[ویکی فقه] تعصب در قرآن. بی تردید اساسی ترین پایه عبودیت و بندگی خدا تسلیم و تواضع در برابر حق است و به عکس هرگونه تعصب و لجاجت مایه دوری از حق و محروم شدن از سعادت است.
تعصب به معنی «وابستگی غیر منطقی به چیزی» تا آنجا که انسان حق را فدای آن کند و لجاجت به معنی اصرار بر چیزی است به گونه ای که منطق و عقل را زیر پا بگذارد، ثمره این دو شجره خبیثه نیز «تقلید کورکورانه» است که سد راه پیشرفت و تکامل انسانهاست.هنگامی که به تاریخ انبیای بزرگ باز می گردیم و علل انحراف و گمراهی اقوام پیشین را مورد بررسی قرار می دهیم به خوبی می توان دریافت که این سه امر (تعصب و لجاجت و تقلید کورکورانه) نقش اصلی را در انحراف آنها داشته است و یک برنامه عام برای همه اقوام زشت کار پیشین بوده است، آنها به خاطر وابستگی شدید به افکار و برنامه های خرافی، و لجاجت و اصرار بر آنها، چشم و گوش بسته به پیروی نیاکانشان ادامه می دادند و به این طریق، خرافات بی اساس از نسلی به نسل دیگر منتقل می شد و صدای دلنشین مردان الهی که برای هدایت آنها آمده بودند، در میان نعره های جاهلانه آنان گم می شد.
← تعصب در مخالفت با حق
پیش از آنکه به تحلیل معنی تعصب و سرچشمه و انگیزه ها و آثار زیانبار آن بپردازیم لازم است نگاهی به احادیث اسلامی که در این زمینه وارد شده است بیفکنیم، چرا که بسیاری از مسایل مورد نظر در لا به لای این احادیث به صورت اجمالی مطرح شده است.احادیث در این زمینه فراوان است که در ذیل به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:۱- در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوانیم: «من کان فی قلبه حبة من خردل من عصبیة بعثه الله یوم القیامة مع اعراب الجاهلیة؛ هر کسی در دلش به اندازه دانه خردلی عصبیت باشد خداوند روز قیامت او را با اعراب جاهلیت محشور می کند». این تعبیر نشان می دهد که این رذیله اخلاقی به قدری خطرناک است که پایین ترین درجات آن نیز با ایمان خالص سازگار نیست.۲- در حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) می خوانیم: «ان الله یعذب الستة بالستة، العرب بالعصبیة، و الدهاقین بالکبر، و الامراء بالجور، و الفقهاء بالحسد، و التجار بالخیانة، و اهل الرساتیق بالجهل؛ خداوند شش گروه را به خاطر شش چیز عذاب می کند: عرب را به خاطر تعصب، و اربابان را به خاطر تکبر، و حاکمان را به خاطر ستم، و فقیهان را به خاطر حسد، و تجار را به خاطر خیانت، و اهل روستاها را به خاطر جهل و نادانی»! جالب اینکه تعصب را نخستین امر از امور ششگانه ذکر فرموده، در حالی که همه آنها از گناهان بزرگ است.۳- در حدیث دیگری از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوانیم: «لیس منا من دعا الی عصبیة، و لیس منا من قاتل علی عصبیة، و لیس منا من مات علی عصبیة؛ کسی که مردم را دعوت به تعصب کند از ما نیست، و کسی که به خاطر تعصب بجنگد از ما نیست، و کسی که با تعصب بمیرد از ما نیست»! ۴- امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) در خطبه معروف «قاصعه» که اساس آن بر نفی تکبر و تعصب است عامل اصلی انحراف و بدبختی ابلیس را تعصب و تکبر می شمرد، و می فرماید: «هنگامی که خداوند به فرشتگان دستور داد برای آدم (علیه السّلام) سجده کنند، همگی اطاعت کردند جز ابلیس» سپس می افزاید: «اعترضته الحمیة فافتخر علی آدم بخلقه و تعصب علیه لاصله فعدو الله امام المتعصبین، و سلف المستکبرین الذی وضع اساس العصبیة؛ تکبر و تعصب به او دست داد، و بر آدم (علیه السّلام) به خاطر خلقت خویش افتخار کرد، و از جهت اصل و ریشه خود نسبت به او تعصب ورزید، به همین دلیل این دشمن خدا پیشوای متعصبان، و سر سلسله مستکبران است، و کسی است که بنای تعصب را پی ریزی کرد»! ۵- در حدیث دیگری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوانیم: «من تعصب او تعصب له فقد خلع ربق الایمان من عنقه؛ هر کس تعصب بورزد، یا دیگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته های ایمان را از گردن خود بازگردانده است». می دانیم «تعصب» و «لجاجت» لازم و ملزوم یکدیگرند، و به همین دلیل ما هر دو را تحت یک عنوان آوردیم.
لجاجت در روایات اسلامی
در رابطه با نکوهش رذیله لجاج نیز روایات زیادی داریم از جمله:۱- در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوانیم: «ایاک و اللجاجة، فان اولها جهل و آخرها ندامة؛ از لجاجت بپرهیزید که آغازش جهل و پایانش پشیمانی است»! ۲- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) آمده است که فرمود: «اللجاج اکثر الاشیاء مضرة فی العاجل و الآجل؛ لجاجت در دنیا و آخرت از همه چیز زیانبار تر است». ۳- در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم: «اللجاج بذر الشر؛ لجاجت بذر شر و بدی است»! ۴- در نهج البلاغه آمده است که فرمود: «اللجاجة تسل الرای؛ لجاجت آراء انسان را سست، و او را به خطا می افکند». ۵- و نیز از همان حضرت آمده است: «لیس للجوج تدبیر؛ لجوج مدیریت و تدبیر ندارد». با توجه به روایاتی که در بالا آمد تاثیر تخریبی این دو رذیله اخلاقی (تعصب و لجاج) در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها روشن می شود تا آنجا که انسان را از ایمان و اسلام بیگانه ساخته، و به سوی کفر و شرک و اقتدای به شیطان و رها کردن رشته محکم ایمان سوق می دهد که دلایل آن را در بحث بعد خواهید خواند.
مفهوم تعصب و سرچشمه های آن
...
تعصب به معنی «وابستگی غیر منطقی به چیزی» تا آنجا که انسان حق را فدای آن کند و لجاجت به معنی اصرار بر چیزی است به گونه ای که منطق و عقل را زیر پا بگذارد، ثمره این دو شجره خبیثه نیز «تقلید کورکورانه» است که سد راه پیشرفت و تکامل انسانهاست.هنگامی که به تاریخ انبیای بزرگ باز می گردیم و علل انحراف و گمراهی اقوام پیشین را مورد بررسی قرار می دهیم به خوبی می توان دریافت که این سه امر (تعصب و لجاجت و تقلید کورکورانه) نقش اصلی را در انحراف آنها داشته است و یک برنامه عام برای همه اقوام زشت کار پیشین بوده است، آنها به خاطر وابستگی شدید به افکار و برنامه های خرافی، و لجاجت و اصرار بر آنها، چشم و گوش بسته به پیروی نیاکانشان ادامه می دادند و به این طریق، خرافات بی اساس از نسلی به نسل دیگر منتقل می شد و صدای دلنشین مردان الهی که برای هدایت آنها آمده بودند، در میان نعره های جاهلانه آنان گم می شد.
← تعصب در مخالفت با حق
پیش از آنکه به تحلیل معنی تعصب و سرچشمه و انگیزه ها و آثار زیانبار آن بپردازیم لازم است نگاهی به احادیث اسلامی که در این زمینه وارد شده است بیفکنیم، چرا که بسیاری از مسایل مورد نظر در لا به لای این احادیث به صورت اجمالی مطرح شده است.احادیث در این زمینه فراوان است که در ذیل به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:۱- در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوانیم: «من کان فی قلبه حبة من خردل من عصبیة بعثه الله یوم القیامة مع اعراب الجاهلیة؛ هر کسی در دلش به اندازه دانه خردلی عصبیت باشد خداوند روز قیامت او را با اعراب جاهلیت محشور می کند». این تعبیر نشان می دهد که این رذیله اخلاقی به قدری خطرناک است که پایین ترین درجات آن نیز با ایمان خالص سازگار نیست.۲- در حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) می خوانیم: «ان الله یعذب الستة بالستة، العرب بالعصبیة، و الدهاقین بالکبر، و الامراء بالجور، و الفقهاء بالحسد، و التجار بالخیانة، و اهل الرساتیق بالجهل؛ خداوند شش گروه را به خاطر شش چیز عذاب می کند: عرب را به خاطر تعصب، و اربابان را به خاطر تکبر، و حاکمان را به خاطر ستم، و فقیهان را به خاطر حسد، و تجار را به خاطر خیانت، و اهل روستاها را به خاطر جهل و نادانی»! جالب اینکه تعصب را نخستین امر از امور ششگانه ذکر فرموده، در حالی که همه آنها از گناهان بزرگ است.۳- در حدیث دیگری از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوانیم: «لیس منا من دعا الی عصبیة، و لیس منا من قاتل علی عصبیة، و لیس منا من مات علی عصبیة؛ کسی که مردم را دعوت به تعصب کند از ما نیست، و کسی که به خاطر تعصب بجنگد از ما نیست، و کسی که با تعصب بمیرد از ما نیست»! ۴- امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) در خطبه معروف «قاصعه» که اساس آن بر نفی تکبر و تعصب است عامل اصلی انحراف و بدبختی ابلیس را تعصب و تکبر می شمرد، و می فرماید: «هنگامی که خداوند به فرشتگان دستور داد برای آدم (علیه السّلام) سجده کنند، همگی اطاعت کردند جز ابلیس» سپس می افزاید: «اعترضته الحمیة فافتخر علی آدم بخلقه و تعصب علیه لاصله فعدو الله امام المتعصبین، و سلف المستکبرین الذی وضع اساس العصبیة؛ تکبر و تعصب به او دست داد، و بر آدم (علیه السّلام) به خاطر خلقت خویش افتخار کرد، و از جهت اصل و ریشه خود نسبت به او تعصب ورزید، به همین دلیل این دشمن خدا پیشوای متعصبان، و سر سلسله مستکبران است، و کسی است که بنای تعصب را پی ریزی کرد»! ۵- در حدیث دیگری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوانیم: «من تعصب او تعصب له فقد خلع ربق الایمان من عنقه؛ هر کس تعصب بورزد، یا دیگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته های ایمان را از گردن خود بازگردانده است». می دانیم «تعصب» و «لجاجت» لازم و ملزوم یکدیگرند، و به همین دلیل ما هر دو را تحت یک عنوان آوردیم.
لجاجت در روایات اسلامی
در رابطه با نکوهش رذیله لجاج نیز روایات زیادی داریم از جمله:۱- در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خوانیم: «ایاک و اللجاجة، فان اولها جهل و آخرها ندامة؛ از لجاجت بپرهیزید که آغازش جهل و پایانش پشیمانی است»! ۲- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) آمده است که فرمود: «اللجاج اکثر الاشیاء مضرة فی العاجل و الآجل؛ لجاجت در دنیا و آخرت از همه چیز زیانبار تر است». ۳- در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم: «اللجاج بذر الشر؛ لجاجت بذر شر و بدی است»! ۴- در نهج البلاغه آمده است که فرمود: «اللجاجة تسل الرای؛ لجاجت آراء انسان را سست، و او را به خطا می افکند». ۵- و نیز از همان حضرت آمده است: «لیس للجوج تدبیر؛ لجوج مدیریت و تدبیر ندارد». با توجه به روایاتی که در بالا آمد تاثیر تخریبی این دو رذیله اخلاقی (تعصب و لجاج) در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها روشن می شود تا آنجا که انسان را از ایمان و اسلام بیگانه ساخته، و به سوی کفر و شرک و اقتدای به شیطان و رها کردن رشته محکم ایمان سوق می دهد که دلایل آن را در بحث بعد خواهید خواند.
مفهوم تعصب و سرچشمه های آن
...
wikifeqh: لجاج_در_قرآن