اهل الذکر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] أهل الذکر. أهل الذکر، اهل اطلاع و یادآوری، امامان معصوم (علیهم السلام) است.
اهل الذکر ترکیبی اضافی و مرکب از « اهل » و « ذکر » است. واژه أهل به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است که قدر جامع همه آن ها تعلق، سنخیت، أنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیش تر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هر چه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان «اهلیت» قوی تر خواهد بود.

[ویکی فقه] أهل الذکر، اهل اطلاع و یادآوری، امامان معصوم (علیهم السلام) است.
اهل الذکر ترکیبی اضافی و مرکب از « اهل » و « ذکر » است. واژه أهل به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است
بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص ۸۳ .
واژه «ذکر» در اصل خلاف نسیان
مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۳۵۸.
به گفته برخی در قرآن ذکر بالغ بر ۲۰ معنا از جمله: قرآن،
انبیاء/سوره۲۱، آیه۵۰ .
...

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
اهل اطلاع و یادآوری، امامان معصوم علیهم السلام.
اهل الذکر ترکیبی اضافی و مرکب از «اهل» و «ذکر» است. واژه أهل به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است که قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، أنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هر چه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هر چه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان «اهلیت» قوی تر خواهد بود.
واژه «ذکر» در اصل خلاف نسیان و به معنای یادآوری است. برخی گفته اند: ذکر گاهی به معنای هیئت نفسانی است که انسان به وسیله آن می تواند معارفی را که کسب کرده نگهداری کند. در این صورت ذکر مانند حفظ است، جز آن که به اعتبار احراز آن معارف «حفظ» و به اعتبار استحضار آنها «ذکر» گفته می شود.
به گفته برخی در قرآن ذکر بالغ بر 20 معنا از جمله: قرآن (سوره انبیاء/21،50 ؛ سوره طه/20، 124)، پیامبر (سوره طلاق/65 ، 10 ـ 11) و تورات (سوره انبیاء/21، 105) دارد.
گفتنی است که قرآن و کتب آسمانی را از آن رو که مواعظ و علوم آخرت را می آموزند ذکر گویند، چنان که ذکر بودن پیامبر به اعتبار بشارتی است که کتب آسمانی پیشین به رسالت ایشان داده اند، بنابراین اهل الذکر کسانی هستند که با یادآوری و یاد دادن، سنخیت و برای آن لیاقت و شایستگی خاص داشته باشند.
ترکیب أهل الذکر در قرآن تنها دوبار و به یک مضمون بکار رفته است: «وما اَرسَلنا مِن قَبلِکَ اِلاّ رِجالاً نوحی اِلَیهِم فَسـَلوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لاتَعلَمون» (سوره نحل/16،43)، «و ما اَرسَلنا قَبلَکَ اِلاّ رِجالاً نوحی اِلَیهِم فَسـَلوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لاتَعلَمون».(سوره انبیاء/21،7)
برای تبیین أهل الذکر گذشته از بررسی دو واژه اهل و ذکر که پیش تر بیان شد لازم است مضمون و سیاق آیات مشتمل بر این ترکیب و شأن نزول آنها نیز بررسی شود. مضمون هر دو آیه و نیز آیه 8 سوره انبیاء/21 برای تثبیت و تاکید این حقیقت است که پیامبران و فرستادگان الهی از نوع بشر و رجال اِنسی بوده اند: «...اِلاّ رِجالاً نوحی اِلَیهِم...».

[ویکی فقه] اهل الذکر (قرآن). ذکر در لغت به معنای قوه حافظه و یاد کردن است؛ خواه با زبان یا قلب . به قرآن و رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم نیز ذکر گفته شده و اهل ذکر در این مدخل، آگاهان به طور عموم، عالمان به کتاب های آسمانی و امامان علیهم السلام می باشند.
ذکر در لغت به معنای قوه حافظه و یاد کردن است؛ خواه با زبان یا قلب. به قرآن و رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم نیز ذکر گفته شده و اهل ذکر در این مدخل، آگاهان («فسئلوا اهل الذکر» به یک اصل عمومی عقلایی دلالت دارد و آن وجوب رجوع جاهل به عالم است. ) به طور عموم، عالمان به کتاب های آسمانی (مطابق ظاهر و سیاق آیات ۷ و ۴۳ سوره های انبیا و نحل . ) و امامان علیهم السلام هستند.
← کلام حضرت امام باقر
قرآن کریم ذکر است، همچنانکه کتاب نوح و صحف ابراهیم و تورات موسی و زبور داوود و انجیل عیسی علیه السلام که همه کتابهای آسمانیند نیز ذکرند، و بعضی از اهل این کتابها آنها که این کتابها برای ایشان نازل شده و گروندگان به این کتابها اهل ذکرند. و چون اهل و متخصص هر چیزی نسبت به آن چیز عارفتر و بیناتر و به اخبار آن داناترند پس کسانی که می خواهند نسبت به آن چیز اطلاع بدست آورند لازم است به اهل آن مراجعه کنند، و اهل کتابهای آسمانی همان دانشمندانی هستند که تخصصشان در علم آن کتاب و عمل به شرایع آن است آنها اهل خبره و عاملین به آن علمند، اخبار انبیاء را می دانند، پس دیگران باید به آنان مراجعه نمایند.لیکن مشرکین که در آیه شریفه «فاسئلوا اهل الذکر» مورد خطاب هستند از آنجائیکه نمی خواستند تسلیم گفته های رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم و نبوت او شده تصدیقش کنند، و قرآن را مسخره می کردند، همچنانکه خود قرآن حکایت می کند که «قالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون» (و گفتند ای کسی که قرآن بر او نازل شده است به یقین تو دیوانه ای) لذا نمی توانند مورد خطاب در جمله «فاسئلوا اهل الذکر»بوده باشند، و این جمله جز با یهودیان اهل تورات قابل انطباق نیست، مخصوصا با در نظر داشتن اینکه یهودیان دشمن رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم بودند و نبوتش را رد می کردند، و دلهای مشرکین با دشمنی آنان گرم بود، چون یهودیان از مشرکین طرفداری می کردند، و گفتند: «هؤ لاء اهدی من الذین آمنوا سبیلا» (اینان از کسانی که ایمان آورده اند راه یافته ترند).
← عمومیت معنای اهل ذکر
اهل الذکر، اهل الذکر در صدر اسلام، حجیت قول اهل الذکر، رجوع به اهل الذکر، موقعیت اجتماعی اهل الذکر.

پیشنهاد کاربران

بپرس