نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
extort: به چنگ آوردن ، کسب کردن تحمیل کردن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bogeyman: لولو خورخوره!
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tell tales: 1. چغلی کردن 2. غیبت کردن ، پشت سر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
highway robbery: دزدی تو روز روشن. . سر گردنه. .
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on impact: در هنگام برخورد. . در لحظه اِصابت. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
im easy: برای من فرقی نداره !
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put your trust in god: به خدا توکل کن!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
put your trust in god: به خدا توکل کن!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
muncle: دایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
muncle: دایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
badly: بدجور
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
badly: بدجور
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
zip up: بستن زیپ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on the market: در دسترس برای فروش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reading: منابع خواندنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reading: منابع خواندنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
churn: دستگاه کره سازی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
saint louis: شهری در ایالت میزوری کشور امریکا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
diner: نوعی رستوران فست فود که بیشتر در ام ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kudos to you: ایول دارید!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you fell from grace: از چشمم افتادی !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you fell from grace: از چشمم افتادی !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep your chin up: اخماتو وا کن!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
im afraid: جسارتا ببخشید اما. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
im afraid: جسارتا ببخشید اما. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the pot calls the kettle black: دیگ به دیگ میگه روت سیاه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the pot calls the kettle black: دیگ به دیگ میگه روت سیاه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
screw you: تو روحت !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
screw you: تو روحت !
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shut your gob: اون دهنتو ببند
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
mark my words: به حرفم میرسی. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
AM: 12 نیمه شب تا 11:59 صبح قبل از ظهر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
god bless his soul: خدا رحمتش کنه !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
god bless his soul: خدا رحمتش کنه !
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
its finally here: بالاخره رسید
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
serve: ارائه غذا یا نوشیدنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
out of: بیان یک مقدار از کل یا یک عدد کسری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
do the laundry: رخت شستن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
whats up: قضیه چیه؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
movie studio: استودیو سینمایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
movie studio: استودیو سینمایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
leave a message: پیغام گذاشتن مثال⬇ ?can I leave a m ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you got it: خیالت تخت. . . باشه. . . خودت خوا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you got it: مثال⬇ !Stop talking to me - ( دی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got it right: درست فهمیدی. . . همینه, درسته. . ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
autograph: امضای فردِ معروف برای طرفدارانش که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
knock on wood: بزنم به تخته !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
knock on wood: بزنم به تخته !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
when the chips are down: در موقعیت بحرانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
when the chips are down: در موقعیت بحرانی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i dont give a damn: من اهمیّت نمیدم. . . به کتفِ چپمم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i dont give a damn: من اهمیّت نمیدم. . . به کتفِ چپمم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hijacker: دزد هواپیما و ماشین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
haberdasher: فروشنده لوازمِ خیاطی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on impact: در هنگام برخورد. . در لحظه اِصابت. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on impact: در هنگام برخورد. . در لحظه اِصابت. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in jest: به شوخی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in jest: به شوخی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
catch a chill: چاییدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch a chill: چاییدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
broaden out: 1. دامنه ( چیزی را ) وسیعتر کردن, ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
loss of life: تلفاتِ جانی ، تلفات
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
max out: 1. همه زور خود را زدن 2. زیاده روی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
money talks: مشکلی نیست که با پول آسان نشود
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for my money: به عقیده من، به نظر من
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
for my money: به عقیده من، به نظر من
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thats a likely story: بشنو و باور نکن ! تو گفتیو منم باور ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thats a likely story: بشنو و باور نکن ! تو گفتیو منم باور ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hold back: پا پس کشیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
highway robbery: دزدی تو روز روشن. . سر گردنه. .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cross your heart: قسم میخوری ؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cross your heart: قسم میخوری ؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make good: 1. [خسارت و. . ] جبران کردن 2. [قرض ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make good: 1. [خسارت و. . ] جبران کردن 2. [قرض ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
miss: برای خانم هایی که مطمئنیم مجردند و ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mrs: برای خانم هایی که مطمئنیم متأهلند
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
mrs: برای خانم هایی که مطمئنیم متأهلند
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have kittens: دستپاچه شدن سراسیمه شدن نگران شدن ن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have kittens: دستپاچه شدن سراسیمه شدن نگران شدن ن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a laugh: چه بامزه ! چه خنده دار !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a laugh: چه بامزه ! چه خنده دار !
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move the goalposts: بامبول درآوردن شرایط را سخت تر کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
move the goalposts: بامبول درآوردن شرایط را سخت تر کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
extort: به چنگ آوردن ، کسب کردن تحمیل کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be yours for the asking: فقط کافیه لب تر کنی. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be yours for the asking: فقط کافیه لب تر کنی. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sink in: 1. درک شدن ، پی برده شدن 2. [مایعات ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sink into a coma: به حالت إغما افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in my view: به نظر من, به عقیده من , به گمان من
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in my view: به نظر من, به عقیده من , به گمان من
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it thaws: 1. گرم شدن هوا 2. آب شدن یخ و برف ه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
squirrel away: 1. قایم کردن 2. ذخیره کردن, جمع کرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
squirrel away: 1. قایم کردن 2. ذخیره کردن, جمع کرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
revel in: حَظ کردن از
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
revel in: حَظ کردن از
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pounding: ( صدای ) تاق تاق آسیب شکست سخت حمله
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a pounding: مورد حمله قرار گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take potluck: 1. شانس خود را امتحان کردن ، کاری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take potluck: 1. شانس خود را امتحان کردن ، کاری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
potluck: 1. غذایی که مهمان ها با خود به مهما ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
raise questions: زیر سوال بردن ، ایجاد تردید کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
raise questions: زیر سوال بردن ، ایجاد تردید کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be quids in: حسابی پولدار شدن پول خوبی به جیب زد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be quids in: حسابی پولدار شدن پول خوبی به جیب زد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as quid pro quo for: 1. در عَوَضِ ، به ازایِ 2. به جبران ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as quid pro quo for: 1. در عَوَضِ ، به ازایِ 2. به جبران ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
waifs and strays: 1. مردم خانه به دوش 2. حیوان ولگرد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tongues are wagging: وراجی کردن حرف درآوردن شایعه ساختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tongues are wagging: وراجی کردن حرف درآوردن شایعه ساختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
its about time: دیگر وقت آن رسیدن که. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teem with: 1. [باران]شروشر آمدن ، شروشر باریدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
teem with: 1. [باران]شروشر آمدن ، شروشر باریدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tell tales: 1. چغلی کردن 2. غیبت کردن ، پشت سر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tell tales: 1. چغلی کردن 2. غیبت کردن ، پشت سر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
commit suicide: دست به خودکشی زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
commit suicide: دست به خودکشی زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reduce to tears: کسی رو به گریه انداختن اشک کسی رو د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reduce to tears: کسی رو به گریه انداختن اشک کسی رو د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be torn between: 1. بین. . . و. . . گیر افتادن I was ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be torn between: 1. بین. . . و. . . گیر افتادن I was ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be torn between: 2. بین. . . و. . . مردد بودن I'm to ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a vacant lot: زمین بایر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a vacant lot: زمین بایر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
shake a leg: بجنب دیگه !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
washing powder: پودر رختشویی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
washing powder: پودر رختشویی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have a good time: اوقات خوبی داشتن خوش گذشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a good time: اوقات خوبی داشتن خوش گذشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
column: ستون روزنامه یک قطعه یا مقاله در یک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on the horizon: 1. قریب الوقوع بودن 2. احتمال چیزی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on the horizon: 1. قریب الوقوع بودن 2. احتمال چیزی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at daggers drawn: ( با هم ) مثل کارد و پنیر بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be at daggers drawn: ( با هم ) مثل کارد و پنیر بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
clean up: رُفت و روب کردن جارو پارو کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از چین خوردگی زمین: تاقدیس
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از چین خوردگی زمین: تاقدیس
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشتراک داشتن: have in common
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اشتراک داشتن: have in common
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prc: مخفف people's republic of china یعن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prc: مخفف people's republic of china یعن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
conclude: مترادف ⬅️ deduce
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conclude: مترادف ⬅️ deduce
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lifestyle: Way of life
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have less: do not have so much
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have little: ⬅️ be short of
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پایتخت استرالیا: Canberra ⬅️ کانبرا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بریتانیا: = United Kingdom = Britain = Englan ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close knit: یک خانواده متحد و صمیمی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think so: فکر میکنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
i think so: فکر میکنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sit on: نشستن روی. . . مثال:sitting on the ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sit on: نشستن روی. . . مثال:sitting on the ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a and e: =accident and emergency =[بیمارستان ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a and e: =accident and emergency =[بیمارستان ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take sb aback: to surprise or shock sb=
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be taken aback: یکه خوردن ، جا خوردن مثال= I was ta ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be taken aback: یکه خوردن ، جا خوردن مثال= I was ta ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abandoned child: بچه سر راهی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abandoned child: بچه سر راهی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abashed: ( . adj ) شرمنده، خجل، شرمسار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abashed: ( . adj ) شرمنده، خجل، شرمسار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
abase oneself: 1 ) خود را خوار و کوچک کردن 2 ) خود ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abase oneself: 1 ) خود را خوار و کوچک کردن 2 ) خود ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
abbatoir: =slaughter house =کشتارگاه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
baby back pack: کوله پشتی حامل بچه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drugstore: نوعی داروخانه که محصولات متنوع تری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
drugstore: نوعی داروخانه که محصولات متنوع تری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pharmacy: داروخانه ای که ( برخلاف drug store ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in a minute: = ( تا ) چند لحظه دیگر مثال⬇ The do ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in a minute: = ( تا ) چند لحظه دیگر مثال⬇ The do ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smells good: بوی خوبی میاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smells good: بوی خوبی میاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
amusement park: شهر بازی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
my treat: =مهمون من مثال⬇ let's go out for di ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eyelash curler: فر مژه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eyelash curler: فر مژه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
moisturizer: کرم مرطوب کننده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
moisturizer: کرم مرطوب کننده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
beat the rug: ( با چوب ) کوبیدن به قالیچه برای از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
im positive: مطمعنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
safari park: پارک حیات وحش ( بازدید کنندگان میتو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
safari park: پارک حیات وحش ( بازدید کنندگان میتو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shottlecock: توپ بدمینتون
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shottlecock: توپ بدمینتون
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trolley: =shopping cart ( انگلیسی آمریکایی )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trolley: =shopping cart ( انگلیسی آمریکایی )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shopping cart: =trolley ( انگلیسی بریتانیایی )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
avert your eyes: چشاتو درویش کن!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
avert your eyes: چشاتو درویش کن!
١١ ماه پیش
١