زهرا دولت دوست - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shopping cart: =trolley ( انگلیسی بریتانیایی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

avert your eyes: چشاتو درویش کن!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

avert your eyes: چشاتو درویش کن!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undercut: مدل موی بوکسوری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undercut: مدل موی بوکسوری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

buzz cut: مدل موی تراشیده شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

braid: مدل موی بافته شده ( امریکن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

braid: مدل موی بافته شده ( امریکن )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plait: مدل موی بافته شده ( بریتیش )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plait: مدل موی بافته شده ( بریتیش )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bangs: مدل موی چتری ( امریکن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bangs: مدل موی چتری ( امریکن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fringe: مدل موی چتری ( بریتیش )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pigtail: مدل موی خرگوشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pigtail: مدل موی خرگوشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

straight: مدل موی صاف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

straight: مدل موی صاف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wavy: موی موجدار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

perm: موی فر دایم و ثابت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for gods sake: تو رو خدا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for gods sake: تو رو خدا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hear: وقتی اتفاقی و ناخودآگاه چیزی میشنوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

listen: وقتی آگاهانه و باقصد به چیزی گوش می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

listen: وقتی آگاهانه و باقصد به چیزی گوش می ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fussy: مشکل پسند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fussy: مشکل پسند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre my sweetie pie: جیگر منی!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

youre my sweetie pie: جیگر منی!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a sip: یه قلپ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a sip: یه قلپ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

PM: private message = پیام خصوصی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hes green with envy: از حسودی داره میمیره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hes green with envy: از حسودی داره میمیره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down on life: تف تو این زندگی!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

down on life: تف تو این زندگی!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

not sleep a wink: چشم رو هم نذاشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

yet: هنوز ( آخر جمله استفاده میشه )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jump to conclusions: زود قضاوت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

jump to conclusions: زود قضاوت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont jump to conclusions: زود قضاوت نکن!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dont jump to conclusions: زود قضاوت نکن!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thats so lame: خیلی ضایع ست!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thats so lame: خیلی ضایع ست!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

starter: پیش غذا ( بریتیش )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

may: پنجمین ماه میلادی ( 11 اردیبهشت تا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

june: ششمین ماه میلادی ( 11 خرداد تا 9 ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

june: ششمین ماه میلادی ( 11 خرداد تا 9 ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

april: چهارمین ماه میلادی ( 12 فروردین تا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

april: چهارمین ماه میلادی ( 12 فروردین تا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

july: هفتمین ماه میلادی ( 10 تیر تا 9 مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

july: هفتمین ماه میلادی ( 10 تیر تا 9 مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

august: هشتمین ماه میلادی ( 10 مرداد تا 9 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

august: هشتمین ماه میلادی ( 10 مرداد تا 9 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

september: نهمین ماه میلادی ( 10 شهریور تا 8 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

september: نهمین ماه میلادی ( 10 شهریور تا 8 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

october: دهمین ماه میلادی ( 9 مهر تا 9 آبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

october: دهمین ماه میلادی ( 9 مهر تا 9 آبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

november: یازدهمین ماه میلادی ( 10 آبان تا 9 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

november: یازدهمین ماه میلادی ( 10 آبان تا 9 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

december: دوازدهمین ماه میلادی ( 10 آذر تا 1 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

december: دوازدهمین ماه میلادی ( 10 آذر تا 1 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

january: اولین ماه میلادی ( 11 دی تا 11 بهم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

january: اولین ماه میلادی ( 11 دی تا 11 بهم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

february: دومین ماه میلادی ( 12 بهمن تا 9 اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

february: دومین ماه میلادی ( 12 بهمن تا 9 اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

march: سومین ماه میلادی ( 10 اسفند تا 11 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

march: سومین ماه میلادی ( 10 اسفند تا 11 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

so and so: فلان فلان شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so and so: فلان فلان شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sleepyhead: خوابالو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sleepyhead: خوابالو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rise and shine sleepy head: بیدار شو خوابالو !

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rise and shine sleepy head: بیدار شو خوابالو !

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

please hold: گوشی خدمتتون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

please hold: گوشی خدمتتون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wet blanket: ضدحال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wet blanket: ضدحال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hi yourself: علیک السلام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hi yourself: علیک السلام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

to be honest: رک بگم. . .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heart speaks to heart: دل به دل راه داره !

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heart speaks to heart: دل به دل راه داره !

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bachelor: مرد عاقلی که هنوز ازدواج نکرده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tops: 1 ) توپه, حرف نداره 2 ) فوق فوقش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tops: 1 ) توپه, حرف نداره 2 ) فوق فوقش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kudos to you: احسنت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kudos to you: احسنت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what a relief: آخییییش راحت شدم !

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

what a relief: آخییییش راحت شدم !

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

popular: به معنای محبوب یعنی کسی که بسیاری ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

famous: به معنی معروف یعنی کسی که به خاطر د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

famous: به معنی معروف یعنی کسی که به خاطر د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont lick your lips: شکمتو صابون نزن !

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

howdy: سلام علیکم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

howdy: سلام علیکم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how is it going: چه خبرا؟ خوش میگذره؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a lot in common: با هم تفاهم داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

have a lot in common: با هم تفاهم داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

woe betide: وای به حال کسی که. . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

woe betide: وای به حال کسی که. . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in a pigs eye: آره ارواح عمت !

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre so dumb: خیلی اسکولی!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he has a crush on me: او خاطر خواه من شده !

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bogeyman: لولو خورخوره!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im easy: برای من فرقی نداره !

١ سال پیش

مدال‌های زهرا دولت دوست