[ویکی فقه] محمدحسن میرزای شیرازی، از بزرگترین فقها و مراجع تقلید مجاهد ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری می باشد.حاج میرزا محمد حـسن شیرازی، معروف به میرزای شیرازی بزرگ، ابتدا در اصفهان تحصیل کرد و سپس به نجف رفت و در حوزه درس صاحب جواهر شرکت کرد و بعد از او به درس شیخ انصاری رفت و از شاگردان مبرز و طراز اول شیخ شد بعد از شیخ انصاری مرجعیت عامه یـافـت در حـدود ۲۳ سـال مرجع علی الاطلاق شیعه بود وهم او بود که با تحریم تنباکو، قرار داد معروف استعماری رژی را لغو کرد شاگردان زیادی در حوزه درس او تربیت شدند، از قبیل آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، حاج آقا رضا همدانی، حاج میرزا حسین سبزواری، سید محمد فشارکی رضوی، میرزا محمد تقی شیرازی و غیر اینها از او اثری کـتبی باقی نمانده است، ولی احیانا برخی از آرائش مورد توجه است در سال ۱۳۱۲ ه ق درگذشت.
وی در پانزدهم جمادی الاول ۱۲۳۰ ق در محله درب شاهزاده در شیراز به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد و دائیش مجدالاشراف، سرپرستی او را برعهده گرفت و از معلمی خوشنویسی دعوت کرد تا در منزل به وی خطاطی بیاموزد. میرزای شیرازی را مجدد فقه شیعه در آغاز قرن چهاردهم هجری دانسته اند.
تحصیلات و اجتهاد
پدرش سیدمحمود نیز از بهترین خوشنویسان شیراز بود و به نوشته فارسنامه ناصری، پس از میرعماد تا آن زمان کسی خط نستعلیق را به خوبی او نمی نوشت. خواندن و نوشتن فارسی را نیز آموخت و در شوال ۱۲۳۶ ق مشغول آموختن ادبیات عرب گردید.هنگامی که به هشت سالگی رسید از دروس مقدمات فارغ شد. مجدالاشراف مایل بود که او از زمره اهل وعظ و منبر شود، از این رو وی را به یکی از بزرگترین وعاظ شیراز سپرد. او هوش سرشاری داشت چنان که هر روز یک صفحه از کتاب مشکل ابواب الجنان را دوباره می خواند و حفظ می کرد. پس از درگذشت مجدالاشراف به فقه و اصول پرداخت و در ۱۲۴۲ ق به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد و در درس شیخ محمدتقی ایوانکی (صاحب حاشیه) شرکت کرد و پس از وفات وی در درس میرسیدحسین مدرس بیدآبادی حاضر شد. به گفته ای در پانزده سالگی، کتاب شرح لمعه تدریس می کرده است.میرزا قبل از بیست سالیگ به دریافت اجازه اجتهاد نائل گردید و مدتی نیز در درس حاجی کلباسی شرکت کرد و خود نیز به تدریس پرداخت. در ۱۲۹۵ ق برای ادامه تحصیل به عتبات رفت و در محضر درس بزرگانی چون شیخ حسن کاشف الغطاء و صاحب جواهر حاضر شد. صاحب جواهر در سفارش نامه ای که برای والی فارس نوشت ضمن تصریح به اجتهاد وی یادآور شد که خداوند میرزا را برای هدایت مردم و امامت در شهرها و ترویج مذهب شیعه و کفالت آن برگزیده است.میرزا پس از درگذشت صاحب جواهر در درس فقه و اصول شیخ مرتضی انصاری در نجف حاضر شد و استفاده های فراوانی برد. معروف است که مرحوم شیخ مرتضی انصاری بارها می گفت که درسم را برای سه نفر می گویم: میرزا محمد حسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی و آقا حسن تهرانی.
مرجعیت مطلق
پس از وفات شیخ انصاری در ۱۲۸۱، عموم شاگردانش میرزای شیرازی را به ریاست و زعامت برگزیدند. به نوشته اعتمادالسلطنه «کافه افاضل عراق و متجهدین آفاق، در حق او بر براعت و رجحان، اذعان آوردند». اما گروهی از افاضل آذربایجان به حاج سیدحسین ترک مراجعه کردند که پس از وفات ازو در ۱۲۹۹ ق، میرزا مرجع مطلق گردید.میرزای شیرازی در ۱۲۸۷ ق به زیارت خانه خدا مشرف شد ودر خانه موسی بغدادی منزل کرد حاکم مکه، شریف عبدالله حسنی پس از اطلاع از صاحب خانه خواست تا میرزا را نزد او ببرد، اما میرزا نپذیرفت و گفت: «هرگاه دیدید که علما به درگاه پادشاهان هستند بگویید آنها علما و پادشاهان بدی هستند و هرگاه دیدید پادشاهان خوبی هستند» و بدین ترتیب شریف مکه از او دیدن کرد. میرزا می خواست تا در مدینه مجاور شود که میسر نشد. سپس تصمیم گرفت تا در مشهد سکونت کند که آن هم ممکن نگردید، لذا تصمیم گرفت تا در شعبان ۱۲۹۰ ق به سامرا که شهری سنی نشین بود هجرت نماید و چنین نیز کرد. با مهاجرت میرزا گروه بسیاری از علما و فضلا و شاگردان میرزا وی به آن شهر آوردند و مرکز حوزه های شیعی به آن شهر منتقل گردید.میرزا تا پایان عمر مرجعیت مطلق داشت. اعتمادالسلطنه در شرح حال میرزای شیرازی (مربوط به سال ۱۳۰۶ ق) می نویسد:« امروز در نظر اهل نظر، اعلم مجتهدین است. کافه مقلدین شیعه، فتاوای وی را مناط صحت عمل قرار داده اند. باریکی نظر و نازکی فکر او را در فقاهت می گویند کسی از معاصرین ندارد به حسن خلق و مجاهدت نفس، ضرب المثل می باشد». میرزا به دلیل کثرت اشتغالات و کوشش فراوان برای سامان بخشیدن به حوزه و تربیت شاگردان، فرصت فراغت تألیف و تصنیف نیافت، اما در عوض شاگردان عالم و مبرزی تربیت نمود که می توان از افاضل آنها نام برد: سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، حاج شیخ فضل الله نوری، سیداسدالله اصفهانی، سیداسماعیل صدر، میرزا محمدتقی شیرازی، حاج میرزا حسین نوری، حاج آقا رضا همدانی، ملا فتحعلی سلطان آبادی، سید محمد اصفهانی.میرزای شیرازی از میان یاران و شاگردانش، عده ای را برای مشاوره در امور دینی، سیاسی و اجتماعی مردم برگزید تا در شهرها و ولایات مختلف، نماینده او باشند و از همین طریق، واقعه تحریم تنباکو، تاراج چهارمحال، واقعه یهودیان همدان، سرکوب شیعیان افغانستان، خریدن زمین های طوس توسط روسیه را به بهترین وجه حل و فصل کرد.
سیرت میرزا در دوران زعامت
...
وی در پانزدهم جمادی الاول ۱۲۳۰ ق در محله درب شاهزاده در شیراز به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد و دائیش مجدالاشراف، سرپرستی او را برعهده گرفت و از معلمی خوشنویسی دعوت کرد تا در منزل به وی خطاطی بیاموزد. میرزای شیرازی را مجدد فقه شیعه در آغاز قرن چهاردهم هجری دانسته اند.
تحصیلات و اجتهاد
پدرش سیدمحمود نیز از بهترین خوشنویسان شیراز بود و به نوشته فارسنامه ناصری، پس از میرعماد تا آن زمان کسی خط نستعلیق را به خوبی او نمی نوشت. خواندن و نوشتن فارسی را نیز آموخت و در شوال ۱۲۳۶ ق مشغول آموختن ادبیات عرب گردید.هنگامی که به هشت سالگی رسید از دروس مقدمات فارغ شد. مجدالاشراف مایل بود که او از زمره اهل وعظ و منبر شود، از این رو وی را به یکی از بزرگترین وعاظ شیراز سپرد. او هوش سرشاری داشت چنان که هر روز یک صفحه از کتاب مشکل ابواب الجنان را دوباره می خواند و حفظ می کرد. پس از درگذشت مجدالاشراف به فقه و اصول پرداخت و در ۱۲۴۲ ق به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد و در درس شیخ محمدتقی ایوانکی (صاحب حاشیه) شرکت کرد و پس از وفات وی در درس میرسیدحسین مدرس بیدآبادی حاضر شد. به گفته ای در پانزده سالگی، کتاب شرح لمعه تدریس می کرده است.میرزا قبل از بیست سالیگ به دریافت اجازه اجتهاد نائل گردید و مدتی نیز در درس حاجی کلباسی شرکت کرد و خود نیز به تدریس پرداخت. در ۱۲۹۵ ق برای ادامه تحصیل به عتبات رفت و در محضر درس بزرگانی چون شیخ حسن کاشف الغطاء و صاحب جواهر حاضر شد. صاحب جواهر در سفارش نامه ای که برای والی فارس نوشت ضمن تصریح به اجتهاد وی یادآور شد که خداوند میرزا را برای هدایت مردم و امامت در شهرها و ترویج مذهب شیعه و کفالت آن برگزیده است.میرزا پس از درگذشت صاحب جواهر در درس فقه و اصول شیخ مرتضی انصاری در نجف حاضر شد و استفاده های فراوانی برد. معروف است که مرحوم شیخ مرتضی انصاری بارها می گفت که درسم را برای سه نفر می گویم: میرزا محمد حسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی و آقا حسن تهرانی.
مرجعیت مطلق
پس از وفات شیخ انصاری در ۱۲۸۱، عموم شاگردانش میرزای شیرازی را به ریاست و زعامت برگزیدند. به نوشته اعتمادالسلطنه «کافه افاضل عراق و متجهدین آفاق، در حق او بر براعت و رجحان، اذعان آوردند». اما گروهی از افاضل آذربایجان به حاج سیدحسین ترک مراجعه کردند که پس از وفات ازو در ۱۲۹۹ ق، میرزا مرجع مطلق گردید.میرزای شیرازی در ۱۲۸۷ ق به زیارت خانه خدا مشرف شد ودر خانه موسی بغدادی منزل کرد حاکم مکه، شریف عبدالله حسنی پس از اطلاع از صاحب خانه خواست تا میرزا را نزد او ببرد، اما میرزا نپذیرفت و گفت: «هرگاه دیدید که علما به درگاه پادشاهان هستند بگویید آنها علما و پادشاهان بدی هستند و هرگاه دیدید پادشاهان خوبی هستند» و بدین ترتیب شریف مکه از او دیدن کرد. میرزا می خواست تا در مدینه مجاور شود که میسر نشد. سپس تصمیم گرفت تا در مشهد سکونت کند که آن هم ممکن نگردید، لذا تصمیم گرفت تا در شعبان ۱۲۹۰ ق به سامرا که شهری سنی نشین بود هجرت نماید و چنین نیز کرد. با مهاجرت میرزا گروه بسیاری از علما و فضلا و شاگردان میرزا وی به آن شهر آوردند و مرکز حوزه های شیعی به آن شهر منتقل گردید.میرزا تا پایان عمر مرجعیت مطلق داشت. اعتمادالسلطنه در شرح حال میرزای شیرازی (مربوط به سال ۱۳۰۶ ق) می نویسد:« امروز در نظر اهل نظر، اعلم مجتهدین است. کافه مقلدین شیعه، فتاوای وی را مناط صحت عمل قرار داده اند. باریکی نظر و نازکی فکر او را در فقاهت می گویند کسی از معاصرین ندارد به حسن خلق و مجاهدت نفس، ضرب المثل می باشد». میرزا به دلیل کثرت اشتغالات و کوشش فراوان برای سامان بخشیدن به حوزه و تربیت شاگردان، فرصت فراغت تألیف و تصنیف نیافت، اما در عوض شاگردان عالم و مبرزی تربیت نمود که می توان از افاضل آنها نام برد: سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، حاج شیخ فضل الله نوری، سیداسدالله اصفهانی، سیداسماعیل صدر، میرزا محمدتقی شیرازی، حاج میرزا حسین نوری، حاج آقا رضا همدانی، ملا فتحعلی سلطان آبادی، سید محمد اصفهانی.میرزای شیرازی از میان یاران و شاگردانش، عده ای را برای مشاوره در امور دینی، سیاسی و اجتماعی مردم برگزید تا در شهرها و ولایات مختلف، نماینده او باشند و از همین طریق، واقعه تحریم تنباکو، تاراج چهارمحال، واقعه یهودیان همدان، سرکوب شیعیان افغانستان، خریدن زمین های طوس توسط روسیه را به بهترین وجه حل و فصل کرد.
سیرت میرزا در دوران زعامت
...
wikifeqh: آیت_الله_میرزا_محمد_حسن_شیرازی