[ویکی فقه] اِبْن ِ داوود، ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی (۲۵۵-۲۹۷ق /۸۶۹ -۹۱۰م )، فقیه ظاهری ، ادیب ، شاعر و گردآورنده جُنگی از سروده های عاشقانه .
اِبْن ِ داوود، ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی در بغداد به دنیا آمد، اما نیاکان او در اصفهان می زیسته اند. آگاهی ما درباره زندگی او اندک است. از کودکی نزد پدر که خود بنیان گذار مکتب ظاهری در فقه است ، به تحصیل پرداخت. تیزهوشی او زبانزد مردم بود، چنان که گفته اند در ۷ سالگی قرآن را حفظ داشت و در ۱۰ سالگی با ادیبان و شاعران هم روزگارش گفت و شنود و مناظره آغاز کرد. در فهم اخبار و احادیث نیز دارای بینش کافی بود، اما چندان به روایت حدیث نمی پرداخت. با این همه از پدرش و نیز تنی چند از محدثان روزگار خود احادیثی روایت کرده است. وی با گروهی از ادیبان ، شاعران و فقیهان روزگار خویش دوستی و هم نشینی داشت که از آن میان دو نحوی بزرگ ، نِفطویه و ثعلب ، و نیز ابن رومی شاعر و قاضی ابوعمر یوسف و ابن سریج را می توان نام برد. و گرچه ابن سریج بارها درباره مسایل فقهی با وی به مباحثه و مناظره پرداخت و در رد نظریات او دست به تألیف زد - چندان که ابن فضل الله این دو را دشمن یکدیگر می پنداشت - اما چنان پیوندی میان آنان استوار بود که چون ابن سریج خبر مرگ رقیب و دوستش ابن داوود را شنید، به سختی اندوهناک گردید و بنا به روایتی ، به شب زنده داری پرداخت و مدتی به عزای وی نشست. نفطویه نیز پس از مرگ وی مدتی گوشه نشینی گزید و از معاشرت با مردم پرهیز کرد.
مقام فقهی
ابن داود در ۲۷۰ ق/ ۸۸۳ م ، پس از مرگ پدر، به جای او نشست و به تدریس و افتاء پرداخت. این امر به سبب صغر سن وی پذیرفته نیامد؛ پس در پی آزمایش او برآمدند، اما او با هوشمندی و زیرکی ویژه ای در این آزمون پیروز شد و بر مسند خویش بماند. برخی از فقهای هم روزگارش دانش فقهی او را ستوده اند و مسعودی و ابن ندیم از وی به عنوان فقیهی یگانه و دانشمند یاد کرده اند.به گفته ذهبی ۴۰۰ نفر در درس وی شرکت می جسته اند (گر چه این سخن درباره پدر او نیز گفته شده است). با این همه ابن سریج ، پیشوای شافعیان ، در دانش فقهی او به دیده تردید نگریسته و گفته است که او در مطالب کتاب الزهرة که - چنان که خواهیم گفت - سراسر در ستایش عشق است ، چیره دست تر و مشهورتر است تا در فقه!ابن داوود در پاسخ ، ضمن این که کتاب الزهرة را یکی از امتیازات خویش دانسته ، ابن سریج را به ناآگاهی درباره عشق و عدم درک آن کتاب متهم ساخته است. یاقوت نیز به تفصیل درباره خطای آشکار ابن داوود در فهم قضیه اجماع از نظر طبری سخن گفته است.
روش افتاء
گزارش هایی که درباره فتواهای او در دست است ، نشان می دهد که وی به پرسش های جدی به گونه ای رندانه و گاه طنزآمیز پاسخ می داده است ، اما آن گاه که پرسش ، خود آمیخته با طنز بود او نیز ذوق و چیره دستی ادبی خویش را بی پروا آشکار می ساخت. (برای نمونه رجوع کنید به استفتای کتبی ابن رومی ، که وی را به کنایه مفتی عراق خوانده است). این پرسش ها که غالباً از سوی ادیبان و شاعران مطرح می گردید، نشان دهنده آن است که آنان بیشتر دوست داشتند امور فقهی مربوط به او را با مطایبه های شاعرانه بیامیزند و بیش تر در وی به عنوان ادیب و شاعری عاشق پیشه بنگرند. اگر چه وی در مذهب ظاهری آثاری تألیف کرد و گزارش هایی درباره نظرات او در این مذهب در دست است ، اما احتمالاً شهرت وی در فقه ، بیشتر مرهون مقام پدر اوست که پس از مرگ جای خویش را به فرزند داد.
تألیف کتاب الزهره
...
اِبْن ِ داوود، ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی در بغداد به دنیا آمد، اما نیاکان او در اصفهان می زیسته اند. آگاهی ما درباره زندگی او اندک است. از کودکی نزد پدر که خود بنیان گذار مکتب ظاهری در فقه است ، به تحصیل پرداخت. تیزهوشی او زبانزد مردم بود، چنان که گفته اند در ۷ سالگی قرآن را حفظ داشت و در ۱۰ سالگی با ادیبان و شاعران هم روزگارش گفت و شنود و مناظره آغاز کرد. در فهم اخبار و احادیث نیز دارای بینش کافی بود، اما چندان به روایت حدیث نمی پرداخت. با این همه از پدرش و نیز تنی چند از محدثان روزگار خود احادیثی روایت کرده است. وی با گروهی از ادیبان ، شاعران و فقیهان روزگار خویش دوستی و هم نشینی داشت که از آن میان دو نحوی بزرگ ، نِفطویه و ثعلب ، و نیز ابن رومی شاعر و قاضی ابوعمر یوسف و ابن سریج را می توان نام برد. و گرچه ابن سریج بارها درباره مسایل فقهی با وی به مباحثه و مناظره پرداخت و در رد نظریات او دست به تألیف زد - چندان که ابن فضل الله این دو را دشمن یکدیگر می پنداشت - اما چنان پیوندی میان آنان استوار بود که چون ابن سریج خبر مرگ رقیب و دوستش ابن داوود را شنید، به سختی اندوهناک گردید و بنا به روایتی ، به شب زنده داری پرداخت و مدتی به عزای وی نشست. نفطویه نیز پس از مرگ وی مدتی گوشه نشینی گزید و از معاشرت با مردم پرهیز کرد.
مقام فقهی
ابن داود در ۲۷۰ ق/ ۸۸۳ م ، پس از مرگ پدر، به جای او نشست و به تدریس و افتاء پرداخت. این امر به سبب صغر سن وی پذیرفته نیامد؛ پس در پی آزمایش او برآمدند، اما او با هوشمندی و زیرکی ویژه ای در این آزمون پیروز شد و بر مسند خویش بماند. برخی از فقهای هم روزگارش دانش فقهی او را ستوده اند و مسعودی و ابن ندیم از وی به عنوان فقیهی یگانه و دانشمند یاد کرده اند.به گفته ذهبی ۴۰۰ نفر در درس وی شرکت می جسته اند (گر چه این سخن درباره پدر او نیز گفته شده است). با این همه ابن سریج ، پیشوای شافعیان ، در دانش فقهی او به دیده تردید نگریسته و گفته است که او در مطالب کتاب الزهرة که - چنان که خواهیم گفت - سراسر در ستایش عشق است ، چیره دست تر و مشهورتر است تا در فقه!ابن داوود در پاسخ ، ضمن این که کتاب الزهرة را یکی از امتیازات خویش دانسته ، ابن سریج را به ناآگاهی درباره عشق و عدم درک آن کتاب متهم ساخته است. یاقوت نیز به تفصیل درباره خطای آشکار ابن داوود در فهم قضیه اجماع از نظر طبری سخن گفته است.
روش افتاء
گزارش هایی که درباره فتواهای او در دست است ، نشان می دهد که وی به پرسش های جدی به گونه ای رندانه و گاه طنزآمیز پاسخ می داده است ، اما آن گاه که پرسش ، خود آمیخته با طنز بود او نیز ذوق و چیره دستی ادبی خویش را بی پروا آشکار می ساخت. (برای نمونه رجوع کنید به استفتای کتبی ابن رومی ، که وی را به کنایه مفتی عراق خوانده است). این پرسش ها که غالباً از سوی ادیبان و شاعران مطرح می گردید، نشان دهنده آن است که آنان بیشتر دوست داشتند امور فقهی مربوط به او را با مطایبه های شاعرانه بیامیزند و بیش تر در وی به عنوان ادیب و شاعری عاشق پیشه بنگرند. اگر چه وی در مذهب ظاهری آثاری تألیف کرد و گزارش هایی درباره نظرات او در این مذهب در دست است ، اما احتمالاً شهرت وی در فقه ، بیشتر مرهون مقام پدر اوست که پس از مرگ جای خویش را به فرزند داد.
تألیف کتاب الزهره
...
wikifeqh: محمد_بن_داوود_اصفهانی