غش در معامله

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حقیقت کم فروشی آن است که صاحب مال آن مقدار جنسی که بر آن معامله واقع شده به مشتری ندهد بلکه کمتر بدهد خواه به حسب کیل، وزن و شماره، درست و مطابق باشد لیکن چیز بی قیمتی را جزء آن جنس کرده باشد. یکی از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده، کم فروشی است و اصل حرمتش از روی قرآن و سنت و اجماع و عقل ثابت است. از آیات قرآن استفاده می شود که کم فروش ایمان به روز جزا و حساب روز قیامت ندارد.
یکی از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده، کم فروشی است و اصل حرمتش از روی قرآن و سنت و اجماع و عقل ثابت است و در روایت اعمش از حضرت صادق (علیه السّلام) و در روایت فضل بن شاذان از حضرت رضا (علیه السّلام) جزء کبائر شمرده شده و می فرمایند: «البخس فی المکیال و المیزان.» کم دادن در کیل و وزن یعنی هر گاه چیزی به کسی بفروشند یا ادای دینی نمایند چیزی از پیمانه و ترازو کم کنند.در قرآن مجید صریحاً وعده عذاب به شدید ترین بیانی داده شده و یک سوره از قرآن مجید (سوره مطففین) به این موضوع اختصاص داده و می فرماید: «ویل للمطففین الذین اذا اکتالوا علی الناس یستوفون و اذا کالوهم او وزنوهم یخسرون الایظن اولئک انهم مبعوثون لیوم عظیم یوم یقوم الناس لرب العالمین؛ ویل بر کم فروشان است. (عتاب و شدت و محنت برای کم فروشان است.) آنان که چون از مردم می ستانند و پیمانه را برای خود تمام و به زیادتی می گیرند و هر گاه برای مردم ترازو و پیمانه می کنند کم می کنند، (و به ایشان ضرر می زنند.) آیا کم فروشان گمان ندارند که پس از مردن برای روز بزرگی برانگیخته می شوند روزی که مردم به پا خواهند ایستاد برای امر پروردگار عالمیان.»نامه اعمال شان در سجین است: «ان کتاب الفجار لفی سجین و ما ادریک ما سجین کتاب مرقوم؛ باید بترسند و منزجر شوند و از کم فروشی و نترسیدن از عذاب روز جزا دست بردارند. بدرستی که نامه ی عمل فاجران در سجین است. (یعنی جای شان بواسطه کردار بدشان سجین است و آن چاهی است در جهنم یا آن که اعمال ایشان در سجین نوشته می شود که آن دفتر اعمال کفار و فساق است.) و تو نمی دانی که سجین چیست مکتوبی است رقم شده یا این که بودن اعمالشان در سجین، حکمی است مقرر و نوشته شده.»و از قول شعیب چنین می فرماید: «ولا تنقصوا المکیال و المیزان انی اریکم بخیروانی اخاف علیکم عذاب یوم محیط و یا قوم اوفوا المکیال و المیزان بالقسط و لا تبخسوا الناس اشیاءهم ولا تعثوا فی الارض مفسدین؛ نکاهید و کم نکنید پیمانه را در پیمودن مکیلات و ترازو را در سنجیدن موزونات، بدرستی که شما را در توان گری و فراوانی نعمت می بینم، (یعنی محتاج نیستید که احتیاج شما را به خیانت وا دارد بلکه توان گرید و رسم حق گذاری آنست که مردم را از مال خود بهره مند کنید نه آن که از حقوق شان بازگیرید.) و بدرستی که باین خیانتی که در مال یکدیگر می کنید من بر شما می ترسم عذاب روزی را که احاطه کننده است. (یعنی کسی از شما نمی تواند از آن فرار کند.) وای قوم من مکیل را تمام بپیمائید و موزونات را تمام وزن کنید به عدل و تساوی و چیزهای مردم را کم نکنید و در زمین فساد نکنید و تباهی مجوئید در حالی که تبهکار باشید. زیرا کم فروشی نظم اجتماع و امنیت عمومی را بهم می زند.»
مذمت کم فروشان
بنابراین از آیات قرآن استفاده می شود که کم فروش ایمان به روز جزا و حساب روز قیامت ندارد زیرا اگر یقین بلکه گمان مسؤولیت داشت که در روز قیامت از او باز خواست می شود و هر چه به مردم کم داده از او مطالبه خواهد شد هرگز به چنین خیانتی حاضر نمی شد و اگر ایمان داشت می دانست که هر چند صاحب حق غافل و بی خبر از خیانتش باشد اما پروردگار عالم حاضر و مراقب اعمال اوست.می گویند قصاب بت پرستی هنگام کشیدن گوشت بیشتر می داده سببش را که پرسیدند به بالای سرش اشاره کرد بتی را دیدند گفت برای خاطر این بیشتر می دهم یا دیگری را نقل می کنند که هر گاه می خواسته وزن کند به بتش می نگریسته تا کم نفروشد زهی شرم ساری از مسلمانانی که خدای عالم را حاضر و ناظر می دانند و در حضورش کم فروشی و سایر گناهان را مرتکب می شوند. در وقتی که حضرت یوسف و زلیخا در حجره ی تنها قرار گرفتند زلیخا مقنعه ی خود را بروی بتی که در آن جا بود انداخت گفت از او اوحیاء می کنم حضرت یوسف (علیه السّلام) فرمود از بتی که شعور ندارد و ساخته شده ی دست بشر است حیاء می کنی پس چگونه من از خدای بینا و شنوا که حاضر و ناظر است حیاء نکنم از آن جا فرار کرد و آلوده به گناه نگردید.
اقسام کم فروشی
در تفسیر منهج الصادقین می نویسد: رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: «ما نقض قوم العهد الا سلط الله علیهم عدوهم و ما حکموا بغیر ما انزل الله الا فشافیهم الفقر و ما ظهرت الفاحشة الا فشافیهم الموت و لا طففوا الکیل الا منعوا النبات و اخذوا بالسنین و لا منعوا الزکوة الاحبس عنهم القطر؛ پنج خصلت ضمیمه است که با پنج مصیبت و بلا همراه است هیچ گروهی نیستند که پیمان شکنی کنند مگر خدا دشمن را برای شان مسلط می فرماید و هیچ گروهی نیستند که به غیرحکم خدا حکم کنند مگر تهیدستی در میان شان آشکار شود و هیچ گروهی نباشند که در میان شان فاحشه (نابایست) پیدا شود مگر مرگ در آن ها پیدا شود و هیچ فرقه ای نباشند که کم سنجیدن و کم پیمودن را پیشه کنند مگر از نباتات و قوت ها محروم گردند و به قحط و غلا مؤاخذه شوند و هیچ گروهی نباشند که زکات را به مستحقان نرسانند مگر باران از ایشان باز گرفته می شود.»
← در کیل و وزن
...

پیشنهاد کاربران

غِش در معامله ؛ فلسفه ی ایجاد این کلمه در قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
قساوت ؛ کلمه قساوت که دارای ریشه و مصدر قِس با ریخت دیگر آن قش می باشد حرف ( س ) در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد یک ساختمان جدید از کلمات برای استفاده در یک موقعیت کاربردی دیگر قابل تبدیل به حرف ( ش ) می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

بر همین مبنا بهترین تعریفی که برای کلمه ی قساوت از طریق قانون بازچینی و بازخوانی حروف به صورت معکوس جهت ایجاد بار مخالف یا جهت پی بردن به کاربری آن کلمه ، می شود کرد کلمه ی شقی و شقاوت به معنی دو شقه نمودن می باشد.
در قانون و قواعد ایجاد کلمات کلمه ی قِس قابل تبدیل به کلمه ی کِز جهت بهتر پی بردن به معنا و مفهوم کلمه ی قساوت می باشد.
درک بهتر و مبسوط این کلید واژه مرتبط با اصطلاح کز کردن خدمت علاقمندان به مقوله ی زبان شناسی در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
کز کردن ؛ کلمه ی کِز، یک کهن واژه و یک بن واژه و یک مصدر در ساختمان بسیاری از کلمات در موقعیت های کاربردی مختلف می باشد.
این اصطلاح در حالتی استفاده می شود که چیزی از حالت ایستاده بودن و درست بودن و زیاد بودن و زیاد شدن در آمده باشد و حالت جمع شده و کوچک شده و کم شده و خورد شده در موقعیت های کاربردی مختلف به خود گرفته باشد.
اصطلاح کز کردن یعنی خود را از جمع جدا کردن و در گوشه ای خود را جمع کردن دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی کِز در اصطلاح کَزم قیض به معنی جمع نمودن و کم نمودن خشم برای کنترل قیض و غضب یک اصطلاح رایج می باشد.
کلمه ی کِز در قانون و قواعد ایجاد کلمات و قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر در ساختمان کلمات قابل تبدیل به کلمه ی قِس و قسط و قسمت و تقسیم می باشد یعنی مفهوم کلمه ی قس در تقسیم به خوبی مفهوم کمیت و کم شدن و خورد شدن را برای تعریف کلمه ی کز به ما می رساند.
یعنی حتی کلمه ی غیض و غضب با ترجمه و برگردان خشم به راحتی این مفهوم را به ما می رساند که غیض و غضب عاملی برای خورد شدن و کم شدن شخصیت انسان است.
همچنین در روند جریان مفاهیم کلمات، کلمه ی قصاب و قصاص و قصب کردن نیز، معنا و مفهوم چیزی را از چیزی گرفتن و کم کردن به راحتی قابل مشاهده و دریافت است.
در قانون و قواعد ایجاد کلمات اگر از قانون مُصَوّت ها بخواهیم به مفهوم کلمه ی کز کردن ورود کنیم کلمه ی کِز قابل تبدیل به کلمه ی کوز و کوژ و قوز و قوس و کَژ و کج می باشد.
کلمه ی قوز و کوژ در انسان هایی که کمر خم کرده باشند و کمرشان دارای قوس و انحنا شده باشد این اصطلاح استفاده می شود.
در علم فیزیک کلمه ی کوژ در آینه ها جزیی از دسته بندی برای آینه ها می باشد. یعنی آینه های تخت و کاو و کوژ به معنی آینه های مسطح و مقعر و محدب می باشد.
حتی کلمه ی کاسه کوسه در جهاز منزل نیز به لحاظ مصدر و بن واژه مرتبط با کلمه ی کز به معنی ظرف دارای قوس در یک موقعیت کاربردی دیگر می باشد.
کلمه ی کز با غالب کزاد و با ریخت کسات نیز در معامله های بازاری به معنی خوب نبودن اوضاع بازار و کم شدن سود با قساط شدن سود یک اصطلاح رایج در زمانه ی ما می باشد.
اگر هم از اصطلاحات محلی برای درک مفهوم اصطلاح کلمه ی کز کردن بخواهیم کمک بگیرم در فرهنگ تات های خراسان شمالی وقتی شیر گاو و گوسفند را در دیگ می جوشانند در حالتی که شعله زیاد باشد و یا شیر بیشتر از حد معمول جوشانده شود در ته دیگ وقتی لایه ای از سوخته ی شیر به ته دیگ چسبیده می شود می گویند شیر کزری بسته و بوی کزری می دهد.
یک اصطلاح دیگری که در یک موقعیت کاربردی دیگر در زمانه ی ما برای دختران کم قد و قامت و کوچولو که کفش و لباس و چادر زنان بزرگسال را می پوشند اصطلاح خاله قزی می باشد.
کلمه ی دیگری که مرتبط با مفهوم کلمه ی کِز به معنی کم بودن و یا کم شدن و تقسیم شدن می باشد کلمه ی قِسط در قسط بندی و قسمت بندی نمودن بازپرداخت اقساط وام به صورت خورده خورده می باشد.
اصطلاح قسر در رفتن گوسفندان در فصل جفتگیری یک اصطلاح رایج می باشد که این حالت به معنی کِز ماندن گوسفند در حالت بی بقایی خودش یا در حالتی که گوسفند ماده به دلیل به فَعْل نیامدن اندام جنسی یا هر دلیل دیگر، حامله و آبستن نشده باشد و از ادامه ی بقای نسل خودش افتاده باشد می باشد.
کلمه ی دیگری که دارای مصدر و بن واژه ی کز می باشد کلمه ی قساوت در اصطلاح قساوت قلب به معنی نامهربان و نداشتن قلب سلیم می باشد.
کلمه قساوت که دارای ریشه و مصدر قس با ریخت دیگر آن قش یا غش می باشد حرف ( س ) در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد یک ساختمان جدید از کلمات برای استفاده در یک موقعیت کاربردی دیگر قابل تبدیل به حرف ( ش ) می باشد.
بر همین مبنا بهترین تعریفی که برای کلمه ی قساوت از طریق قانون بازچینی و بازخوانی حروف به صورت معکوس جهت ایجاد بار مخالف یا جهت پی بردن به کاربری آن کلمه ، می شود کرد کلمه ی شقی و شقاوت به معنی دو شقه نمودن می باشد.
در همین رابطه کلمه ی قِس با ریخت قِش یا غِش یک کلمه ی کاربردی در معاملات روزمره می باشد.
اصطلاح غِش در معامله در خرید و فروش کالایی مثل شیر و لبنیات زمانی کاربرد پیدا می کند که فروشنده بخواهد به شیر آب اضافه کند و شیر کمتری به مشتری تحویل دهد. یعنی تعریف کم کردن و کم شدن و دو شقه کردن در مفهوم کلمه ی غِش در معاملات به راحتی قابل دریافت است.
اگر هم رد کلمه ی کز را در زبان انگلیسی دنبال کنیم اصطلاح کستینگ با نگارش casting در صنعت ریخته گری برای حالتی استفاده می شود که فلز مذاب و گداخته شده را با ریختن در غالب، جهت کز کردن مواد مذاب در غالب بخواهند سرد کنند تا قطعات صنعتی با این روش ساخته شود در حال استفاده می باشد. در واقع در صنعت قطعه سازی دو اصطلاح casting و forging دو اصطلاح بسیار کلیدی و کاربردی می باشد.
چنانچه از زاویه ی حقیقت و ذات آوایی حروف منطبق بر عالم واقع در چهار حرف ( س ز ژ ش ) در کلمات کِز قِس قِش کَژ هم بخواهیم این کلمات ریشه ای را تحلیل کنیم مطلب بسیار زیباتر هم خواهد شد.

کسی که بخاطر احتیاج مبلغ وسیلیه خودرابفروش بگذاردوبعدازفروش که به مبلغی که میخواست برسدوبعدچندروزمیخواهدمعامله راخراب کندچه باید کرد