[ویکی فقه] تقوا و سرای نیکو (قرآن). انسان های متقی به خاطر تقواپیشگی، عاقبت شان در آخرت، سرای نیکو خواهد بود.
تقواپیشگان، برخوردار از سرای نیکو در آخرت می باشند:«وقیل للذین اتقوا ماذا انزل ربکم قالوا خیرا... ولدار الاخرة خیر ولنعم دار المتقین؛ (ولی هنگامی که) به پرهیزگاران گفته می شد: پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟» می گفتند: خیر (و سعادت) ... و سرای آخرت از آن هم بهتر است؛ و چه خوب است سرای پرهیزگاران!»«هـذا ذکر وان للمتقین لحسن مـاب؛ این یک یادآوری است، و برای پرهیزکاران فرجام نیکویی است.»«وزخرفـا وان کل ذلک لما متـع الحیوة الدنیا والاخرة عند ربک للمتقین؛ و انواع زیورها؛ ولی تمام اینها بهره زندگی دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است!»
نتیجه پرهیزکاری در آخرت
و ان کل ذلک لما متاع الحیاة الدنیا و الآخرة عند ربک للمتقین، کلمه ان نافیه است. و کلمه لما به معنای الا است. و معنای جمله این است که: آنچه از مزایای معیشت گفتیم چیزی نیست، جز متاع زندگی دنیای ناپایدار و فانی و بی دوام. و الآخرة عند ربک للمتقین، مراد از آخرت به قرینه مقام، زندگی آخرت است، البته زندگی با سعادت آخرت. گویا زندگی اشقیاء جزء زندگی به شمار نمی آید. و معنای آیه این است:زندگی آخرت که همان زندگی نیکبختان سعید است (چون زندگی دوزخیان زندگی نیست)، به حکمی از خدای تعالی و به قضایی از او مختص است به متقین. به راستی تعبیری رساتر از آنچه در آیات فوق آمده برای درهم شکستن ارزش های دروغین پیدا نمی شود، برای دگرگون ساختن جامعه ای که محور سنجش شخصیت افراد در آن تعداد شتران، مقدار درهم و دینار، و تعداد غلامان و کنیزان و خانه ها و وسائل تجملی است، تا آنجا که تعجب می کنند چرا محمد یتیم و از نظر مادی فقیر به نبوت برگزیده شده، اساسی ترین کار این است که این چهارچوب های غلط ارزشی درهم شکسته شود، و بر ویرانه آن ارزش های اصیل انسانی، تقوی و پرهیزگاری، و علم و دانش، ایثار و فداکاری، شهامت و گذشت بنا شود، در غیر این صورت همه اصلاحات، روبنایی و سطحی، و ناپایدار خواهد بود.و این همان کاری است که اسلام و قرآن و شخص پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) به عالی ترین وجهی انجام داد، و به همین دلیل جامعه ای که از عقب افتاده ترین و خرافی ترین جوامع بشری بود در مدتی کوتاه، آن چنان رشد و نمو کرد که در صف اول قرار گرفت.
زندگی مادی در روایات
جالب اینکه در حدیثی از پیغمبر گرامی (صلی الله علیه و آله وسلّم) در تکمیل این برنامه می خوانیم:لو وزنت الدنیا عند الله جناح بعوضة ما سقی الکافر منها شربة ماء:اگر دنیا به اندازه بال مگسی نزد خدا وزن داشت خداوند به کافر حتی یک شربت آب نمی نوشانید. امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) نیز در خطبه قاصعه سخن را در این زمینه به اوج رسانده می فرماید:موسی بن عمران با برادرش وارد بر فرعون شدند در حالی که لباس های پشمین در دست داشتند و در دست هر کدام عصای (چوپانی) بود، با او شرط کردند که اگر تسلیم فرمان خدا شود حکومت و ملکش باقی می ماند، و عزت و قدرتش دوام خواهد یافت، اما او گفت: آیا از این دو تعجب نمی کنید که با من شرط می کنند که بقای ملک و دوام عزتم بستگی به خواسته آنها دارد، در حالی که فقیر و بیچارگی از سر و وضعشان می بارد! (اگر راست می گویند) پس چرا دستبندهایی از طلا به آنها داده نشده است؟ (این سخن را فرعون به خاطر بزرگ شمردن طلا، و جمع آوری آن، و تحقیر پشمینه پوشی گفت.)اگر خدا می خواست به هنگام بعثت پیامبرانش درهای گنج ها و معادن طلا و باغ های سبز و خرم را به روی آنان بگشاید می گشود، و اگر اراده می کرد پرندگان آسمان و حیوانات وحشی زمین را همراه آنان گسیل می داشت، ولی اگر این کار را می کرد آزمایش مردم از میان می رفت و پاداش و جزا بی اثر می شد!.و در قسمت دیگری از همین خطبه می فرماید:مگر نمی بینید خداوند انسانها را، از زمان آدم تا آخر جهان، با سنگ هایی که نه زیانی می رساند و نه سودی، نه می بیند و نه می شنود، آزمایش نموده، این سنگ ها را خانه مقدس خود (کعبه) قرار داده، و آن را موجب پایداری و قوام مردم ساخته است، آن را در پر سنگلاخ ترین مکان ها، و بی گیاه ترین نقاط روی زمین، در تنگنای دره هایی مستقر ساخته، در میان کوه های خشن، شن های متراکم، چشمه های کم آب، آبادی های جدا و پر فاصله که هیچ مرکبی به راحتی در آن زندگی نمی کند، و سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد که به آن سو توجه کنند و آن را مرکز تجمع خود سازند... . اگر خدا می خواست خانه مقدسش و محل انجام مناسک حج را در میان باغ ها و نهرها و زمین های هموار و پر درخت و آباد که دارای خانه ها و کاخ های بسیار و آبادی های به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغ های پر گل و گیاه، در میان بستان های زیبا و سرسبز و پرآب، در وسط باغستانی بهجت زا با جاده های راحت و آباد، قرار دهد، توانایی داشت، ولی در این حالت آزمایش و امتحان ساده تر بود و پاداش و جزا نیز کمتر (و مردم به ارزش های فریبنده ظاهری مشغول می شدند و از ارزش های واقعی الهی غافل می گشتند). به هر حال اساس انقلاب اسلامی انقلاب ارزش هاست، و اگر مسلمانان امروز در شرائطی سخت و ناگوار تحت فشار دشمنان بی رحم و خونخوار قرار گرفته اند به خاطر همین است که آن ارزش های اصیل را رها ساخته، بار دیگر ارزش های جاهلی در میان آنان رونق گرفته است، مقیاس شخصیت مال و مقام دنیا شده، و علم و تقوا و فضیلت را به فراموشی سپرده اند، در زرق و برق مادی فرو رفته، و از اسلام بیگانه شده اند، و تا چنین است باید کفار این خطای بزرگ را بپردازند، و تا تحول را از ارزش های حاکم بر وجودشان شروع نکنند مشمول الطاف الهی نخواهند شد که ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.
تقواپیشگان، برخوردار از سرای نیکو در آخرت می باشند:«وقیل للذین اتقوا ماذا انزل ربکم قالوا خیرا... ولدار الاخرة خیر ولنعم دار المتقین؛ (ولی هنگامی که) به پرهیزگاران گفته می شد: پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟» می گفتند: خیر (و سعادت) ... و سرای آخرت از آن هم بهتر است؛ و چه خوب است سرای پرهیزگاران!»«هـذا ذکر وان للمتقین لحسن مـاب؛ این یک یادآوری است، و برای پرهیزکاران فرجام نیکویی است.»«وزخرفـا وان کل ذلک لما متـع الحیوة الدنیا والاخرة عند ربک للمتقین؛ و انواع زیورها؛ ولی تمام اینها بهره زندگی دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است!»
نتیجه پرهیزکاری در آخرت
و ان کل ذلک لما متاع الحیاة الدنیا و الآخرة عند ربک للمتقین، کلمه ان نافیه است. و کلمه لما به معنای الا است. و معنای جمله این است که: آنچه از مزایای معیشت گفتیم چیزی نیست، جز متاع زندگی دنیای ناپایدار و فانی و بی دوام. و الآخرة عند ربک للمتقین، مراد از آخرت به قرینه مقام، زندگی آخرت است، البته زندگی با سعادت آخرت. گویا زندگی اشقیاء جزء زندگی به شمار نمی آید. و معنای آیه این است:زندگی آخرت که همان زندگی نیکبختان سعید است (چون زندگی دوزخیان زندگی نیست)، به حکمی از خدای تعالی و به قضایی از او مختص است به متقین. به راستی تعبیری رساتر از آنچه در آیات فوق آمده برای درهم شکستن ارزش های دروغین پیدا نمی شود، برای دگرگون ساختن جامعه ای که محور سنجش شخصیت افراد در آن تعداد شتران، مقدار درهم و دینار، و تعداد غلامان و کنیزان و خانه ها و وسائل تجملی است، تا آنجا که تعجب می کنند چرا محمد یتیم و از نظر مادی فقیر به نبوت برگزیده شده، اساسی ترین کار این است که این چهارچوب های غلط ارزشی درهم شکسته شود، و بر ویرانه آن ارزش های اصیل انسانی، تقوی و پرهیزگاری، و علم و دانش، ایثار و فداکاری، شهامت و گذشت بنا شود، در غیر این صورت همه اصلاحات، روبنایی و سطحی، و ناپایدار خواهد بود.و این همان کاری است که اسلام و قرآن و شخص پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) به عالی ترین وجهی انجام داد، و به همین دلیل جامعه ای که از عقب افتاده ترین و خرافی ترین جوامع بشری بود در مدتی کوتاه، آن چنان رشد و نمو کرد که در صف اول قرار گرفت.
زندگی مادی در روایات
جالب اینکه در حدیثی از پیغمبر گرامی (صلی الله علیه و آله وسلّم) در تکمیل این برنامه می خوانیم:لو وزنت الدنیا عند الله جناح بعوضة ما سقی الکافر منها شربة ماء:اگر دنیا به اندازه بال مگسی نزد خدا وزن داشت خداوند به کافر حتی یک شربت آب نمی نوشانید. امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) نیز در خطبه قاصعه سخن را در این زمینه به اوج رسانده می فرماید:موسی بن عمران با برادرش وارد بر فرعون شدند در حالی که لباس های پشمین در دست داشتند و در دست هر کدام عصای (چوپانی) بود، با او شرط کردند که اگر تسلیم فرمان خدا شود حکومت و ملکش باقی می ماند، و عزت و قدرتش دوام خواهد یافت، اما او گفت: آیا از این دو تعجب نمی کنید که با من شرط می کنند که بقای ملک و دوام عزتم بستگی به خواسته آنها دارد، در حالی که فقیر و بیچارگی از سر و وضعشان می بارد! (اگر راست می گویند) پس چرا دستبندهایی از طلا به آنها داده نشده است؟ (این سخن را فرعون به خاطر بزرگ شمردن طلا، و جمع آوری آن، و تحقیر پشمینه پوشی گفت.)اگر خدا می خواست به هنگام بعثت پیامبرانش درهای گنج ها و معادن طلا و باغ های سبز و خرم را به روی آنان بگشاید می گشود، و اگر اراده می کرد پرندگان آسمان و حیوانات وحشی زمین را همراه آنان گسیل می داشت، ولی اگر این کار را می کرد آزمایش مردم از میان می رفت و پاداش و جزا بی اثر می شد!.و در قسمت دیگری از همین خطبه می فرماید:مگر نمی بینید خداوند انسانها را، از زمان آدم تا آخر جهان، با سنگ هایی که نه زیانی می رساند و نه سودی، نه می بیند و نه می شنود، آزمایش نموده، این سنگ ها را خانه مقدس خود (کعبه) قرار داده، و آن را موجب پایداری و قوام مردم ساخته است، آن را در پر سنگلاخ ترین مکان ها، و بی گیاه ترین نقاط روی زمین، در تنگنای دره هایی مستقر ساخته، در میان کوه های خشن، شن های متراکم، چشمه های کم آب، آبادی های جدا و پر فاصله که هیچ مرکبی به راحتی در آن زندگی نمی کند، و سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد که به آن سو توجه کنند و آن را مرکز تجمع خود سازند... . اگر خدا می خواست خانه مقدسش و محل انجام مناسک حج را در میان باغ ها و نهرها و زمین های هموار و پر درخت و آباد که دارای خانه ها و کاخ های بسیار و آبادی های به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغ های پر گل و گیاه، در میان بستان های زیبا و سرسبز و پرآب، در وسط باغستانی بهجت زا با جاده های راحت و آباد، قرار دهد، توانایی داشت، ولی در این حالت آزمایش و امتحان ساده تر بود و پاداش و جزا نیز کمتر (و مردم به ارزش های فریبنده ظاهری مشغول می شدند و از ارزش های واقعی الهی غافل می گشتند). به هر حال اساس انقلاب اسلامی انقلاب ارزش هاست، و اگر مسلمانان امروز در شرائطی سخت و ناگوار تحت فشار دشمنان بی رحم و خونخوار قرار گرفته اند به خاطر همین است که آن ارزش های اصیل را رها ساخته، بار دیگر ارزش های جاهلی در میان آنان رونق گرفته است، مقیاس شخصیت مال و مقام دنیا شده، و علم و تقوا و فضیلت را به فراموشی سپرده اند، در زرق و برق مادی فرو رفته، و از اسلام بیگانه شده اند، و تا چنین است باید کفار این خطای بزرگ را بپردازند، و تا تحول را از ارزش های حاکم بر وجودشان شروع نکنند مشمول الطاف الهی نخواهند شد که ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.
wikifeqh: تقوا_و_سرای_نیکو_(قرآن)