سید وحید طباطباییان - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film notes: فیلم نگاشت یادداشت های سینمایی

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

queer: درود بر دوستان عزیز. اون بالا توضیح ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bowled: در برخی متون به معنای: مبهوت، افسون ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

felt boots: چکمه هایی نمدین چکمه های نمدی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ripple: گسترش یافتن ( مانند موج ) ، آغاز به ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nature: آفرینش، نهاد، سرشت، زیست بوم

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expressed: نمایان، برون ریخته

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clausal: گزاره ای جمله واره ای

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

symbiotic: همزیستانه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

avant letter: پیشگام پیشرو

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de poetized: شاعرانگی زدایی شده شعرزدایی شده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de poetize: , شعرزدایی شاعرانگی زدایی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throw in one's lot with: سهم خود را ادا کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throw in one's lot with somebody: سهم ( دین ) خود را به کسی ادا کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

align with: در کنار. . . جای دادن، در کنار. . . ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let down: نارو زدن، پشت کسی رو خالی کردن، ( ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understatement: دست کم گرفتن، خوار کردن، ساده انگار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unanimist: همداستانگرا ( پیرو مکتب ادبی همدا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

connecting thread: رشته پیوند نخ اتصال نخ تسبیح

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get somebody out of spot: کسی را منصرف کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reclaimable: بازگشت پذیر، برگشتنی، تواب ( در مسا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to err on the side of something: این اصطلاح زمانی به کار می رود که م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread and butter job: کار نان و آب دار شغل پردرآمد شغل ن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bread and butter letter: سپاسنامه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

romano german languages: زبان های رومی - آلمانی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stretch: بازه زمانی ( در برخی متون )

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

castration: اخته سازی_ اخته گری

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trigger: جرقه ( چیزی را ) زدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sovkino: سینمای شوروی موسسه دولتی سینمای شور ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stenogram: گفتار نوشته ( در فیلم های صامت )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agit architecture: معماری تبلیغاتی ( در شوروی سابق ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tear hair: موی ( کسی را ) کَندن موی ( کسی را ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rapport: بده و بستان ها ، همدلی ها، سازگاری ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parental roof: منزل پدری

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lapse into: به ورطه. . . افتادن، به پرتگاه. . . ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

giving living flesh: نفس روح افزا دمیدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basin everything in experience: به بوته آزمایش نهادن به بوته آزمای ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sovkhoz: موسسه کشاورزی وروستایی دولتی مزرعه ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loins: gird ( up ) one's loins کمر همت را ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pages corps: سپاه جوانان ( آکادمی نظامی روسیه تز ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dedramatization: نمایش زدایی داستان زدایی آب و تاب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sonata form: ساختار سه پرده ای ساختار سه بخشی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleiade: ستارگان درخشان ستارگان نامدار ( اف ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

football slips: لباس فوتبال

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

felt hat: کلاه نمدی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aids de camp: معاون معاون اجرای دستیار در سینما: ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

from end to end: از سر تا ته از سر تا پا از بالا ت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proletkult: مکتب کارگری آیین کارگری ( نام یکی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

komsomol: عضو حزب جوانان کمونیست

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kiss curl: زلف طره موی روی پیشانی موی فرفری

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick up a din: غوغا به پا کردن غوغا به راه انداخت ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sign oneself: خود را ثابت کردن ضامن کسی شدن خود ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phallogocentric: مردمحوری در گفتمان مردسالاری در گفت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

system d: باری به هر جهت گرفتن کارها زرنگ باز ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agit film: فیلم تبلیغاتی ( فیلم پروپاگاندایی د ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agit train: قطار تبلیغاتی ( یک موتور لوکوموتیو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand cranked camera: دوربین دستی ( دوربین هایی که پیش از ...

٣ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

آنکه باد بکارد، طوفان درو خواهد کر ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rsfsr: جمهوری سوسیالیستی فدراتیو شوروی روس ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spit in someone's eye: اصطلاحی برای تحقیر دیگران کسی رو دا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duncanism: دانکنیسم فلسفه برخی افراد که آزادی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metteur en scene: کارگردان کارگردان صحنه ای طراح صح ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proletcult: مکتب کارگری ( نام نهادی فرهنگی بود ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dramaturgist: نمایش شناس نمایش پردازی نمایشنامه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adventure story: داستان ماجراجویانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall in step with the epoch: همرنگ جماعت شدن همسوی با جمع شدن ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tone: مایه، رنگمایه، ته مایه،

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eccentricism: نامتعارف گرایی ناروال گرایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

photo comic: داستان مصور داستان عکاسیک ( جناب آق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deformity: کژاندامی، دژاندامی، کژدیسی، دژدیسی، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike: اثر گذاشتن. اثرگذار بودن. نشان نهاد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see off: بدرقه کردن ( یعنی همون که به از سه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viability: ماندگاری_ زیست پذیری _ زنده ماندنی_ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metaphor: همانند سازی ( استعاره )

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resolution: ( در ادبیات داستانی ) گره گشایی، وا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptationist: سازگاری گرا سازگاری گرایانه ( در بح ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embark: بار سفر را بستن - باروبندیل سفر را ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whereas: چه بسا، از سویی دیگر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undertone: مایه، ته مایه، رنگمایه، رنگ و بو

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sex ratio birth: نسبت جنسیتی موالید نسبت جنسیتی متو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pansexualism: همه جنسگرایی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plurisexuality: چندجنسگرایی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well versed in: کارآزموده در. . . کارکشته در. . . ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

currently: این روزها، هم اینک، اخیراً

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

locus classicus: نمونه بارز_ نمونه چشمگیر _ کهن نمون ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

campaign: کارزار، پویش

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

realized: آشنا، شناخته شده، به نمایش درآمده، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self advertiser: خودنما

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self advertisement: خودتبلیغ گری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mise en abyme: تصویر در تصویر داستان در داستان در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

latin lover: شمایل عاشق کلاسیک ( در ادبیات ارو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

show house: خانه نمونه تبلیغاتی برای فروش فیلم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard to obtain: دور از دسترس سخت دسترس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vichy regime: حکومت ویشی ( حکومت همدست نازی ها در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grandiose narcissism: خودشیفتگی خودبزرگ بینانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

codebased censorship: سانسور منشوری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

running with the hare and hunting with the hounds: رفیق دزد و شریک قافله هم از توبره م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: به دست گرفتن، پی گرفتن، پیگیری کردن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crime crapuleux: جنایات فجیع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cope with: همسو شدن، سازگاری یافتن، همخوانی کر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eroticised: شهوانی، شهوت انگیز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

promiscuousness: بی بندوباری، هوسرانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leopard skin motif shirt: پیراهن پوست پلنگی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overdemanding: زیاده خواهی، زیاده طلبی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catty jibes: متلک های اهانت آمیز اهانت های تحقی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dance partner: هم رقص ( مانند همکار و هم کلاس و. . ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swish pan: پن شلاقی، حرکت پرشتاب دوربین

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fallen woman: زن تن فروش، روسپی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polar film: اصطلاح پولار ( با قطبی اشتباه نشود ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scopophilic: چشم چرانانه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scopophiliac: چشم چران، هیز

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bleed someone wealth: ثروت کسی را بالا کشیدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jeune fille fatale: دختر جوان اغواگر ( شمایلی در فیلم ه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

angel faced: پری چهر، پریچهره

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non investigative: بررسی ناپذیر، بررسی نشدنی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asexualise: جنسیت زدایی، جذابیت زدایی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asexualize: جنسیت زدایی، جذابیت زدایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonsexualised: بدون جذابیت جنسی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sugar mommy: دلداده پیر و پولدار یا: پیردلداده پ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unalluring: وسوسه ناانگیز، ساده، غیرجذاب، نافری ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resonance: بازتاب، بازپژواک، هم افزایی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spawn: تخم و ترکه ( فرزند )

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dolly in: حرکت دوربین بر ارابه ( یا سه پایه چ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misogynous: زن ستیزانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diegetical: داستانی، روایتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diegetically: همسوی با داستان، همسوی با روایت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

homme fatal: مرد اغواگر، مرد ویرانگر ( در فیلم ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rigged against: همدست شدن علیه هم پیمان شدن دربرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erotics of power: شهوانیت برای کسب قدرت قدرت برآمده ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film gris: فیلم خاکستری ( فیلم گری، اصطلاحی فر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jewel encrusted: جواهرآذین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

voyeuristically: چشم چرانانه، هیز، نطربازانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cherchez la femme: همیشه پای یک زن در میان است! دنبال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiromantic: عشق ستیزانه عاشق کُش، عاشق کُشانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiromanticism: عشق ستیزانه عشق کُشی، عاشق کُشانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petite garce: هرزه ریزه میزه هرزه ریز نقش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sociosexuality: اجتماعی _جنسیتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

varying degrees of: اندازه ای مختلف از. . . اندازه های ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fille moderne: زن امروزی، دختر امروزی ( فرانسوی )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

working girl: دختر کار، دختر شاغل ( کارگر جنسی )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intradiegetic: درون روایتی، درون داستانی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shorn wemen: زنان گیس بریده، زنان سرتراشیده ( زن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amoureuse: دلداده، عاشق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cruel fate: تقدیر تلخ، سرنوشت تیره و تار، بخت س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grotesque: بدقواره

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jewish infiltrated: زیر نفوذ یهودیان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

collaborationist: همدستگرایی ، همدستی ( با دشمن در هن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rougher: به عنوان صفت برتر: خشن تر، زمخت تر، ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alcohol contaminated: الکل آلوده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

garce: هرزه ( به فرانسوی )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fatalitaire: سرنوشت ساز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transcend: فراتر رفتن_ پشت سر نهادن_ رد شدن از ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ساده شده ی این جمله در واقع چنین ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hard boiled politician: سیاستمدار کله شق، سیاستمدار متعصب ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cradle: در معنی فعل: بغل کردن، در آغوش گرفت ...

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vilification: شرارت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

romantic: پر شور، سوزان ( صفتی برای عشق )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leaflets: برگه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obscured: ابهام آمیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assume: حدس زدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sympathetically: ذلیلانه، قابل دلسوزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taboo: خط قرمز _ ممنوعیات - محرمات_ ممنوعه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in terms of: از نگاه. . . ، از دیدگاه. . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

revolutionary: بنیاد برافکنانه_ ساختارشکنانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: طاقت فرسا - توان فرسا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ghetto: زاغه نشین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

locus classicus: نمونه بارز_ نمونه چشمگیر _ کهن نمون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expressionism: برون ریزگرایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repressive: سرکوبگر - سرکوبگرانه - سرکوبگرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repressive: سرکوبگر - سرکوبگرانه - سرکوبگرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

painted: رنگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sketchiness: سرسری نگریستن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

labor: آبستنی_ زایمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expression: برون ریزی ( پیشوند ex به معنای بیرو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

schlock: سینما: آبکی_ در پیت_ بنجل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blaxploitation: بهره کشی از سیاهان_ ادبیات و سینما: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

possessed: افسون شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rear: پیشینه_ پیشینه داشتن_ سابقه داشتن_ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

characterize: ویژگی پردازی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

characterise: ویژگی پردازی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

embryonic: اندک_ ناچیز_ نادیدنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lycanthropy: گرگ سانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

passivity: کنش ناپذیری_ بی کنشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passivity: کنش ناپذیری_ بی کنشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grotesque: بدقواره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recurrent: پی در پی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

besieged: در بند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

counterpoint: درهم آمیزی ناسازگاری ها_ ترکیب تناق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counterpoint: درهم آمیزی ناسازگاری ها_ ترکیب تناق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come across: رو در رو شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

striking: تکان دهنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exhilarating: نشاط آور

١ سال پیش

مدال‌های سید وحید طباطباییان