پیشنهادهای اسکندر شهبازی گهرویی (٦٨)
پیت در گویش بختیاری یعنی پیچ و تاب خوردن دور چیزی
کد به معنای خانه است و خدا یعنی رئیس و صاحب خانه و به افرادی که برای مدیریت و اداره یکپارچه روستا توسط خان منصوب می شدند کدخدا می گفتند معادل دهیار ا ...
تیره روگری یکی از تیره های بزرگ طایفه زراسوند دورکی باب است، طبق اسناد مکتوب و اقوال شفاهی که سینه به سینه به نسل های بعدی انتقال یافته ابدال خان شش ...
به گویش بختیاری یعنی گاو نر اخته شده که بوسیله آن زمین شخم و شیار می زنند
نوعی بیل بزرگ که زنجیر به آن وصل است و بوسیله آن دو نفری زمین را کرت بندی می کنند
نوعی زنگوله بزرگ که به گردن بز نر پیشرو گله می اندازند
وسیله ای است برا چشم زخم که گردن کودکان نا بالغ و حیوانات می اندازند
قور نوعی زنگوله کوچک است که با ریسمان بافته شده از پنبه گردن میش، بز، سگ، گربه و . . . . می اندازند
به محل نگهداری دام های سبک مانند گوسفندان آهنگ می گفتند و به محل نگهداری دام های سنگین طویله که محل نگهداری گاو، الاق و اسب است
وسیله ای دندانه دار که از شاخه حیوانات ساخته می شد برای تیمار اسب، گاو و . . . . ابزاری مانند شانه که به بدن حیوان کشیده می شود
روستای ارمنی نشین در استان چهارمحال و بختیاری
وقتی که جلو طاقچه یا درگاه را دیوار بکشند و بعنوان مخزن گندم یا آرد استفاده کنند به آن کته می گفتند مانند تاپو
ریق به گویش بختیاری یعنی اسهال و آدم ضعیف
شیرقی به گویش بختیاری یعنی اندام بسیار باریک
به گویش بختیاری یعنی باسن انسان
لیم به گویش بختیاری یعنی آرام و نرم شدن
ذل به گویش بختیاری یعنی پر نور و درخشان
چل به گویش بختیاری یعنی زیر بغل
دونگ یعنی سرگیجه و هنگ کردن
به گویش بختیاری یعنی بسته های گندم و جو
پایه به گویش بختیاری یعنی خرد شده گندم و جو در خرمن
پقر به گویش بختیاری یعنی مدفوع گاو و به مدفوع گوسفند پشگل می گویند
پرپین به گویش بختیاری یعنی متبرک کردن
مول به گویش بختیاری یعنی مزاحم ، رفیق نا مشروع
ور به گویش بختیاری یعنی پهنا و عرض پارچه ، قالی و . . .
به گویش بختیاری یعنی شیطون و نافرمان و سرکش
گروه به گویش بختیاری یعنی موش صحرایی
گرگراس به گویش بختیاری یعنی مارمولک
به گویش بختیاری یعنی گوساله
به گویش بختیاری یعنی وصله و پینه لباس
تارمی نوعی نرده چوبی است که جلو ایوان می گذارند
نوعی جوی باریک است که از داخل حیاط ها عبور می کرد
تکولی نوعی سازه گلی است برای نگهداری حبوبات مانند تاپو که برای ذخیره گندم است
کلک سازه ای است از گل خام برای نگهداری و گذاشتن آتش زیر کرسی در زمستان، کلک یعنی منقل یا آتشدان گلی
تقشت به گویش بختیاری کندوی گلی زنبور عسل است
گنج به ضمه گاف به گویش بختیاری به معنی زنبور است
شهبازی گهرویی فایل یکی از تش های تیره روگری طایفه زراسوند دورکی باب هفت لنگ بختیاری است
فامیل شهبازی های گهرو از تش ظفری های تیره روگری طایفه زراسوند دورکی باب ایل هفت لنگ بختیاری است، htti/:Shahbazi27. parsiblog
گاو نر که به آن خیش می بندند تا زمین را شخم بزنند
در سال ۹۸۲ شاه عباس تعدادی از ارامنه را از یازده منطقه ارمنستان به ایران کوچ داد و در بسیاری از مناطق ایران منجمله اصفهان ساکن کرد که گروهی از آنها م ...
وجه تسمیه گهرو گهرو مرکب از دو واژه است: یکی گر که به گویش بختیاری به معنای صخره بزرگ می باشد و دیگری رود است که مخفف همان رودخانه است چون آب سرچشمه ...
روگری ( رووری ) منطقه ای در شهرستان اردی است که شامل چند پارچه آبادی از قبیل: ده کهنه، دوازده امام، ریگک، سرمور، سر چاه، هفت پیران، بالد، و . . . می ...
درجه نظامی بلاتر از سرداری است زمانیکه علیقلی خان سردار اسعد بختیاری می خواست بازنشسته شود حمایل امیر تومانی گرفت
دون به زمان دوشیدن گوسفندان گویند
در گویش بختیاری به محل نگهداری گوسفندان در بیابان قاش می گویند
عده ای عقیده :دارند که کلمه روور از دو واژه تشکیل شده است یکی رود و دیگری آورده که از ترکیب این دو کلمه به این منطقه رود ورده می گفتن که جهت آسانی و ...
تاریخ روستای ماموکا ( قلعه ممکا ) در سال ۹۸۲ خورشیدی شاه عباس صفوی ارامنه را از ارمنستان به ایران کوچ داد و تعدادی از آنها را در اصفهان ساکن کرد که ...
در سال ۹۸۲ شمسی شاه عباس صفوی ارامنه را از یازده منطقه ارمنستان به ایران کوچ داد که ارامنه قلعه ممکا از منطقه باسن بودند که امروزه جز کشور ترکیه است ...
قلعه ممکا روستای است در شهرستان کیار که ارمنی نشین بوده و به آن ماموکا میگفتن که به زبان ارمنی یعنی سخاوتمند صدای ناقوص کلیسای مریم مقدس در روستای ما ...
روگری ( رووری ) یکی از تیره های طایفه بزرگ زراسوند دورکی باب هست که از فرزندان خلیل خان فرزند ابدال خان می باشند