سید وحید طباطباییان - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steep in something: درگیر ( کاری یا چیزی ) شدن غرق در ( ...

جدید ٧ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone's head on a spike: سر بُریده کسی را بر نیزه نهادن

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perspectivity: بلندنظری

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alway: همیشه، همواره، همه اوقات ( انگلیسی ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

withouten: بدون، بی شکل انگلیسی میانه without ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bear and squirrel pattern: وصله ناجور ( بخصوص در عشق و ازدواج ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relationism: رابطه گرایی پیوندگرایی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relational sociology: جامعه شناسی رابطه گرا جامعه شناسی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

set one's face: مخالفت کردن به مخالفت پرداختن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mainstream fashion: مد روز

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phallic woman: زن نر - اندام دار

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

improvise: خودجوش ( انجام دادن، سرودن، بازی کر ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

racecraft: پیشه نژادی شغل نژادی جادوگری نژادی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goose bump: مورمور شدن، مو به تن سیخ شدن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underdocumented: فاقد مدارک قانونی کافی بدون مدارک ه ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark factory: کارخانه هوشمند ( کارخانه ای که با ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piece wage: دستمزد خُرده خُرده ( دستمزدی که در ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

productivist: تولیدباور ( بنابر واژه نامه فرهنگ ع ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

species being: هستی گونه ای ( اصطلاحی در فلسفه مار ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pigeonnier: کبوترخانه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

denaturalize: عادت زدایی طبیعت زدایی غیرعادی نمود ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vitalistic: زیست باورانه زندگی باورانه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cling: آویختن، دستاویز کردن، چنگ زدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the linguistic turn: چرخش زبانی، چرخش زبانشناسی، چرخش زب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obscene publication act: لایحه انتشار صحنه های قبیحه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

periodisation: دوره بندی ( در ادبیات و هنر )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give up ghost: روح از بدن خارج شدن به لقاءالله پی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typically: مثال زدنی، نمونه آوردنی، الگووار

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reciprocity: همیاری، تعامل، بده بستان

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deskscript: میزنگاره

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

red corner: کُنج سرخ، کُنج زیبا در خانه های رو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to hurry somebody: کسی را هولزده کردن کسی را دستپاچه ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reassurance: دلگرمی، پشتگرمی، دل آسودگی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

convention: قراردادهای هنری، شیوه ها و سنت های ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film notes: فیلم نگاشت یادداشت های سینمایی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

queer: درود بر دوستان عزیز. اون بالا توضیح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bowled: در برخی متون به معنای: مبهوت، افسون ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

felt boots: چکمه هایی نمدین چکمه های نمدی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ripple: گسترش یافتن ( مانند موج ) ، آغاز به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nature: آفرینش، نهاد، سرشت، زیست بوم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expressed: نمایان، برون ریخته

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clausal: گزاره ای جمله واره ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

symbiotic: همزیستانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

avant letter: پیشگام پیشرو

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de poetized: شاعرانگی زدایی شده شعرزدایی شده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de poetize: , شعرزدایی شاعرانگی زدایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throw in one's lot with: سهم خود را ادا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throw in one's lot with somebody: سهم ( دین ) خود را به کسی ادا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

align with: در کنار. . . جای دادن، در کنار. . . ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let down: نارو زدن، پشت کسی رو خالی کردن، ( ک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understatement: دست کم گرفتن، خوار کردن، ساده انگار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unanimist: همداستانگرا ( پیرو مکتب ادبی همدا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

connecting thread: رشته پیوند نخ اتصال نخ تسبیح

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get somebody out of spot: کسی را منصرف کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reclaimable: بازگشت پذیر، برگشتنی، تواب ( در مسا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to err on the side of something: این اصطلاح زمانی به کار می رود که م ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread and butter job: کار نان و آب دار شغل پردرآمد شغل ن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bread and butter letter: سپاسنامه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

romano german languages: زبان های رومی - آلمانی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stretch: بازه زمانی ( در برخی متون )

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

castration: اخته سازی_ اخته گری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trigger: جرقه ( چیزی را ) زدن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sovkino: سینمای شوروی موسسه دولتی سینمای شور ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stenogram: گفتار نوشته ( در فیلم های صامت )

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agit architecture: معماری تبلیغاتی ( در شوروی سابق ) ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tear hair: موی ( کسی را ) کَندن موی ( کسی را ) ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rapport: بده و بستان ها ، همدلی ها، سازگاری ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parental roof: منزل پدری

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lapse into: به ورطه. . . افتادن، به پرتگاه. . . ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

giving living flesh: نفس روح افزا دمیدن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basin everything in experience: به بوته آزمایش نهادن به بوته آزمای ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sovkhoz: موسسه کشاورزی وروستایی دولتی مزرعه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loins: gird ( up ) one's loins کمر همت را ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pages corps: سپاه جوانان ( آکادمی نظامی روسیه تز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dedramatization: نمایش زدایی داستان زدایی آب و تاب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sonata form: ساختار سه پرده ای ساختار سه بخشی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleiade: ستارگان درخشان ستارگان نامدار ( اف ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

football slips: لباس فوتبال

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

felt hat: کلاه نمدی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aids de camp: معاون معاون اجرای دستیار در سینما: ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

from end to end: از سر تا ته از سر تا پا از بالا ت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proletkult: مکتب کارگری آیین کارگری ( نام یکی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

komsomol: عضو حزب جوانان کمونیست

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kiss curl: زلف طره موی روی پیشانی موی فرفری

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick up a din: غوغا به پا کردن غوغا به راه انداخت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sign oneself: خود را ثابت کردن ضامن کسی شدن خود ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phallogocentric: مردمحوری در گفتمان مردسالاری در گفت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

system d: باری به هر جهت گرفتن کارها زرنگ باز ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agit film: فیلم تبلیغاتی ( فیلم پروپاگاندایی د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agit train: قطار تبلیغاتی ( یک موتور لوکوموتیو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand cranked camera: دوربین دستی ( دوربین هایی که پیش از ...

٦ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

آنکه باد بکارد، طوفان درو خواهد کر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rsfsr: جمهوری سوسیالیستی فدراتیو شوروی روس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spit in someone's eye: اصطلاحی برای تحقیر دیگران کسی رو دا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duncanism: دانکنیسم فلسفه برخی افراد که آزادی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metteur en scene: کارگردان کارگردان صحنه ای طراح صح ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proletcult: مکتب کارگری ( نام نهادی فرهنگی بود ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dramaturgist: نمایش شناس نمایش پردازی نمایشنامه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adventure story: داستان ماجراجویانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall in step with the epoch: همرنگ جماعت شدن همسوی با جمع شدن ه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tone: مایه، رنگمایه، ته مایه،

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eccentricism: نامتعارف گرایی ناروال گرایی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

photo comic: داستان مصور داستان عکاسیک ( جناب آق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deformity: کژاندامی، دژاندامی، کژدیسی، دژدیسی، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike: اثر گذاشتن. اثرگذار بودن. نشان نهاد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see off: بدرقه کردن ( یعنی همون که بعد از سه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viability: ماندگاری_ زیست پذیری _ زنده ماندنی_ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metaphor: همانند سازی ( استعاره )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resolution: ( در ادبیات داستانی ) گره گشایی، وا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptationist: سازگاری گرا سازگاری گرایانه ( در بح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embark: بار سفر را بستن - باروبندیل سفر را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whereas: چه بسا، از سویی دیگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undertone: مایه، ته مایه، رنگمایه، رنگ و بو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sex ratio birth: نسبت جنسیتی موالید نسبت جنسیتی متو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pansexualism: همه جنسگرایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plurisexuality: چندجنسگرایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well versed in: کارآزموده در. . . کارکشته در. . . ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

currently: این روزها، هم اینک، اخیراً

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

locus classicus: نمونه بارز_ نمونه چشمگیر _ کهن نمون ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

campaign: کارزار، پویش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

realized: آشنا، شناخته شده، به نمایش درآمده، ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self advertiser: خودنما

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self advertisement: خودتبلیغ گری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mise en abyme: تصویر در تصویر داستان در داستان در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

latin lover: شمایل عاشق کلاسیک ( در ادبیات ارو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

show house: خانه نمونه تبلیغاتی برای فروش فیلم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard to obtain: دور از دسترس سخت دسترس

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vichy regime: حکومت ویشی ( حکومت همدست نازی ها در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grandiose narcissism: خودشیفتگی خودبزرگ بینانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

codebased censorship: سانسور منشوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

running with the hare and hunting with the hounds: رفیق دزد و شریک قافله هم از توبره م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: به دست گرفتن، پی گرفتن، پیگیری کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crime crapuleux: جنایات فجیع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cope with: همسو شدن، سازگاری یافتن، همخوانی کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eroticised: شهوانی، شهوت انگیز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

promiscuousness: بی بندوباری، هوسرانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leopard skin motif shirt: پیراهن پوست پلنگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overdemanding: زیاده خواهی، زیاده طلبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catty jibes: متلک های اهانت آمیز اهانت های تحقی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dance partner: هم رقص ( مانند همکار و هم کلاس و. . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swish pan: پن شلاقی، حرکت پرشتاب دوربین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fallen woman: زن تن فروش، روسپی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polar film: اصطلاح پولار ( با قطبی اشتباه نشود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scopophilic: چشم چرانانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scopophiliac: چشم چران، هیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bleed someone wealth: ثروت کسی را بالا کشیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jeune fille fatale: دختر جوان اغواگر ( شمایلی در فیلم ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

angel faced: پری چهر، پریچهره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non investigative: بررسی ناپذیر، بررسی نشدنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asexualise: جنسیت زدایی، جذابیت زدایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asexualize: جنسیت زدایی، جذابیت زدایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonsexualised: بدون جذابیت جنسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sugar mommy: دلداده پیر و پولدار یا: پیردلداده پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unalluring: وسوسه ناانگیز، ساده، غیرجذاب، نافری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resonance: بازتاب، بازپژواک، هم افزایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spawn: تخم و ترکه ( فرزند )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dolly in: حرکت دوربین بر ارابه ( یا سه پایه چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misogynous: زن ستیزانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diegetical: داستانی، روایتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diegetically: همسوی با داستان، همسوی با روایت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

homme fatal: مرد اغواگر، مرد ویرانگر ( در فیلم ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rigged against: همدست شدن علیه هم پیمان شدن دربرابر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

erotics of power: شهوانیت برای کسب قدرت قدرت برآمده ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film gris: فیلم خاکستری ( فیلم گری، اصطلاحی فر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jewel encrusted: جواهرآذین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

voyeuristically: چشم چرانانه، هیز، نطربازانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cherchez la femme: همیشه پای یک زن در میان است! دنبال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiromantic: عشق ستیزانه عاشق کُش، عاشق کُشانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiromanticism: عشق ستیزانه عشق کُشی، عاشق کُشانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petite garce: هرزه ریزه میزه هرزه ریز نقش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sociosexuality: اجتماعی _جنسیتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

varying degrees of: اندازه ای مختلف از. . . اندازه های ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fille moderne: زن امروزی، دختر امروزی ( فرانسوی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

working girl: دختر کار، دختر شاغل ( کارگر جنسی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intradiegetic: درون روایتی، درون داستانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shorn wemen: زنان گیس بریده، زنان سرتراشیده ( زن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amoureuse: دلداده، عاشق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cruel fate: تقدیر تلخ، سرنوشت تیره و تار، بخت س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grotesque: بدقواره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jewish infiltrated: زیر نفوذ یهودیان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

collaborationist: همدستگرایی ، همدستی ( با دشمن در هن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rougher: به عنوان صفت برتر: خشن تر، زمخت تر، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alcohol contaminated: الکل آلوده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

garce: هرزه ( به فرانسوی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fatalitaire: سرنوشت ساز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transcend: فراتر رفتن_ پشت سر نهادن_ رد شدن از ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ساده شده ی این جمله در واقع چنین ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hard boiled politician: سیاستمدار کله شق، سیاستمدار متعصب ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cradle: در معنی فعل: بغل کردن، در آغوش گرفت ...

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vilification: شرارت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

romantic: پر شور، سوزان ( صفتی برای عشق )

١ سال پیش

مدال‌های سید وحید طباطباییان