فرقه بنانیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بسیاری از مکاتب ساخته بشر، به خاطر دوری از حقیقت به عقایدی سخیف کشیده شده اند. عقایدی که نه ملاک عقلی و نه ملاک شریعت دارند و استمرار زمان، این فرق را از فرقه شناخته شده جدا می کند بطوریکه می دانیم بسیاری از فرق غلات نو ظهورانی از فرق منسجم سیاسی و اجتماعی بوده اند. حربیه و کربیه و راوندیه و حارثیه، به نوعی منشعب شده از فرقه کیسانیه هستند. در حالی که از او اندیشه های افراطی در عقاید کیسانیه مشاهده نمی شود ولی در فرق منشعب شده از آن آرای افراطی بالاتفاق وجود دارد و این عقاید چیزی جز اغفال و گمراه کردن مردم را به ارمغان نیاورده است و همین مساله امروزه نیز می تواند به رویدادی مذهبی تبدیل شود و ناآگاهان غافل از بدعت به گرداب این امواج گرفتار آیند. یکی از فرقی که غالب اندیشۀ آن را، عقاید افراطی تشکیل می دهد؛ فرقه بیانیه (بنانیه) (bnanyh) است. چگونگی بروز این فرقه در عرصه اجتماع و عقاید این گروه و شناخت رهبران ایشان موضوع این نگارش است که اجمالا به موضوعات مختلف مربوطه می پردازیم.
بیان بن سمعان التمیمی النهدی موسس این فرقه معرفی شده از اهالی کوفه تبانی بوده و در کوفه به این حرفه اشتغال داشته، و لذا به او بیان تبان نیز گفته می شده است. او تحت تاثیر افکار حمزه بن عمارة البربری قرار داشته و از تابعین او شمرده می شده و خود حمزه از فرقه کربیه (تابعین ابی کرب الضریر) بوده است. اعتقادات و اعمال پلیدی به متبوع بیان یعنی حمزه نسبت داده شده، قائل به حلیت جمیع محرمات بوده و با دخترش نکاح کرده و معتقد است هر کسی که امام را بشناسد هر کاری برای او رواست و بر او گناهی نیست. و به این صورت شخصیت بیان بن سمعان نیز در قالب خرافه هایی از عقاید مسخ شده واقع می شود. حمزه بن عماره و دیگر کربیون قائل به امامت محمد بن حنفیه می باشند ولی از این دسته بخاطر قائل شدن به امامت ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه جدا می شود و تا این جا هاشمیه را برای خود آیین مذهبی قرار می دهد ولی بعد از مرگ ابوهاشم به دو دیدگاه افراطی گرویده است. در برهه ای از زمان قائل به امامت و قائمیت و مهدویت ابوهاشم بوده و از منتظران ظهور و خروج او بوده ولی پس از چندی مدعی نبوت شده، و بدین ترتیب پایه گذار فرقه بیانیه شد.نکته: نام او در برخی کتب بنان بن سمعان التمیمی النهدی است و فرقه او را بنانیه گفته اند و روایاتی که در مذمت و لعن او وارد شده به هر دو اسم می باشد. به هر حال بیانیه و بنانیه یک فرقه و ساخته ابن سمعان است.
اعتقادات و عملکرد افراطی بیان و طرفداران او
عده ای از بیانیه قائل اند که بیان بن سمعان به دست ابوهاشم عبدالله بن محمد بن الحنفیه به نبوت رسید. عده ای قائل اند که بیان بن سمعان به ادله قطعی و نص از طرف ابوهاشم به امامت منصوب شد. مراد از بیان در آیه شریف (هذا بیان للناس) اوست. دعوت از امام باقر (علیه السّلام) برای پذیرش نبوت او از قائلین به تناسخ ارواح و به تعبیر دیگر رجعت بوده اند. برای خدا صورت انسانی می پنداشتند (تعالی الله عزوجل عن ذلک) علی بن ابی طالب (علیه السّلام) را متحد با جز الهی می دانستند و قائل به الوهیت ایشان شده اند و گفته اند آن جزء از آدم (علیه السّلام) به علی (علیه السّلام) منتقل شده و آدم به همین سبب مستوجب سجده شد. به دلیل تناسخ قائل شده که جزئیت الهی علی بن ابی طالب (علیه السّلام) به او منتقل شده ادعا دارد که ستاره زهره را بوسیله اسم اعظم - به امامت خویش – خوانده و آن ستاره نیز جواب مثبت داد و بوسیله اسم اعظم لشگرها را شکست می دهد. مدعی است که نور خدا در برخی زمانها درون او ظهور می کند و برای او صورت و اعضا و اجزایی مانند انسان است و تمام آن از بین می رود جز صورتش. عده کثیری از یارانش مدعی نبوت، بیانیه بودند و قائل بودند که او بعضی از شریعت پیامبر اسلام را نسخ کرده است. و عده ای از طرفدارانش مدعی الوهیت بیان بودند.
ادعای ربوبیت و امامت و خلافت با قاعده تناسخ
پس از ادعای این که علی بن ابی طالب (علیه السّلام) جزئی الهی دارد آن را برای خود به نوعی تناسخ به حساب می آورد و به این دلیل خود را مستحق امامت و خلافت می دانند. و همچنین اصحابش از بیان نقل کرده اند که گفته روح الله در انبیا و ائمه او تا ابی هاشم عبدالله بن محمد بطور تناسخ منتقل شده، سپس به بیان رسیده و به همین دلیل بنابر مذهب حلولیه ادعای نبوت نمود و در واقع بیان در ابتدا مدعی وصایت از ابی هاشم شد و سپس به نبوت رسید و بعد از این درجه برتر یافت و ادعای ربوبیت کرد و تمام این مراحل را به تناسخ که پیموده و تمام مبانی مکتب او در یک کلام تشبیه و تناسخ است و او با این عقیده در واقع به جنگ مکتب اهل بیت برخاسته است. در مکتب حق تناسخ و تشبیه برابر با کفر و شرک است چنانکه امام رضا (علیه السّلام) می فرمایند: «من قال بالتناسخ فهو کافر بالله العظیم مکدب بالجنة و النار؛ کسی که معتقد به تناسخ باشد به خداوند کافر است و تکذیب کننده بهشت و جهنم است.»؛ «قال ع من اعتقد بالتشبیه و الجبر فهو کافر مشرک و نحن منه بری فی الدنیا و الاخرة؛ معتقد به تشبیه و جبرگرانی کافر مشرک است و ما از ایشان در دنیا و آخرت بیزاریم.»
دروغ پردازی بیان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس