شیرازی در کتاب «باستان شناسی و جغرافیای قصص قرآن» مطرح کرده است، محل زندگی و تولد او بین النهرین و شهر کوفه فعلی است.
wikishia: نوح_(پیامبر)
[ویکی فقه] نوح (قرآن). نوح علیه السلام اوّلین پیامبر فرستاده شده به سوى تمام مردم زمین
آینده نگری نوح علیه السلام از ایمان نیاوردن فردى دیگر از قومش:وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّاراً إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یَلِدُوا إِلَّا فاجِراً کَفَّاراً.
نوح/سوره۷۱، آیه۲۶.
اخوّت نژادى نوح علیه السلام با قومش:إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُونَ .
شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۶.
اذیّت شدن نوح علیه السلام از سوى قوم کافر خود:أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَبَؤُا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ ... جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْواهِهِمْ ...قالَتْ رُسُلُهُمْ ... وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ ... وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَیْتُمُونا ....
ابراهیم/سوره۱۴، آیه۹.
...
آینده نگری نوح علیه السلام از ایمان نیاوردن فردى دیگر از قومش:وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّاراً إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یَلِدُوا إِلَّا فاجِراً کَفَّاراً.
نوح/سوره۷۱، آیه۲۶.
اخوّت نژادى نوح علیه السلام با قومش:إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُونَ .
شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۶.
اذیّت شدن نوح علیه السلام از سوى قوم کافر خود:أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَبَؤُا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ ... جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْواهِهِمْ ...قالَتْ رُسُلُهُمْ ... وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ ... وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَیْتُمُونا ....
ابراهیم/سوره۱۴، آیه۹.
...
wikifeqh: نوح_(قرآن)
دانشنامه آزاد فارسی
کشتی (در عبری به معنی راحت) از انبیای اولوا العزم الهی و از شخصیت های معروف کتاب مقدس و قرآن. نوح در عهد عتیق، پسر لَمَک و پدر سام و حام و یافِث. به تعلیم خداوند، کشتی بزرگی ساخت تا خود و خانواده اش و جفتی از هر حیوان موجود در زمین را از طوفان در امان نگاه دارد. حماسۀ گیلگمش روایت بابلی آن است. در قرآن به داستان نوح(ع) اشاره شده و در هود، آیۀ ۲۵ به بعد، مفصل آن را توضیح داده است. به همین مناسبت هفتادویکمین سورۀ قرآن «نوح» نام دارد. بنابه گفتۀ قرآن قوم او بت پرست بودند و نوح با صبر و شکیبایی آن ها را به توحید دعوت می کرد. عدۀ کمی به او ایمان آوردند و نوح نیز قومش را به آمدن عذاب الهی تهدید کرد، اما آن ها به لجاجت خود ادامه دادند. تا آن جا که او نیز نومید شد و قومش را نفرین کرد. خداوند با وحی به او فرمود کشتی بزرگی بسازد و جبرئیل شیوۀ ساخت کشتی را به او آموخت. فرمان عذاب الهی فرارسید و آب از تنوری فوران کرد. نوح از هر حیوان یک جفت با خود به کشتی برد. پسر نوح سرکشی کرد و سوار کشتی نشد و سرانجام همراه با قوم نوح غرق شد. کشتی بر کوه جودی قرار گرفت و همۀ سرنشینان آن نجات یافتند. در سنت یهودی و تورات نوح جزو انبیا نیست، اما قرآن به نبوت او تصریح دارد (هود، ۲۵). بنابر روایات اسلامی بعد از آدم صفی الله و ادریس از قدیمی ترین پیامبران است. نوح در ۱۰۷سالگی به رسالت مبعوث شد و ۹۵۰ سال قومش را به توحید دعوت کرد (عنکبوت، ۱۴) نوح اولین پیغمبری است که در زمان وی عذاب بر منکران او نازل شده است.
wikijoo: نوح
پیشنهاد کاربران
به نام نوح در تورات : پیدایش باب 5 ( نسل آدم ) اشاره شده است .
نوح در تورات از نسل شیث فررزند آدم است . اجداد او در تورات به این طریق به آدم می رسد .
در تورات نوح فرزند لمک ، لمک فرزند متوشالَح، متوشالَح فرزند خنوخ ، خنوخ فرزند یارد ، یارد فرزند مهلَلئیل ، مهلَلئیل فرزند قینان، قینان فرزند اَنوش ، انوش فرزند شیث و شیث فرزند آدم است .
... [مشاهده متن کامل]
و لَمک صد و هشتاد و دو سال بزیست و پسری آورد. . ( پیدایش :باب 5 : 28 )
و وی را نوح نام نهاده گفت: ( ( این ما را تسلی خواهد داد از اعمال ما و از محنت دست های ما از زمینی که یَهُوَه آن را ملعون کرد ) ) ( پیدایش :باب 5 : 29 )
نوح در تورات از نسل شیث فررزند آدم است . اجداد او در تورات به این طریق به آدم می رسد .
در تورات نوح فرزند لمک ، لمک فرزند متوشالَح، متوشالَح فرزند خنوخ ، خنوخ فرزند یارد ، یارد فرزند مهلَلئیل ، مهلَلئیل فرزند قینان، قینان فرزند اَنوش ، انوش فرزند شیث و شیث فرزند آدم است .
... [مشاهده متن کامل]
و لَمک صد و هشتاد و دو سال بزیست و پسری آورد. . ( پیدایش :باب 5 : 28 )
و وی را نوح نام نهاده گفت: ( ( این ما را تسلی خواهد داد از اعمال ما و از محنت دست های ما از زمینی که یَهُوَه آن را ملعون کرد ) ) ( پیدایش :باب 5 : 29 )
نوح : ح بن ، واو بن ، نون است. یعنی نوح نون است ، پدر واو و پدربزرگ ح
میشود به نوح نوه هم گفت و شاید عددش نح 9 باشد بهرحال ح عالم بالاتر جیم است یعنی جهان . در عالم خ خون و در عالم ک . . . . میشود بشکلی دیگر نوح دمنده نیز بوده. چونکه ح آخر دم است و بهمین خاطر نجی الله نیز بدان می گفتند. و بنظر من نهمین نفر در عالم حور است. کخود سری ست. شبخوش
... [مشاهده متن کامل]
میشود به نوح نوه هم گفت و شاید عددش نح 9 باشد بهرحال ح عالم بالاتر جیم است یعنی جهان . در عالم خ خون و در عالم ک . . . . میشود بشکلی دیگر نوح دمنده نیز بوده. چونکه ح آخر دم است و بهمین خاطر نجی الله نیز بدان می گفتند. و بنظر من نهمین نفر در عالم حور است. کخود سری ست. شبخوش
... [مشاهده متن کامل]
نوح هفتاد و یکمین سوره قرآن است. این سوره در مکه نازل شده و دارای ۲۸ آیه است. این سوره چنان که از نامش پیداست سرگذشت نوح را بیان می کند، در سوره های متعددی از قرآن به سرگذشت او اشاره شده، از جمله سوره های «شعرا»، «مؤمنون»، «اعراف»، «انبیا» و از همه مشروحتر در سوره «هود» آمده، ولی آنچه در سوره نوح آمده قسمت خاصی از زندگی اوست که در جایی دیگر به این سبک نیامده است، و این قسمت مربوط به دعوت مستمر و پی گیر او به سوی توحید، و کیفیت، و عناصر این دعوت است.
... [مشاهده متن کامل]
حدیثی درباره این سوره به محمد منسوب است:
«کسی که سوره «نوح» رابخواند از مؤمنانی خواهد بود که شعاع دعوت نوح پیامبر او را فرا می گیرد».
... [مشاهده متن کامل]
حدیثی درباره این سوره به محمد منسوب است:
«کسی که سوره «نوح» رابخواند از مؤمنانی خواهد بود که شعاع دعوت نوح پیامبر او را فرا می گیرد».
واژه نوح
معادل ابجد 64
تعداد حروف 3
تلفظ nuh
نقش دستوری اسم خاص اشخاص
ترکیب ( اسم ) [عبری]
آواشناسی nuh
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
معادل ابجد 64
تعداد حروف 3
تلفظ nuh
نقش دستوری اسم خاص اشخاص
ترکیب ( اسم ) [عبری]
آواشناسی nuh
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
Noah با تلفظ نوآه از دو کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده است: نو یعنی جدید در مقایسه با کهنه و آه یعنی دَم . لذا والدین یا پدر و مادر نوآه ( نوح ) قبل از تولد فرزند خویش با واژه قدیمی تری در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان سومر آشنا بوده اند یعنی آدَم . کلمه آدم در اصل و ریشه یعنی در زبان و فرهنگ قوم سومر به معنای مرد آفریده شده در اول و آغاز نبوده است بلکه یک بینش و باور ژرف و عمیق به شکل زیر : دَم اولیه یا آغازین زندگی بخش که در کلیه جهات مکانی و بیمکانی و بسوی بیکرانی و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده های دور دست گرما یا دمای زندگی بخش آن هرگز به سردی نمی گراید و شعله های آتش آن هیچگاه خاموش نمی شود. لذا نام نوآه از دیدگاه والدین در میدان رقابت بینش ها و باور های موجود در آن اعصار و بخصوص در رقابت با بینش و باور آدم انتخاب گردیده است یعنی دَم یا آه نو در مقایسه با آه یا دَم قدیمی و یا به اصطلاح کهنه از دیدگاه والدین.
... [مشاهده متن کامل]
نتیجه اینکه نام نوآه به شکل نوح و به زبان عبری و به معنای راحت نبوده و نمی باشد بلکه به زبان فارسی و به معنای بالا بوده است و هزاران سال بعد توسط موسا ( به معنای شبیه یا مثل و مانند مو ؛ یا به زیبایی مو و یا لاغر اندام به باریکی مو ) در طی سرودن دو افسانه ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوا ، به یک نام تبدیل و بر روی مرد آفریده شده در باغ پارادیز یا پردیس یا فردوس یا جنت و یا بهشت از ترکیب خاک و آب یا گل بهشتی نهاده شده است و یهودیان و مسیحیان و مسلمانان امروز سخت به آن دو افسانه تخیلی و توهمی باور و اعتقاد دارند و محتوای آندو داستان را کلام خداوند متعال و ابلاغ شده در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن اول موسا و بعد ایسا ( مخفف عبارت فارسی : این سا به معنای شبیه یا مثل و مانند این ) و محمد به عنوان خاتم آنان البته از دیدگاه مسلمانان.
Abraham با تلفظ آبراهام از سه کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده است : Ab یعنی آب ؛ rah یعنی راه و am با تلفظ اَم نشانه ضمیر متصل یا صفت ملکی اول شخص مفرد. لذا این نام بصورت مفرد از دیدگاه پدر یا مادر ( در دوران پدر سالاری معمولا از دیدگاه پدر ) سومری زبان به معنای توشه نوشیدنی یعنی آب یا روشنائی راه من بوده است و نه به معنای پدر اقوام یا پدر اقوام یهود و عرب.
Ismael با تلفظ ایس ما اِل یا ایل ، نام فرزند اول آبراهام از دیدگاه والدین یعنی خود آبراهام و هاجر کنیز مصری سرا و سارای وی به معنای زیر بوده است : این است اِل یا ایل ما.
Issak یا Issac با تلفظ ریشه ای و اصلی به شکل ایساّک یا ایسا اک از دیدگاه والدین یعنی آبراهام و سارا به معنای ایسای کوچک بوده است و نه به معنای آنکه خندید.
این نام ها ( و خیلی از نام های انسان های دیگر و سرزمین ها و فرمانروایان باستان ) در قرآن به شکل های نوح و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و . . . . و موسی و عیسی در اواخر دوران امپراتوری ساسانی با هدف گمراه نمودن پارسی و فارسی زبان و هدایت آنان بسوی ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر تغییر یافته اند و نه با هدف و قصد و نیت و انگیزه پاک هدایت و رهنمونی آنان بسوی نور و روشنایی . حال این تغییر و تحولات یا به امر هو یا الله یا نور سماوات و الارض یا خالق سماوات سبع و الارض و یا رب العالمین یا حق تعالی یا آفریدگار کائنات و یا خداوند متعال صادر گردیده و توسط جبرئیل در قالب وحی به گوش سر مبارک پیامبر اسلام ابلاغ گردیده یا به امر و خواست و اراده و حکمت و سیاست حکیمان و عارفان و ادیبان و شاعران قوم عرب و در راس آنان خود پیامبر یعنی بنیانگذار دین اسلام و مخترع یوغ سنگین شریعت محمدی در میدان رقابت های سر سختانه با دین موسا تحت عنوان یهودیت و یوغ سنگین شریعت موسائی ( یا موسوی ) تحت نام قانون ( در اصل و ریشه به شکل کانون و در زبان فارسی به معنای مرکز بوده است ) و دین ایسا تحت عنوان مسیحیت و یوغ سبک شریعت ایسائی ( یا ایسوی ) تحت نام های شفا و نجات. آئین های هندوان و بودائیان و مزدیسنای پارسیان در آن میدان رقابت بجای خود بماند که سخن یا صحبت امروز به درازا نکشد )
در این زمینه قضاوت را به عهده خوانندگان گرامی می سپارم و خود من قضاوت کودکانه خویش را به عرض رساندم.
... [مشاهده متن کامل]
نتیجه اینکه نام نوآه به شکل نوح و به زبان عبری و به معنای راحت نبوده و نمی باشد بلکه به زبان فارسی و به معنای بالا بوده است و هزاران سال بعد توسط موسا ( به معنای شبیه یا مثل و مانند مو ؛ یا به زیبایی مو و یا لاغر اندام به باریکی مو ) در طی سرودن دو افسانه ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوا ، به یک نام تبدیل و بر روی مرد آفریده شده در باغ پارادیز یا پردیس یا فردوس یا جنت و یا بهشت از ترکیب خاک و آب یا گل بهشتی نهاده شده است و یهودیان و مسیحیان و مسلمانان امروز سخت به آن دو افسانه تخیلی و توهمی باور و اعتقاد دارند و محتوای آندو داستان را کلام خداوند متعال و ابلاغ شده در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن اول موسا و بعد ایسا ( مخفف عبارت فارسی : این سا به معنای شبیه یا مثل و مانند این ) و محمد به عنوان خاتم آنان البته از دیدگاه مسلمانان.
Abraham با تلفظ آبراهام از سه کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده است : Ab یعنی آب ؛ rah یعنی راه و am با تلفظ اَم نشانه ضمیر متصل یا صفت ملکی اول شخص مفرد. لذا این نام بصورت مفرد از دیدگاه پدر یا مادر ( در دوران پدر سالاری معمولا از دیدگاه پدر ) سومری زبان به معنای توشه نوشیدنی یعنی آب یا روشنائی راه من بوده است و نه به معنای پدر اقوام یا پدر اقوام یهود و عرب.
Ismael با تلفظ ایس ما اِل یا ایل ، نام فرزند اول آبراهام از دیدگاه والدین یعنی خود آبراهام و هاجر کنیز مصری سرا و سارای وی به معنای زیر بوده است : این است اِل یا ایل ما.
Issak یا Issac با تلفظ ریشه ای و اصلی به شکل ایساّک یا ایسا اک از دیدگاه والدین یعنی آبراهام و سارا به معنای ایسای کوچک بوده است و نه به معنای آنکه خندید.
این نام ها ( و خیلی از نام های انسان های دیگر و سرزمین ها و فرمانروایان باستان ) در قرآن به شکل های نوح و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و . . . . و موسی و عیسی در اواخر دوران امپراتوری ساسانی با هدف گمراه نمودن پارسی و فارسی زبان و هدایت آنان بسوی ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر تغییر یافته اند و نه با هدف و قصد و نیت و انگیزه پاک هدایت و رهنمونی آنان بسوی نور و روشنایی . حال این تغییر و تحولات یا به امر هو یا الله یا نور سماوات و الارض یا خالق سماوات سبع و الارض و یا رب العالمین یا حق تعالی یا آفریدگار کائنات و یا خداوند متعال صادر گردیده و توسط جبرئیل در قالب وحی به گوش سر مبارک پیامبر اسلام ابلاغ گردیده یا به امر و خواست و اراده و حکمت و سیاست حکیمان و عارفان و ادیبان و شاعران قوم عرب و در راس آنان خود پیامبر یعنی بنیانگذار دین اسلام و مخترع یوغ سنگین شریعت محمدی در میدان رقابت های سر سختانه با دین موسا تحت عنوان یهودیت و یوغ سنگین شریعت موسائی ( یا موسوی ) تحت نام قانون ( در اصل و ریشه به شکل کانون و در زبان فارسی به معنای مرکز بوده است ) و دین ایسا تحت عنوان مسیحیت و یوغ سبک شریعت ایسائی ( یا ایسوی ) تحت نام های شفا و نجات. آئین های هندوان و بودائیان و مزدیسنای پارسیان در آن میدان رقابت بجای خود بماند که سخن یا صحبت امروز به درازا نکشد )
در این زمینه قضاوت را به عهده خوانندگان گرامی می سپارم و خود من قضاوت کودکانه خویش را به عرض رساندم.
بعضی زبان شناسان معتقدند نوحه به معنای گریه و زاری از نام نوح پیامبر گرفته شده و ه شباهت است مانند ریشه یعنی شبیه ریش . معروف است که نوح نبی زیاد اهل گریه بوده است .
🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
... [مشاهده متن کامل]
13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
... [مشاهده متن کامل]
13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس
نوح : بسیار گریه کننده
پیامبر خیلی خوب
نوحه یکی از پیامبران یکی از حضرت ماه است حضرت های ما هستند که اسمشان هم یعنی روشنایی معنی میشه مهربان اسم ایشان یک داستان دارد رفتن او هم درباره داستان درباره یک کشتی است که داخل آن کشتی هزاران حیوان های
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
مختلف دیده شده است مردم به حرف حضرت نوح گوش نمی دهند و به خاطر همین آدمها حیوانات میکنند ولی میگن حیوانها بعضی وقتا شاید بهتر از من توهم بزنم یعنی کار را بکنند پس اسم حضرت نوح یعنی روشنایی دوستون دارم خدانگهدار راستی پیج ما را دنبال کنیم در اینستا پیج ۱۲۳۸ ۷۵۶۷ ۲۱۲۹ ۲۸۲۷ ۲۵۹ ۱۴۵۱ برای این پیج برنده دو میلیون ریال جایزه نقدی خدانگهدار راستی شماره من ۰۹۳۵ ۷۹۵ ۰۷۱ ۱۲۳ خدانگهدار
نوح یعنی= روشنایی= Rosnau/ یکی از حضرت های ما هستند و یک سوره هم به نام او است که بسیار داستان قشنگی دار🥰
نوح یعنی روشنایی
نوح یعنی روشنایی
امیدواریم دوست داشته باشید
امیدواریم دوست داشته باشید
نوح یعنی: روشنایی
- شیخ المرسلین ؛ حضرت نوح علیه السلام. ( ناظم الاطباء ) .
اسم عبری
نوح
معرب از عبری، راحت، اسم پیامبری که به دستور خداوند کشتی بزرگی ساخت و یاران خود و از هر حیوان یک جفت را سوار بر کشتی کرد و از طوفان نجاتشان داد، نام سوره ای در قرآن کریم
نوح
معرب از عبری، راحت، اسم پیامبری که به دستور خداوند کشتی بزرگی ساخت و یاران خود و از هر حیوان یک جفت را سوار بر کشتی کرد و از طوفان نجاتشان داد، نام سوره ای در قرآن کریم
نوح : /nuh/ نوح : ( عربی ) 1 - ( در عبری ) به معنی راحت است؛ 2 - ( اَعلام ) 1 ) سوره ی هفتاد و یکم از قرآن کریم دارای بیست و نه آیه؛ 2 ) از پیامبران مذکور در عهد عتیق و قرآن، که بنا بر روایات چون مردم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آموزشهای او را نپذیرفتند، خداوند به او فرمان داد برای خود کشتی بسازد و پیروانش را همراه با یک جفت از هر جانوری در آن جای دهد. آنگاه توفانی فرستاد که همه ی روی زمین را آب فرا گرفت، نوح و همراهانش پس از فروکش کردن توفان به روی زمین فرود آمدند؛ 3 ) نوح: نام دو تن از امیران سامانی. نوح اول: امیر سامانی [331 - 343 قمری]؛ نوح دوم: امیر سامانی [366 - 387 قمری]، که در 13 سالگی بر تخت نشست و تمام دوران او به جنگ با یاغیان گذشت.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)