[ویکی فقه] میمون بن قیس از تیره ثعلبه و از قبیله ی بکر بود. وی از مشهورترین شاعران طبقه ی اول در جاهلیت و یکی از اصحاب معلقات نه گانه است، و تخلصش «ابوبصیر» بود.
نامش میمون بن قیس بن جندل بن شراهیل بن عوف بن سعد بن ضبیعه بن قیس بن ثعلبه، از تیره ثعلبه و از قبیله ی بکر و تخلصش «ابوبصیر» بود. چون در شب چشمانش دید کافی نداشت و کم سو می شد به اعشی معروف شد، زیرا در لغت عرب «الاعشی» به کسی گفته می شود که در شب، چشمانش قادر به دیدن نیست. وی که دارای عمری طولانی بود، اواخر عمرش به طور کامل بینایی اش را از دست داد.
← شاعر مشهور
اعشی راویه ای مسیحی به نام یحیی بن متی داشت که تا روزگار معاویه زنده بود و از عباد بسیار کهنسال حیره محسوب می شد. بنا بر گفته ی راویه اعشی قدری مذهب بود و این آیین را از مسیحیان حیره آموخته بوده است. وی اشعار اعشی را نقل کرده است؛ اما دو قرن بعد، به تدوین اشعار اعشی در شهر بصره اقدام شد. در قرن سوم ابن سلام و سپس ابن قتیبه هر یک در طبقات خود، زندگی نامه ای به شیوه ی قدما از اعشی آوردند. نخستین کسی که اشعار اعشی را در یک دیوان گرد آوری کرد، اصمعی بود، و گروهی دیگر به تکمیل آن پرداختند. سپس در پایان قرن سوم هجری ثعلب و ابوبکر ابن انباری دو مجموعه ی دیگر فراهم آوردند. اما از این همه روایات، تنها روایت ثعلبی بر جای مانده است. سرانجام در قرن چهارم هجری، انبوهی روایات که راویان بصری (ابوعبیده، اصمعی، محمد بن عباس یزیدی) و راویان کوفی (حماد، سماک بن حرب) نقل کرده بودند، در اغانی گرد آمد. اشعار بازمانده از وی در دیوانی به نام «الصبح المنیر فی شعر ابی بصیر- ط» گردآوری شده و گایر مستشرق آلمانی بعضی از اشعار او را به آلمانی ترجمه کرده و فؤاد افرام البستانی رساله ای با عنوان «الاعشی الکبیر- ط» به چاپ رسانده است.
صناجة العرب
گوناگونی شعر اعشی، خواه از نظر شکل و یا مضمون، پیوسته نظرها را جلب کرده است و از آن رو که در هر وزن و قافیه ای شعر سروده است، از همه برترش نهاده اند. اعشی را «صناجة العرب» گفته اند. چون شعر او دارای موسیقی و غناست و اولین کسی بود که صنج را در شعر به کار برد. برخی نیز گفته اند اعشی را از این رو صناجة العرب و صناجة الطرب لقب داده اند، که شعر را با آوازی دل انگیز انشاد می کرد. علاوه بر موارد فوق چون در زمان جاهلیت اشعار او را همه به آواز می خواندند؛ او را صناجة الطرب لقب دادند. برخی از معاصرین بر این عقیده اند که: اعشی را مردمان عرب از در جودت شعر و نیکوئی سخن صناجة العرب می نامیدند. زیرا او نخستین کسی بود که برای شعر خویش صله و جایزه گرفت، و از پاداش مدح افراد مال اندوخت چندان که غنی شد و در سخن او اثری بود که هر که را مدح می گفت عزیز و ثروتمند، و هر که را هجو می کرد ذلیل و زبون می شد.
اعشی و تاریخ و فرهنگ ایران
...
نامش میمون بن قیس بن جندل بن شراهیل بن عوف بن سعد بن ضبیعه بن قیس بن ثعلبه، از تیره ثعلبه و از قبیله ی بکر و تخلصش «ابوبصیر» بود. چون در شب چشمانش دید کافی نداشت و کم سو می شد به اعشی معروف شد، زیرا در لغت عرب «الاعشی» به کسی گفته می شود که در شب، چشمانش قادر به دیدن نیست. وی که دارای عمری طولانی بود، اواخر عمرش به طور کامل بینایی اش را از دست داد.
← شاعر مشهور
اعشی راویه ای مسیحی به نام یحیی بن متی داشت که تا روزگار معاویه زنده بود و از عباد بسیار کهنسال حیره محسوب می شد. بنا بر گفته ی راویه اعشی قدری مذهب بود و این آیین را از مسیحیان حیره آموخته بوده است. وی اشعار اعشی را نقل کرده است؛ اما دو قرن بعد، به تدوین اشعار اعشی در شهر بصره اقدام شد. در قرن سوم ابن سلام و سپس ابن قتیبه هر یک در طبقات خود، زندگی نامه ای به شیوه ی قدما از اعشی آوردند. نخستین کسی که اشعار اعشی را در یک دیوان گرد آوری کرد، اصمعی بود، و گروهی دیگر به تکمیل آن پرداختند. سپس در پایان قرن سوم هجری ثعلب و ابوبکر ابن انباری دو مجموعه ی دیگر فراهم آوردند. اما از این همه روایات، تنها روایت ثعلبی بر جای مانده است. سرانجام در قرن چهارم هجری، انبوهی روایات که راویان بصری (ابوعبیده، اصمعی، محمد بن عباس یزیدی) و راویان کوفی (حماد، سماک بن حرب) نقل کرده بودند، در اغانی گرد آمد. اشعار بازمانده از وی در دیوانی به نام «الصبح المنیر فی شعر ابی بصیر- ط» گردآوری شده و گایر مستشرق آلمانی بعضی از اشعار او را به آلمانی ترجمه کرده و فؤاد افرام البستانی رساله ای با عنوان «الاعشی الکبیر- ط» به چاپ رسانده است.
صناجة العرب
گوناگونی شعر اعشی، خواه از نظر شکل و یا مضمون، پیوسته نظرها را جلب کرده است و از آن رو که در هر وزن و قافیه ای شعر سروده است، از همه برترش نهاده اند. اعشی را «صناجة العرب» گفته اند. چون شعر او دارای موسیقی و غناست و اولین کسی بود که صنج را در شعر به کار برد. برخی نیز گفته اند اعشی را از این رو صناجة العرب و صناجة الطرب لقب داده اند، که شعر را با آوازی دل انگیز انشاد می کرد. علاوه بر موارد فوق چون در زمان جاهلیت اشعار او را همه به آواز می خواندند؛ او را صناجة الطرب لقب دادند. برخی از معاصرین بر این عقیده اند که: اعشی را مردمان عرب از در جودت شعر و نیکوئی سخن صناجة العرب می نامیدند. زیرا او نخستین کسی بود که برای شعر خویش صله و جایزه گرفت، و از پاداش مدح افراد مال اندوخت چندان که غنی شد و در سخن او اثری بود که هر که را مدح می گفت عزیز و ثروتمند، و هر که را هجو می کرد ذلیل و زبون می شد.
اعشی و تاریخ و فرهنگ ایران
...
wikifeqh: میمون_بن_قیس