حکومت سلطنتی امویان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بنی امیه از خاندان قریش بودند که از سال چهل و یک هجری تا سال ۱۳۲ه. ق بر سراسر جهان اسلام حکمرانی می کردند و از سال صد و سی و هشت تا چهارصد و بیست و دو هجری حاکم منطقه اندلس (اسپانیا) بودند. این حکومت در سال چهلم هجری به وسیله معاویه بن ابی سفیان تاسیس گردید.
معاویه یک دولت عربی محض را در شام تاسیس نمود که نود سال دوام یافت. در این مدت چهارده خلیفه که خود را پادشاه معرفی نمودند بر جامعه اسلامی حکومت کردند. در این مقاله سعی شده است تا چگونگی به حکومت رسیدن دولت اموی بیان گردد. برای بررسی این موضوع باید چگونگی به حکومت رسیدن معاویه و موروثی شدن خلافت مورد تحلیل قرار گیرد.
زمینه های اجتماعی
از عواملی که باعث ایجاد دولت اموی شد وجود زمینه های اجتماعی برای پذیرش حکومت غیر علوی بوده است. زمانی که امام علی (علیه السّلام) به خلافت رسید با جامعه ای روبرو بود که تبعیض نژادی و طبقه بندی اجتماعی در آن حاکم بود. در واقع این جامعه که بیست و پنج سال از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را پشت سر گذاشته، به تدریج از اسلام واقعی فاصله گرفته و در بسیاری از مسائل اعتقادی و اجتماعی دچار انحراف بود. در دوران خلفا به سبب جنگ های خارجی و سرازیر شدن ثروتی فراوان به شهرهای اسلامی، جامعه از محور اصلی خود فاصله گرفت. امام علی (علیه السّلام) اصلاحات خویش را در زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آغاز کرد که از جمله آن اجرای عدالت اقتصادی و تقسیم مساوی بیت المال بین مردم بوده است. اجرای این برنامه اعتراض برخی را به همراه داشت که در نهایت موجبات جنگ جمل را فراهم نمود. عبدالله بن عباس در نامه ای که به امام حسن (علیه السّلام) نوشته بود گفت که مردم به این دلیل پدرت را رها کردند و به سوی معاویه شتافتند که در تقسیم اموال به صورت مساوی برخورد کرد و آنان تحمل آن را نداشتند. در تایید این نظر می توان به روی گردانی عبدالرحمان بن سلمی از امام اشاره کرد، چرا که وقتی علت روگردانیش را از وی پرسیدند، گفت: چون از بیت المال سهمی به من نداد. در الغارات نقل شده که اشراف کوفه به این علت که امام علی (علیه السّلام) در تقسیم اموال به صورت مساوی حکم نمود به معاویه گرایش داشتند چون معاویه همیشه حقوق آن ها را محفوظ داشت. این عدالت باعث خوشحالی عده ای شد؛ اما در مقابل بسیاری را نیز در مقابل امام قرار داد، چرا که با عمل کرد امام، آنان متضرر می شدند.
برخورد با تبعیض نژادی
در زمان خلافت عمر و عثمان با غیر عرب که به موالی معروف بودند، برخوردی ظالمانه صورت می گرفت. چنین برخورد بدی با بردگان نیز وجود داشت و در واقع جامعه اسلامی به دوران پیش از اسلام بازگشت و تعصب نژادی و برتر دانستن عرب بر جامعه حاکم بود. زمانی که دوران خلافت امام علی (علیه السّلام) شد، امام با این شیوه برخورد کرد و روش نژاد پرستانه حاکم در جامعه را محکوم نمود.آن چه از ابن اسحاق از حرث نقل شده مؤید این عدالت خواهی و مبارزه امام با تعصب نژادی است، وی آورده: من (حرث) نزد علی (علیه السّلام) بودم دو زن آمدند و ادعای فقر کردند، امام به هر یک از آن ها طعام و پیراهن و صد درهم داد. یکی از آن ها اعتراض کرد که من عرب هستم و او از موالی، با ما مساوی برخورد می کنی، امام فرمود: من در قرآن هیچ برتری برای فرزندان اسماعیل (عرب ها) بر فرزندان اسحاق نیافتم، حتی به اندازه بال پشه ای. از این نوع موضع گیری از سوی امام موارد زیادی در تاریخ نقل شده است. نمونه دیگر آن در نهج البلاغه یافت می شود که مردود دانستن این شیوه از سوی امام را می رساند، آن چه باعث کوتاهی مردم از علی (علیه السّلام) گردید، یکی مسئله مربوط به اموال بوده است و دیگر این که علی (علیه السّلام) اشراف را بر دیگران برتری نمی داد، چنان چه عرب را بر عجم برتری نمی داد. این نوع نگرش از سوی امام باعث رنجش خاطر اعراب شد کسانی که خود را بالاتر از عجمان می دانستند و لذا با این اختلاف عقیده میان امام علی (علیه السّلام) و مردم موجبات جدایی آنان از یکدیگر فراهم گشت.
جنگ های داخلی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس