معاد شناسی


مترادف معاد شناسی: آخرت شناسی، رستاخیزشناسی

معنی انگلیسی:
eschatology

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] معاد شناسی، یکی از آثار ارزشمند علامه ی طهرانی بشمار می رود. ایشان این مباحث را در ماه مبارک رمضان سال 1396ق برای شاگردان خود القاء نموده، سپس مذاکرات را به رشته ی تحریر آورده و به صورت 75 مجلس تدوین نموده است. ایشان با استفاده از آیات قرآنی و اخبار معصومین(ع) و ادله ی عقلی و مطالب ذوقی کیفیت سیر و حرکت انسان در دنیا و نحوه ی تبدل نشأه ی غرور به عالم حقائق و ارتحال او به سوی خدا را به نحو وافی وافر مطرح کرده اند. مؤلف همچنین درباره ی عالم برزخ، نحوه ی خلقت فرشتگان، نفخ صور، حشر و نشر مردم در صحرای قیامت، حساب و کتاب، میزان، صراط، شفاعت، بهشت و دوزخ بحث مستوفایی به عمل و در خلال مباحث به داستان های جذاب و شیرینی اشاره می کند.
اینک به توضیح هر یک از مجالس کتاب می پردازیم که در برگیرنده مطالب اصلی کتاب می باشد.
مطالعه کتاب معاد شناسی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور

[ویکی فقه] معاد شناسی (کتاب). معاد شناسی، یکی از آثار ارزشمند علامه طهرانی بشمار می رود.
ایشان این مباحث را در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۶ ق برای شاگردان خود القاء نموده، سپس مذاکرات را به رشته ی تحریر آورده و به صورت ۷۵ مجلس تدوین نموده است. ایشان با استفاده از آیات قرآنی و اخبار معصومین علیه السّلام و ادله ی عقلی و مطالب ذوقی کیفیت سیر و حرکت انسان در دنیا و نحوه ی تبدل نشاه ی غرور به عالم حقائق و ارتحال او به سوی خدا را به نحو وافی وافر مطرح کرده اند. مولف همچنین درباره ی عالم برزخ ، نحوه ی خلقت فرشتگان ، نفخ صور ، حشر و نشر مردم در صحرای قیامت ، حساب و کتاب ، میزان ، صراط ، شفاعت ، بهشت و دوزخ بحث مستوفایی به عمل و در خلال مباحث به داستان های جذاب و شیرینی اشاره می کند.
گزارش محتوا
اینک به توضیح هر یک از مجالس کتاب می پردازیم که در برگیرنده مطالب اصلی کتاب می باشد. ۱- انسان بر حسب ظاهر با یک نظام قراردادی و اعتباری زندگی می کند؛ ولی بر حسب باطن در یک نظام طبیعی و تکوینی به سر می برد و در این میان دین تنظیم کننده ی روابط میان امور حقیقی و اعتباری است. ۲- حیات دنیا ظاهری دارد و باطنی و آخرت باطن دنیا و حقیقت دنیاست. ۳- کسانی که در دنیا زندگی می کنند و دل به ظاهر دنیا می دهند و ابدا با باطن کاری نداشته و از وجدان خود که در حقیقت مربوط به خداست نیرو نمی گیرند پیوسته در دل آنان محبت دنیا و آثار آن رو به فزونی می رود، مردن برای این افراد بسیار سخت است. ۴- معنای دنیای مذموم زندگی کردن بر اساس تخیلات و شهوات و لذائذ فانیه و غفلت از برنامه ی حقیقی انسانی و جهالت و غفلت از خداست. ۵- مرگ و خواب از جنس واحدند و یک حکم را دارند، در حال مرگ و در حال خواب در هر دو حال خداوند جان را می گیرد، لیکن آن کسی که اجلش رسیده است، آن جان را نگاهداشته و آن که اجلش نرسیده است، جان را در موقع بیداری به او بر می گرداند. ۶- فعل قبض ارواح از ذات مقدس حضرت خالق پیدا می شود و در اول وهله در آئینه وجود ملک الموت ظهور پیدا کرده و سپس از ملک الموت به فرشتگان دیگر علی حسب اختلاف درجاتهم و مراتبهم طلوع و ظهور نموده تا بالاخره در گروه فرشتگانی از همه درجه و سعه ی وجودی آنها کمتر است، پدیدار می گردد. ۷- چون نفس انسان از عالم ملکوت است، لذا ملک الموت از ملکوت انسان روح او را می گیرد. ۸- سعادت انسان در ایمان به خدا و عمل به احکام دینی است و اگر انسان در حال سکرات موت ایمان بیاورد، ایمان وی بی فایده خواهد بود. ۹- اولیای الهی چون به مرتبه ی اعلای کمال رسیده اند، لذا ترس و اندوه و سکرات موت را ندارند و یکسره به بهشت می روند و ولایت آنها عین ولایت خداست. ۱۰- در حالت موت زشتی ها و خوبی ها هر کدام به اصل خود می روند. ۱۱- انسان دارای عوالم سه گانه ی بدن، مثال و نفس می باشد و در ادعیه مخصوص به ماه شعبان به این مطلب اشاره شده است. ۱۲- روح انسان بعد از مرگ به عالمی بنام عالم برزخ می رود عالم برزخ را عالم مثال و عالم خیال نیز می گویند. ۱۳- در عالم برزخ هم بهشت مثالی وجود دارد وهم دوزخ مثالی . ۱۴- اعمالی که انسان در دنیا انجام داده، در برزخ به صورت های واقعی ملکوتی برای انسان جلوه می کنند. ۱۵- کسانی که روحیه ی استکباری دارند، هیچ وقت به حقائق دست نمی یابند. ۱۶- مستضعفینی که راه وصول به حقائق را ندارند، بالاخره مورد عفو قرار می گیرند، انسان اگر در این نشاه تخم مراقبه را بکارد و بمیرد در برزخ نفوس ناقصه ی آنها مسیر تکامل را می پیماید. ۱۷- تمام پدیده های عالم مادی با قوای ملکوتی اداره می شوند. ۱۸- صورت برزخی مومنان به صورت انسان است، ارواح برای دیدار اهل خود به دنیا می آیند و نزول آنها به صورت پرنده از باب تمثیل است. ۱۹- بهشتی که حضرت آدم علیه السّلام در آن سکنی داشت بهشت برزخی و مثالی است، اعمال انسان در برزخ تجسم پیدا می کند. ۲۰- مولف از مجلس بیستم به بیان مقدمات عالم قیامت کبری و حضور انسان در پیشگاه پرودرگار و شرح عوالمی را که انسان در این دوره از حیات اخروی طی می کند، می پردازد. لازم به ذکر است که تحقق ظهور حضرت مهدی عجّل الله فرجه الشریف قبل از قیامت حتمی است. ۲۱- ساعت قیامت فرا نمی رسد، مگر انکه ده آیه از آیات الهیه به ظهور می پیوندد و مراد از یاجوج و ماجوج همان طائفه مغول هستند. ۲۲- معنای دمیدن اسرافیل در صور و همچنین بیان معانی غیبیة از باب تشبیه معقول به محسوس است و در آیات و روایات بسیار دیده می شود. ۲۳- مراد از «من فی الارض» در آیه ی صعق، اهل برزخ و مراد از «من فی السموات» اهل عالم تجرد هستند. ۲۴- مراد از «الا من شاء الله» در آیه ی صعق، مخلصین هستند که هرگز در اثر نفخ صور نمی میرند. ۲۵- مقربین و مخلصین مظهر اسمای حسنای الهیه هستند. ۲۶- کسی که از خودیت خود که جنبه ی خلقی و دعوت به نقس و انانیت و استکبار اوست، بیرون آید و در ذات و صفات خدا فانی شود، او متحقق به وجه الله شده و برای او هلاکت و مرگ نیست. ۲۷- در قیامت موجوادت خود را فانی و سراب نشان داده و ابدا در خود استقلال و اتکائی ندارند و جنبه ربط آنها با خدا روشن و آشکار می گردد. ۲۸- شیئیت اشیاء از نقطه نظر وجه خلقی همه هالک و فانیاند؛ ولی از نظر وجه اللهی پیوسته باقی هستند. ۲۹- در معاد لقاء و شهود تفصیلی حضرت پروردگار محقق می شود. ۳۰- قیامت در عرض برزخ نیست، بلکه در طول آنست و افرادی که در دنیا هستند می توانند هم به برزخ بر سند و هم به قیامت. ۳۱- چون عالم قیامت بروز حقائق است، لذا کیفیت نزول نور توحید و ولایت در عوالم برای اهل قیامت مشهود خواهد بود. ۳۲- کفار و فجار در قیامت در ظلمات بسر می برند و دائما محجوبند. ۳۳- همان طوری که انسان با سراسر وجودش پائین آمده است، همچنین با سراسر وجودش دوباره صعود نموده و بازگشت می کند. ۳۴- مقدماتی را که طبیعیون برای انکار معاد اقامه می کنند، از نوع مقدمات تخیلیه و شعریه تجاوز نمی کند و این مساله در علوم فاقد ارزش و اعتبار است. ۳۵- خداوند به وسیله اسم «المحیی» مردگان را زنده می کند و ندای حضرت ابراهیم علیه السّلام به مرغان ندای ملکوتی بوده است. ۳۶- بارش چهل روز باران برای حشر مردگان حاوی اسم «المحیی» است و از باب تمثیل است، در باب کیفیت معاد جسمانی آرای علمای مختلف است. ۳۷- شبهه ی آکل و ماکول از راه قاعده فلسفه «شیئیت اشیاء به صورت آنهاست نه به ماده ی آنها» قابل حل است. ۳۸- دفع شبهات وارده بر معاد جسمانی و بررسی تفصیلی شبهه آکل و ماکول . ۳۹- مولف با ۷ مقدمه معاد جسمانی را ثابت می کند. ۴۰- صدر المتالیهین می گوید، این بدن بعینه و به صورت جسد در روز قیامت محشور می شود و برای او منکشف می شود که معاد در روز بازپسین مجموع نفس و بدن بعینهما و شخصهما خواهند بود و آنچه در قیامت مبعوث می گردد، خود این بدن است نه بدن دیگری که با او مبین بوده باشد. ۴۱- تطایر کتب به معنای باز شدن نامه های عمل است، انکار نامه و اصلاح نامه ی عمل در قیامت امکان پذیر نیست. ۴۲- آیاتی در قرآن مجید داریم که دلالت دارد بر آنکه بعضی از افراد نامه عملشان از سمت راست و دسته ای نامه ی عملشان از سمت چپ می باشد. ۴۳- امام که همان مقام ولایت کلیه است، در حقیقت جان و حقیقت کتاب آفرینش و کاخ وجود است و بر تمام افراد اعم از بهشتی و جهنمی سیطره دارد. ۴۴- شهید و شاهد یک معنی دارد و شهادت به معنای حضور است و دارای دو مرحله است: مرحله عمل و مرحله اداء. ۴۵- شرط شهادت آنست که علاوه بر ظواهر اعمال بر بواطن و سرائر عالم باشد و اگر چنین نباشد، شهادت از حیطه وجودی و سعه ی علمی او خارج است. ۴۶- یک دسته از کسانی که در روز قیامت برای اداء شهادت حاضر می شوند، ملائکه هستند. ۴۷- چون اعضاء و جوارح انسان دارای حیات و شعور هستند، لذا در قیامت شهادت میدهند و شهادت آنها اختصاص به دشمنان خدا دارد. ۴۸- زمان و مکان دارای فهم و شعورند و در قیامت شهادت می دهند. ۴۹- قرآن و اعمال در قیامت شهادت می دهند. ۵۰- قرآن در قیامت به صورت مثالی ظاهر می شود و آن صورت مثال حقیقت قرآن است و آن صورت مثالی با انسان تکلم می کند. ۵۱- راه های بسوی خدا بسیار است؛ ولی صراط مستقیم تنها یکی است و تمام این راه ها به مقدار نزدیک بودنش به راه مستقیمی که اقصر فاصله بین بنده و بنده خداست از صراط مستقیم بهره دارند و صراط علی بن ابیطالب علیه السّلام یگانه راه مستقیم است. ۵۲- انسان برای رسیدن به کمال باید عوالم هفتگانه را طی کند و مراد از صراط مستقیم در قرآن امیرالمومنین علیه السّلام می باشد. ۵۳- تمام افراد جن و انس که حامل تکلیف الهی هستند باید از صراط عبور کنند، گر چه مستلزم سختی ها و مشکلات و امتحانات و ابتلائات و مجاهدات باشد و در آن جهان صراط به صورت پلی به روی جهنم است که تا از آن عبور نشود به درجات علیا و مقامات حسنی نمی توان رسید. ۵۴- میزان در روز قیامت حق و عدل است و کسانی که به درجه ی خلوص و طهارت مطلقه رسیده اند و از فانیان در ذات احدیت گشته اند برای آنان میزانی نخواهد بود. ۵۵- معیار و میزان انبیاء و اوصیاء هستند و هر امتی با موازین روحی و عملی و سلوکی امامش سنجیده می شود، امیرالمومنین علیه السّلام میزان اعمال است چون کردار و صفات و نیات و وجودش برای خداست. ۵۶- یکی از مراحلی که در قیامت پیش داریم، مرحله ی حساب است و چون علم خدا به اشیاء علم حضوری است، لذا «سریع الحساب» است. ۵۷- آیات در قرآن کریم وارد است که دلالت دارد بر آن که مردم از نقطه ی نظر حساب و سختی و آسانی آن در مرتبه ی واحد نیستند، بلکه بعضی حسابشان سخت و برخی آسان است، مولف در این مجلس درباره ی حقیقت زمان بحث کرده و نظریه نسبیت زمان را بر اساس نظریه انیشتین مورد بررسی قرار می دهد. ۵۸- حساب کسانی که به مقام فناء فی الله نرسیده اند، مواخذه و توبیخ و تبکیت و حداقل ملامت و به واسطه ی شائبه ی دوئیت که در آنان است، مورد باز خواست و در برابر قرار گرفتن تکلیف است؛ ولی حساب اولیاء و انبیاء و مقربان و مخلصان که مقام بقاء بعد از فناء رسیده اند، از باب رد و بدل و گفتگوی حبیب با محبوب و کشف اسرار درون حرم بین محرم و صاحب حرم است. ۵۹- بر اساس آیات قرآنی چون نباتات و جمادات و حیوانات دارای علم و حیات هستند، لذا در قیامت محشور می شوند. ۶۰- بحث شفاعت از بهترین و عالی ترین ابحاث معاد است، چه در آیات قرآنی و چه در روایات معصومین علیه السّلام سخن از این موضوع بسیار به میان آمده است، برخی در این مساله تا آنجا زیاده روی کرده اند که شفاعت را به نصاب و معاندان هم رسانده اند و برخی هم آنقدر کوتاه آمده اند که شفاعت را به طور کلی انکار کرده اند. علامه در بحث شفاعت از تفسیر المیزان و رساله ی معاد علامه طباطبائی بهره های فراوانی برده است. ۶۱- چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم واسطه ی در خلقت عالم تکوین و سبب پیدایش موجودات جهات تجرد و ماده و نشاه ملک و ملکوت می باشد، لذا حائز مقام شفاعت در قیامت می باشد. ۶۲- در این مجلس درباره ی اصناف شفاعت کنندگان بحث به میان می آید. ۶۳- آنچه از کلیات آیات و روایات استفاده می شود، این است که شرط شفاعت ایمان است. ایمان به خدا و رسول خدا و به اوصیاء و اولیای رسول خدا. ۶۴- از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم درباره ی مقام محمود سوال می کنند، حضرت می فرماید: مقام محمود مقام شفاعت است. ۶۵- منبر و لواء در روز قیامت مخصوص رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم و اهل بیت او می باشد. ۶۶- حوض کوثر که به علی بن ابی طالب اختصاص دارد. مقام ظهور و بروز ولایت است و شیعیان او به آن وارد می شوند. ۶۷- مقام اعراف که مقامی است، بسیار رفیع و منیع اختصاص به کسانی دارد که هم بر بهشت و هم بر دوزخ حاکماند و بر هر دوی آنها مسیطر و مسلط هستند. ۶۸- بهشت و دوزخ در ملکوت زمین است و در حال حاضر موجودند. ۶۹- بهشت محل پرهیزکاران و پاکدلان است و در بهشت مومنان به لقاء پروردگارشان نائل می شوند. ۷۰- بهشت دارای درجات مختلف و متفاوتی است که برخی بر برخی فضیلت دارد. ۷۱- مشرکان ، معاندان ، کافران ، منافقان در جهنم هستند. ۷۲- مولف در این مجلس درباره ی جبر و اختیار بحث مستوفایی به عمل آورده و در نهایت مساله امر بین الامرین را ثابت می کند. ۷۳- زقوم درخت جهنمی است و در مقابل درخت طوبی است و اصل بعد از ولایت و سعادت است. ۷۴- حقیقت جهنم یاس از رحمت خداوند است و انانیت ، حجاب و موجب دخول در جهنم است. ۷۵- آخرین مجلس کتاب معاد شناسی اختصاص به خلود دارد. مولف ابتدا آیات خلود بهشتیان و دوزخیان را مطرح کرده، سپس با دلایل عقلی آن را ثابت می کند، سپس به اشکالات وارده جواب می دهد.
منبع
نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

[ویکی نور] معادشناسی، ترجمه بخش معاد از کتاب «الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل»، اثر آیت‎الله جعفر سبحانی (متولد 1308ش) است که برگردان آن توسط علی شیروانی (متولد 1343) صورت گرفته است.
«الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل»، مشتمل بر یک دوره کلام اسلامی از مبدأشناسی تا معادشناسی است و از جایگاه ویژه‎ای برخوردار است؛ زیرا مجموعه‎ای است که آیت‎الله سبحانی پس از سال‎های متمادی تدریس و نگارش کتاب‎های متعدد در موضوع عقاید اسلامی، آن را به‎عنوان متن درسی در رشته عقاید و کلام برای مجامع فرهنگی و به‎ویژه حوزه‎های علمیه سامان داده‎اند و سال‎هاست که محور درس‎های عقاید در حوزه علمیه قم است.
کتاب «الإلهیات»، دارای ویژگی‎های منحصربه‎فردی است که یکی از آن‎ها کثرت استناد به آیات قرآن و احادیث است؛ به‎گونه‎ای که می‎توان این مجموعه را یک دوره تفسیر موضوعی قرآن کریم بشمار آورد. این ویژگی، علی شیروانی را راغب به ترجمه این اثر نموده است.
این اثر شامل مقدمه مترجم و دو بخش است. بخش اول شامل شش عنوان و بخش دوم در هفده عنوان آمده است.
علی شیروانی، در بخش نخست (که اثر خود مترجم است و ترجمه کتاب الإلهیات نیست)، فشرده‎ای از مباحث معاد را عرضه می‎دارد تا خواننده پیش از ورود در بحث‎های تفصیلی، تصویری کلی از قیامت و حیات اخروی در ذهن داشته باشد.
دکتر شیروانی در بخش اول، به «مروری بر مباحث معاد» پرداخته است. او سه دلیلِ عبث بودن دنیا بدون معاد، معاد مقتضای عدل الهی و معاد مقتضای رحمت الهی را از عوامل ضرورت معاد مطرح می‎نماید و درباره هرکدام توضیحی مختصر ارائه می‎دهد. سپس از انگیزه منکرین معاد سخن به میان می‎آورد. او در این رابطه می‎گوید: پیروی از هوا و هوس، زمینه انکار معاد و استبعاد وقوع آن را در ذهن باطل‎گرایان فراهم می‎سازد و با بهانه‎های گوناگون از پذیرش آن خودداری می‎کنند.

پیشنهاد کاربران

شناخت حقیقی معاد بدون شناخت حقیقی مبدء محال و غیر ممکن میباشد یا به بیانی دیگر اگر نتوان، اول را شناخت، آنگاه نمی توان آخر را پیشاپیش یا از پیش شناخت . در زمینه شناخت اول مشکل اینجاست که نمی توان به آنجا برگشت و آنرا از نزدیک مورد بررسی و شناسائی قرار داد. بهترین راه این است که به این باور حقیقی برسیم که خدا فقط اول و آخر نمی باشد بلکه پیوند اول و آخر یعنی وسط همه چیز و همه کس هم هست. لذا شناخت حقیقی همین طبیعت که وسط است و در دسترس ما قرار دارد، به ما کمک شایانی میکند در شناخت اول و آخر یعنی آفرینش اولیه و آخریه ( مبدئی و معادی ) خود همین طبیعت در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین. در این زمینه آیا اندیشمندان و متفکرین و خیالپردازان پیرو سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، در میدان های فقه و کلام و تفسیر و حکمت و عرفان توانسته اند به روشنی و با زبانی ساده مبدء را طوری شرح و توضیح دهند که برای همگان به سهولت قابل دریافت و درک و فهم باشد، غیر از دو داستان مبدئی و بنیادی؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا؟ در مورد انسان از دیدگاه این سه دین در مبدء فقط آدم و حوا خلق شده اند و در معاد قرار بر این است که کلیه افراد انسانی از قبر بر انگیخته شوند که یک تناقض بسیار بزرگ و بنیادی ست و تاکنون حل و رفع و رفو نگردیده. در پیشگاه عالِمان و حکیمان و عارفان دینی یک سوال کودکانه طرح می کنیم و پای صحبت های مبارک آنان می نشینیم و به کلام ها و استدلالات منطقی و عقلانی فلسفی و کشف و شهودات شوقانی و ذوقانی شان گوش فرا میدهیم : آیا یک نوزاد که رحم مادر را ترک کرده و از آنجا به دنیای بیرون عزیمت نموده، امکان رجعت یا بازگشت برایش به آنجا از پیش فراهم شده یا اینکه چنین رجعت و بازگشتی خارج میدان حکمت و علم و قدرت خدا بوده و لذا مطلقا محال و غیر ممکن می باشد؟
...
[مشاهده متن کامل]

سه نظریه یا دیدگاه و یا باور دینی یکی معاد جسمانی و دیگری معاد روحانی و سومی معاد جسمانی و روحانی بر رویهم بدون ارائه یک پاسخ حقیقی به سوال طرح شده، خیالاتی اوهامی بیش نمی باشند. یک فرد انسانی هیچگاه نمی تواند روی یک خط مستقیم بسوی گذشته حرکت کند و در پایان راه به درون رحم مادر بازگردد و به نطفه تبدیل شود و در آنجا هم به دو نیمه تقسیم گردد طوریکه سهم پدری ( سلول جنسی پدر ) از رحم بیرون آید و به سوی صلب پدر روان گردد. تجربه به پیشینیان و به خود ما آموخته و می آموزد که رجعت یا باز گشت از این راه و به این روش هم از لحاظ تجربی و هم از لحاظ منطقی، فهمانی و عقلانی محال و غیر ممکن است. اما فهم و عقل سالم و فکر و خیال روشن میتواند به ما بیاموزند که این بازگشت بر روی یک مسیر دایره ای شکل و به روش اجباری ( یعنی قضا و قدری ) نه تنها امکان پذیر بلکه حتا لازم، ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد. این سوال به احتمال زیاد توسط پیشینیان هم مطرح بوده و برای کثیر شنوندگان همیشه پر از رمز و راز و معنا، معجزه آسا، سحر آمیز و جادوئی و افسون کننده، باور نکردنی و امکان ناپذیر، حتا برای انسان امروز و آینده هم معجزه آسا میباشد و خواهد بود. روی محیط این دایره، زمانی فرا میرسد که پدر و مادر آن فرد انسانی مثالی قبل از خود وی از مادر متولد میشوند و پس از رسیدن به سن بلوغ و آشنائی و سپس ازدواج کردن باهم در طی یک آمیزش جنسی بهنگام باروری، نفس مجرد یا منِ آن فرد انسانی در آن لحظه بهنگام بسته شدن نطفه از خواب ژرف و شیرین دوباره بیدار میشود و در همان لحظه زندگی روئیای - برزخی وی به پایان میرسد و زندگی دنیویش دوباره آغاز میگردد و حرکت وی روی محیط دایره دو باره ادامه می یابد و هر بار در یک درجه تکاملی برتر از قبل تا رسیدن یا بازگشتن به مبدء در معاد یعنی در پایان این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی مبدء و معاد از دیدگاه علمی و نه دینی ) . علم و آگاهی به نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان و گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر این نوسانات ، راه و روش چگونگی جاودانه بودن عشق و زندگی انسانی و چگونگی رجعت و بازگشت انسان ( منجمله بقیه موجودات ) به این دنیا را حقیقی تر به ما انسان های امروز و آینده می آموزد تا باور های باستانی از قبیل گردش روان یا تناسخ، قبض یا جدایی روح بطور دائم از بدن به اصطلاح مادی و معراج و صعود آن در قالبی مثالی یا خیالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ، پریدن جان از قفس به اصطلاح تنگ خاکی و پرواز آن از جهان مادی و فانی به جهان معنوی و باقی و مهاجرت روان بین عالم ایده ها یا ماوراء طبیعت و عالم محسوسات یا طبیعت از دیدگاه افلاطون.

با بازی کردن با کلمات، مفاهیم و مقولات و چیدن آنها کنار همدیگر، نمیتوان معاد را به خوبی شناخت. برای شناخت معاد باید واقعیت را لمس کرد و در آن نفوذ کرد و لایه های پنهانی آنرا به ادراک کشید. برای این کار
...
[مشاهده متن کامل]
باید از پیش رفت های علمی و تکنیکی عصر جدید بهره برد و در متون قدیمی غرق نشد. اگر این پیشرفت ها وجود نداشت، ما نمی توانستیم به سهولت از طریق سایت های اینترنتی با نظریات همدیگر آشنا گردیم. معاد در لغت به معنای باز گشتن یا رجعت می باشد. اما رجعت و باز گشت به معنای برگشت انسان به سمت خداوند نیست. چرا؟ زیرا انسان بخشی از وجود خداوند میباشد و بطور جاودانه همیشه همراه خداوند می باشد و آنهم در قالب جزئیات خود خداوند. بنا بر این رجعت و معاد در حقیقت برگشتن خود خداوند به حالت اولیه ملکوتی خویش می باشد. من اگر لذت و سعادت اخروی را برای فرد خودم و خانواده و دوستان و یاران و طرفداران خودم آرزو نمایم و برای مخالفین و رقیبان و دشمنان خودم عذاب و آلام جهنمی آرزو نمایم، نشاید که نامم نهند آدمی.

بپرس