[ویکی فقه] شیخ صفی الدین اردبیلی در شهر اردبیل آذربایجان مسلک صوفیه را بنیاد نهاد و سپسها، به سرعت، دگر به شیوه ای سیاسی شد و با به تشیّع گرویدن خاندان صفوی، روح مقاومت در این مسلک و فرقه، دمیده شد.
اسماعیل، پسر صفی الدین(م: ۹۳۰) دولتی را در سرزمین خلیج بصره، رود جیحون، فرات و افغانستان بنیاد گذارد. او، همچنین وارث سلطه معنوی پدرش شد و در چهارده سالگی، مجلس مشایخ صوفیه، این ریاست معنوی را تأیید کرد. دولت صفوی را باید نخستین دولت ایرانی دانست که با توجه به شرایط تاریخی این دوره شکل گرفت. این دولت، در چهارچوب مسلک صوفیانه، که شیخ صفی الدین، آن را پدید آورد، حرکت کرد و با استفاده از پیروزیهایی که در برابر مغول و تیموریان به دست آورد، جایگاه خود را استوار ساخت. پس از مرگ تیمور در سال ۸۰۷هـ. ق. که رخدادهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و جنگها و کشمکشهای داخلی بنیاد جامعه ایرانی را دستخوش دگرگونیهای شدید قرار داده بود، مردم به حرکتها و فرقه های صوفیانه روی خوش نشان می دادند و این، زمینه ساز قدرت گرفتن صفویان شد. صفویان، به سبب داشتن مقام شیخوخت در مسلک صوفیانه، با رویکرد گسترده مردم روبه رو بودند، زیرا آنان در برابر گروهها و مسلکها به وصف جهان دیگری می پرداختند و سپس می کوشیدند تا میان جهان ذهنی و جهان واقعی، پیوند برقرار سازند و این گونه شد که به سرعت وارد عالم سیاست شدند و به شؤون نظامی توجه تام کردند و شعار شهادت را سرلوحه کارهای خود قرار دادند و توانستند میان امور روحی و معنوی و جهان واقعی جمع کنند. چون پرده از آنچه پیرامون صفویان کشیده شده کنار بزنیم، درمی یابیم که دولت صفوی در اندیشه مردم، به حقیقت پیوستن یکی از آروزهای کهن شیعه بود که هرگز تا آن زمان، پا نگرفته بود و به حقیقت نپیوسته بود. از سوی دیگر، تشیّع به صفویان مشروعیت و اقتدار بخشید. همین اقتدار بود که توانستند خود را از اهل سنت و سلطه روحی و معنوی عثمانیان جدا سازند. به گفته دونالدولبر:(عامل خارجی، عامل قوی در یکپارچگی ایران بود و موجب شد تا ساکنان ایران به طور گسترده در برابر مذهب تشیّع و دولت صفویان فرمانبرداری کنند. )
از سلاله امام کاظم
شاه اسماعیل صفوی که خود را از سلاله امام کاظم (علیه السلام) می دانست در برپایی مملکتی اسلامی کوشید و همه توان خود را به کار برد تا همه نژادهای مردم بر محور مذهب تشیع گرد آیند و به گفته کوثرانی:(این همان کاری بود که خلیفه عباسی می خواست انجام دهد که در این دوران در مصر مقامی تشریفاتی داشت. ) شاه اسماعیل برای پدید آوردن امپراطوری بزرگ در برابر دولت عثمانی سنّی مذهب، با تکیه بر مذهب شیعه و گسترش آن در سراسر ایران به این مهم دست یافت و این نکته تاریخی، نادرستی سخن کسانی را که بر این پندارند: تشیّع، مذهبی ایرانی تبار است و در حقیقت، بازتاب روح ایرانی است در برابر اشغال سرزمینش به دست اعراب، می نمایاند؛ زیرا حرکت تشیّع به تعبیر ولهاوزن (در سرزمین عرب خالص پیدا شد. ) این پژوهشگر به دیدگاه خود، با بررسی توزیع جغرافیایی شیعه در سده چهارم هجری استواری می بخشد:(جزیرة العرب همگی شیعه بودند، به جز شهرهایی چون مکه، تهامه و صنعا و قرح و در پاره ای از شهرها نیز مانند عمان و هجر و صعدة غلبه با شیعه بود. ) ((در شهرهای فارس نیز شیعه فراوان بود، بویژه در سواحل آن که همجوار عراق بودند؛ ولی در همه مشرق زمین، غلبه با اهل سنت بود، مگر شهر قم … و فتنه میان ساکنان قم و اصفهان در سال ۳۴۵ هم، به سبب اختلاف شیعه و سنی بود. ) ابن جوزی در المنتظم می نویسد:( مطهر بن طاهر مقدسی از اهالی اصفهان نقل می کند: می خواستند به او حمله کنند، زیرا سخن یکی از زاهدان اصفهان را که به نبوت معاویه باور داشت، انکار می کرد. )
مذهب شیعه در دوره صفویان
منابع تاریخی گواهی می دهند که شهرهای ایران تا سده دهم هجری سنی مذهب بوده اند، با اکثریت شافعی و چون شاه اسماعیل به قدرت رسید، مذهبی شیعی امامی مذهب رسمی ایران گردید و او نخستین پادشاه صفوی بود که به نشر و رواج مذهب امامیه در همه شهرها اهتمام ورزیده بود. به فرمان شاه اسماعیل در (اذان)ها شهادت به ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و جمله: حیّ علی خیرالعمل) افزوده شد و به این ترتیب:(دولت صفوی، در شهرهای فارس رونق یافت و با دعوت از داعیانی امامی مذهب از شهرهای جبل عامل و کرک لبنان و قطیف در جزیرةالعرب و بحرین (به تبلیغ عقاید شیعی در سراسر ایران پرداخت. ))
خبرها و شایعه ها
...
اسماعیل، پسر صفی الدین(م: ۹۳۰) دولتی را در سرزمین خلیج بصره، رود جیحون، فرات و افغانستان بنیاد گذارد. او، همچنین وارث سلطه معنوی پدرش شد و در چهارده سالگی، مجلس مشایخ صوفیه، این ریاست معنوی را تأیید کرد. دولت صفوی را باید نخستین دولت ایرانی دانست که با توجه به شرایط تاریخی این دوره شکل گرفت. این دولت، در چهارچوب مسلک صوفیانه، که شیخ صفی الدین، آن را پدید آورد، حرکت کرد و با استفاده از پیروزیهایی که در برابر مغول و تیموریان به دست آورد، جایگاه خود را استوار ساخت. پس از مرگ تیمور در سال ۸۰۷هـ. ق. که رخدادهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و جنگها و کشمکشهای داخلی بنیاد جامعه ایرانی را دستخوش دگرگونیهای شدید قرار داده بود، مردم به حرکتها و فرقه های صوفیانه روی خوش نشان می دادند و این، زمینه ساز قدرت گرفتن صفویان شد. صفویان، به سبب داشتن مقام شیخوخت در مسلک صوفیانه، با رویکرد گسترده مردم روبه رو بودند، زیرا آنان در برابر گروهها و مسلکها به وصف جهان دیگری می پرداختند و سپس می کوشیدند تا میان جهان ذهنی و جهان واقعی، پیوند برقرار سازند و این گونه شد که به سرعت وارد عالم سیاست شدند و به شؤون نظامی توجه تام کردند و شعار شهادت را سرلوحه کارهای خود قرار دادند و توانستند میان امور روحی و معنوی و جهان واقعی جمع کنند. چون پرده از آنچه پیرامون صفویان کشیده شده کنار بزنیم، درمی یابیم که دولت صفوی در اندیشه مردم، به حقیقت پیوستن یکی از آروزهای کهن شیعه بود که هرگز تا آن زمان، پا نگرفته بود و به حقیقت نپیوسته بود. از سوی دیگر، تشیّع به صفویان مشروعیت و اقتدار بخشید. همین اقتدار بود که توانستند خود را از اهل سنت و سلطه روحی و معنوی عثمانیان جدا سازند. به گفته دونالدولبر:(عامل خارجی، عامل قوی در یکپارچگی ایران بود و موجب شد تا ساکنان ایران به طور گسترده در برابر مذهب تشیّع و دولت صفویان فرمانبرداری کنند. )
از سلاله امام کاظم
شاه اسماعیل صفوی که خود را از سلاله امام کاظم (علیه السلام) می دانست در برپایی مملکتی اسلامی کوشید و همه توان خود را به کار برد تا همه نژادهای مردم بر محور مذهب تشیع گرد آیند و به گفته کوثرانی:(این همان کاری بود که خلیفه عباسی می خواست انجام دهد که در این دوران در مصر مقامی تشریفاتی داشت. ) شاه اسماعیل برای پدید آوردن امپراطوری بزرگ در برابر دولت عثمانی سنّی مذهب، با تکیه بر مذهب شیعه و گسترش آن در سراسر ایران به این مهم دست یافت و این نکته تاریخی، نادرستی سخن کسانی را که بر این پندارند: تشیّع، مذهبی ایرانی تبار است و در حقیقت، بازتاب روح ایرانی است در برابر اشغال سرزمینش به دست اعراب، می نمایاند؛ زیرا حرکت تشیّع به تعبیر ولهاوزن (در سرزمین عرب خالص پیدا شد. ) این پژوهشگر به دیدگاه خود، با بررسی توزیع جغرافیایی شیعه در سده چهارم هجری استواری می بخشد:(جزیرة العرب همگی شیعه بودند، به جز شهرهایی چون مکه، تهامه و صنعا و قرح و در پاره ای از شهرها نیز مانند عمان و هجر و صعدة غلبه با شیعه بود. ) ((در شهرهای فارس نیز شیعه فراوان بود، بویژه در سواحل آن که همجوار عراق بودند؛ ولی در همه مشرق زمین، غلبه با اهل سنت بود، مگر شهر قم … و فتنه میان ساکنان قم و اصفهان در سال ۳۴۵ هم، به سبب اختلاف شیعه و سنی بود. ) ابن جوزی در المنتظم می نویسد:( مطهر بن طاهر مقدسی از اهالی اصفهان نقل می کند: می خواستند به او حمله کنند، زیرا سخن یکی از زاهدان اصفهان را که به نبوت معاویه باور داشت، انکار می کرد. )
مذهب شیعه در دوره صفویان
منابع تاریخی گواهی می دهند که شهرهای ایران تا سده دهم هجری سنی مذهب بوده اند، با اکثریت شافعی و چون شاه اسماعیل به قدرت رسید، مذهبی شیعی امامی مذهب رسمی ایران گردید و او نخستین پادشاه صفوی بود که به نشر و رواج مذهب امامیه در همه شهرها اهتمام ورزیده بود. به فرمان شاه اسماعیل در (اذان)ها شهادت به ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و جمله: حیّ علی خیرالعمل) افزوده شد و به این ترتیب:(دولت صفوی، در شهرهای فارس رونق یافت و با دعوت از داعیانی امامی مذهب از شهرهای جبل عامل و کرک لبنان و قطیف در جزیرةالعرب و بحرین (به تبلیغ عقاید شیعی در سراسر ایران پرداخت. ))
خبرها و شایعه ها
...
wikifeqh: تشکیل_دولت_صفویان