[ویکی فقه] امیال و خواسته های نفس را می توان به دو بخش کاملاً متمایز تقسیم نمود:۱ـ مشتهیات نفسانی غیر ریشه دار که هوی و هوس نام دارد و انسان موظّف به مخالفت با آن هاست. («قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّیهَا، به تحقیق رستگار شد آن که نفس را پاک گردانید» ).۲ـ تمایلات ریشه دار و ثابت موجود در نفس که منشأ رفتارها و فعالیت ها و واکنش های انسان در طول حیات است.
نظر به این که انگیزه های ذاتی و تعداد حدّ و حدود گرایش های نفس آن گونه که شایسته است شناخته نگردیده و در این باره نظریه قاطعی وجود ندارد، طبعاً تعریف دقیقی از غرائز در دست نیست.از این رو به خوبی روشن نیست که آیا عامل جمیع رفتارهای انسان غرائز است یا خیر؟و آیا تعریف هایی که تاکنون مطرح گردیده، همه فعالیت های انسان را تبیین می کند یا نه؟در هر صورت منظور ما از غرائز عبارت از آن دسته گرایش های نفسانی و تمایلات انسانی است که حفظ و بقای زندگی فردی و نیازهای حیاتی آدمی را تأمین می نماید.به عبارت دیگر؛ غرائز، رفتارها و حرکت ها و تلاش های انسانی را که در مسیر رفع نیازهای فردی انجام می گیرد تفسیر و توجیه می نماید و طبیعتاً بخشی از آن ها مشترک بین انسان و سایر حیوانات خواهد بود.
اکتسابی نبودن غرائز
احتیاجات غریزی اکتسابی و آموختنی نیست، بلکه با ادراک درونی به صورت نیاز احساس می شود، به نژاد یا منطقه یا عصر خاصی اختصاص ندارد.گر چه در سنین مختلف از شدّت و ضعف برخوردار است امّا همواره ثابت بوده، اصالت خود را حفظ می نماید.همین ثبات و حفظ اصالت غرائز و فطریات است که امکان ارائه طرحی جامع و همیشگی برای تربیت انسان را فراهم نموده و به دین اسلام جاودانگی بخشیده است.
جهت دادن به غرائز
غرائز هدف را می شناسد اما با چگونگی ارضا و مصادیق آن آشنا نیست.مثلاً انسان ذاتاً طالب کمال است و پیوسته در جستجوی راهی است که با حرکت در آن به سوی کمال خویش پرواز نماید، اما به درستی نمی داند که کمال حقیقی او در چیست و راه وصول به آن کدام است.هم چنین نیاز بدن به مواد غذایی ، به او می فهماند که گرسنه است ولی انتخاب نوع غذایی که تأمین کننده سلامتی اوست بر عهده غریزه گرسنگی نمی باشد.این مربّی و فرهنگ محیط است که او را در شناخت کمال حقیقی و گزینش راه صحیح و انتخاب غذای سالم یاری می کند.از این رو انسان برای جهت دادن و هدایت غرائز نیازمند معلّم و فرهنگی سالم است تا فکر و اندیشه او را در مسیر ارضای صحیح غرائز راهنمایی و ارشاد نماید.
ضرورت شناخت غرائز
...
نظر به این که انگیزه های ذاتی و تعداد حدّ و حدود گرایش های نفس آن گونه که شایسته است شناخته نگردیده و در این باره نظریه قاطعی وجود ندارد، طبعاً تعریف دقیقی از غرائز در دست نیست.از این رو به خوبی روشن نیست که آیا عامل جمیع رفتارهای انسان غرائز است یا خیر؟و آیا تعریف هایی که تاکنون مطرح گردیده، همه فعالیت های انسان را تبیین می کند یا نه؟در هر صورت منظور ما از غرائز عبارت از آن دسته گرایش های نفسانی و تمایلات انسانی است که حفظ و بقای زندگی فردی و نیازهای حیاتی آدمی را تأمین می نماید.به عبارت دیگر؛ غرائز، رفتارها و حرکت ها و تلاش های انسانی را که در مسیر رفع نیازهای فردی انجام می گیرد تفسیر و توجیه می نماید و طبیعتاً بخشی از آن ها مشترک بین انسان و سایر حیوانات خواهد بود.
اکتسابی نبودن غرائز
احتیاجات غریزی اکتسابی و آموختنی نیست، بلکه با ادراک درونی به صورت نیاز احساس می شود، به نژاد یا منطقه یا عصر خاصی اختصاص ندارد.گر چه در سنین مختلف از شدّت و ضعف برخوردار است امّا همواره ثابت بوده، اصالت خود را حفظ می نماید.همین ثبات و حفظ اصالت غرائز و فطریات است که امکان ارائه طرحی جامع و همیشگی برای تربیت انسان را فراهم نموده و به دین اسلام جاودانگی بخشیده است.
جهت دادن به غرائز
غرائز هدف را می شناسد اما با چگونگی ارضا و مصادیق آن آشنا نیست.مثلاً انسان ذاتاً طالب کمال است و پیوسته در جستجوی راهی است که با حرکت در آن به سوی کمال خویش پرواز نماید، اما به درستی نمی داند که کمال حقیقی او در چیست و راه وصول به آن کدام است.هم چنین نیاز بدن به مواد غذایی ، به او می فهماند که گرسنه است ولی انتخاب نوع غذایی که تأمین کننده سلامتی اوست بر عهده غریزه گرسنگی نمی باشد.این مربّی و فرهنگ محیط است که او را در شناخت کمال حقیقی و گزینش راه صحیح و انتخاب غذای سالم یاری می کند.از این رو انسان برای جهت دادن و هدایت غرائز نیازمند معلّم و فرهنگی سالم است تا فکر و اندیشه او را در مسیر ارضای صحیح غرائز راهنمایی و ارشاد نماید.
ضرورت شناخت غرائز
...
wikifeqh: غریزه