سید وحید طباطباییان - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intradiegetic: درون روایتی، درون داستانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shorn wemen: زنان گیس بریده، زنان سرتراشیده ( زن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amoureuse: دلداده، عاشق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cruel fate: تقدیر تلخ، سرنوشت تیره و تار، بخت س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grotesque: بدقواره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jewish infiltrated: زیر نفوذ یهودیان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

collaborationist: همدستگرایی ، همدستی ( با دشمن در هن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rougher: به عنوان صفت برتر: خشن تر، زمخت تر، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alcohol contaminated: الکل آلوده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

garce: هرزه ( به فرانسوی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fatalitaire: سرنوشت ساز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transcend: فراتر رفتن_ پشت سر نهادن_ رد شدن از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hard boiled politician: سیاستمدار کله شق، سیاستمدار متعصب ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cradle: در معنی فعل: بغل کردن، در آغوش گرفت ...

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vilification: شرارت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

romantic: پر شور، سوزان ( صفتی برای عشق )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leaflets: برگه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obscured: ابهام آمیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assume: حدس زدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sympathetically: ذلیلانه، قابل دلسوزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taboo: خط قرمز _ ممنوعیات - محرمات_ ممنوعه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in terms of: از نگاه. . . ، از دیدگاه. . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

revolutionary: بنیاد برافکنانه_ ساختارشکنانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: طاقت فرسا - توان فرسا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ghetto: زاغه نشین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

locus classicus: نمونه بارز_ نمونه چشمگیر _ کهن نمون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expressionism: برون ریزگرایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repressive: سرکوبگر - سرکوبگرانه - سرکوبگرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repressive: سرکوبگر - سرکوبگرانه - سرکوبگرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

painted: رنگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sketchiness: سرسری نگریستن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

labor: آبستنی_ زایمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expression: برون ریزی ( پیشوند ex به معنای بیرو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

schlock: سینما: آبکی_ در پیت_ بنجل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blaxploitation: بهره کشی از سیاهان_ ادبیات و سینما: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

possessed: افسون شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rear: پیشینه_ پیشینه داشتن_ سابقه داشتن_ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

characterize: ویژگی پردازی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

characterise: ویژگی پردازی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

embryonic: اندک_ ناچیز_ نادیدنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lycanthropy: گرگ سانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

passivity: کنش ناپذیری_ بی کنشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passivity: کنش ناپذیری_ بی کنشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grotesque: بدقواره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recurrent: پی در پی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

besieged: در بند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

counterpoint: درهم آمیزی ناسازگاری ها_ ترکیب تناق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counterpoint: درهم آمیزی ناسازگاری ها_ ترکیب تناق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come across: رو در رو شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

striking: تکان دهنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exhilarating: نشاط آور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imminent: زود هنگام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imminence: زود هنگامی_ زودآیندی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imminence: زود هنگامی_ زودآیندی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at stake: درتیررس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound track: قطعه صوتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

customer: خریدار، مشتری، ( در سینما و رسانه ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equation: همسان پنداری_ یکسان پنداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

genre: گونه ادبی_ گونه سینمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

euthanasia: آسان مرگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

castration: اخته سازی_ اخته گری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formulation: سامانمند نمودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generally: کمابیش_ کم و بیش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deployment: چینش_ چیدمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voyeurism: هیزی_ هیزبازی_ چشم چرانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

establishment: نهاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recurrent: پیاپی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autonomous: خودخواسته_ خودمحورانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diary: یادداشت های روزانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

identification: همسان پنداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intertextuality: بینامتنیت، میان متنی، میان بافتاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appropriator: شایسته، درخور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overrule: فراقانونی برخورد کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

riven: فروپاشیده، از هم پاشیده، شکست خورده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antistablishment: سازمانی ستیز_ ضدسازمان یافتگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antistablish: نهادینه ستیزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hood: اراذل و اوباش ( یکی از معانی آن )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corrigible: بهبودپذیر ، درست شدنی، سامان پذیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

watchable: تماشایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unwatchable: غیرقابل تماشا_ تماشا ناشدنی_ ناتماش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unpuritanical: ناپارسایانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snivelling: مفو_ دماغو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sentimentality: احساس گرایی، احساسات گرایی، احساسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sentimentality: احساس گرایی، احساسات گرایی، احساسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leather bar: میکده همجنسگرایان_ میکده چرم پوشان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embodiment: بازنمایی_ بازنمون_ نماد_ تبلور_ تجس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidence: باور، باورمندی، پشتگرمی، دلگرمی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self contempt: خودپست انگاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sore thumb: گاو پیشانی سفید، استخوان لای زخم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sexlessness: جنسیت زدایی شده، جنسیت زدایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sexlessly: جنسیت زدودگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quasiliberated: شبه آزادی خواه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accounted for: به شمار آوردن_ به پای چیزی نهادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

embryonically: آغازین، اولیه، بنیادین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clootie: درخت مقدس_ نذر و نیاز ( نوار پارچه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clootie tree: درخت مقدس_ آقا دار ( در شمال ایران ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clootie well: چاه مقدس_ چشمه مقدس ( که برای برآور ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

votive: پیشکشی، نذری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

professedly: مثلا. . . به اصطلاح. . . . به قول ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drenched with blood: غرق در خون، خون آلوده، خیس خون، خیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bowdlerized: پاکسازی شده، پالایش شده از نکات غیر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quiet spoken: صدای آرام، صدای آرامش بخش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

within the circle: در جریان ( بودن ) ، در چرخه ( چیزی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay within the circle: در جریان ( چیزی یا کسی ) بودن در جر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deducible: دریافت کردنی، دریافت شدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

message movie: فیلم شعاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i e: به گفته ای دیگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oblique: سربسته، سرپوشیده، متلک وار، کنایه آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hade: ( در افسانه شناسی یونانی، و کمابیش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seminal: جریان ساز، جنبش آفرین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disquiet: جنجال ، آشوب جنجالی، پرآشوبی، آشوب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disquietness: جنجال، آشوب، هیاهو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convention: قراردادهای هنری، شیوه ها و سنت های ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slip into another suit: به پوششی دیگر درآمدن، جامه ای دیگر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

orgasmically: شهوانی ، کامجویانه، به گونه ای ارضا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disforest: جنگل زدایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

captive jobs: کاری که از روی علاقه انجام گردد. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infantilism: کودک منشی، بچگانکی، کودک خویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

desexualize: جنسیت زدایی، جنسی زدایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

desexualized: جنسیت زدایی شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

desex: کامجویی زدایی، جنسیت زدایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mercerised: ابریشم دوزی شده، ابریشم دوخت، ابریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mercerisation: ابریشمین سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mercerism: ابریشم گرایی، ابریشم دوستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uncompromised: سازش ناپذیر، آشتی ناپذیر، آشتی ناکن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fact: یافته ها، داده ها، آورده ها، گواهان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in fact: یافته ها نشان می دهند. . . داده ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

british amicus: اتحادیه ( فیلمسازی ) بریتانیا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mccarthyism: مک کارتی نگری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

account for: حاکی از. . . بودن، گویای. . . . بود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

closure: پایان بندی ( در سینما )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncommercial: غیربازاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sardonicism: متلک پرانی، طعنه زنی، کنایه گویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prison inmate: هم سلولی، هم زندانی، هم بندی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

representationalism: نمودگرایی، بازنمون گرایی، نمودار گر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oxymoron: البته پارادوکس با آگزیمورون فرق دار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leap ahead: جهش به جلو، خیزش به پیش، پیش رفتن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ficelle: نخی که عروسک خیمه شب بازی را با آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eroticise: شهوت انگیزی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eroticize: شهوت انگیز نمودن، شهوانی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de eroticize: شهوت زدایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

justice of the peace: این مقام در کلیساهای محلی می تواند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eccentrical: ناشناخته، ناروال، واگرا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

local colour: رنگ و بوی بومی، بومی گرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crazy comedy: کمدی خل و چل بازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

screwball comedy: کمدی سرخوشانه ( زیرشاخه ای از کمدی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unself consciousness: ناخودآگاهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

manque: نارس، پر کم و کاست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distancing effect: ترفند فاصله گذاری، اثر فاصله گذاری

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های سید وحید طباطباییان