تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بحث الهی , مشاجره الهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کشیدن و بردن , گنجانیدن I'm pretty tired from lugging the tress around من بخاطر کندن و بردن درخت ها واقعاً خسته ام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

اولیه , اصلی , بهارِ جوانی :Exampl I am against innocent treea being cut down in their prime . من مخالف قطع شدن درخت های بی گناه , توی اوج جوانی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

A person who works with you کسی که با شما کار میکند == همکار منبع:Oxford Word Skills

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

A school where education is free opp private school مدرسه ایی است که رایگانه وشما بابت تحصیل در انجا پولی پرداخت نمیکنید یا به اصطلاح همان مدرسه دولت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٤

مکانی است که هندوها و بودایی ها خدایان خود رو پرستش میکنن یا به اصطلاح همون ( معبد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

پیاده شدن و سوار شدن ی قطار دیگ. ( در طول مسیر ) Change trains : Get off one train and get one another مثال: ? Passenger: Do I have to change Ticket ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

جاده اصلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

پیاده شدن و سوار شدن ی قطار دیگ. ( در طول مسیر ) Change trains : Get off one train and get one another مثال: ? Passenger: Do I have to change Ticke ...