پیشنهاد‌های حمید خدابخشی (٩٤)

بازدید
١٩٩
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زور گیر ، اخاذ ، جیب کَن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگور به یونانی میشه σταφύλι _ که فونوتیکش میشه staf�li _ استافیلی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی آرزویی ، بی خواسته ای. _. پس نشینم با تو و با تو همی شربت خوریم __ کم زنی را پیشه سازیم کم زنی و کم زنیم __ ( تمهیدات عین القضات )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این بزرگ را بین که عذر این چگونه می خواهد گفت . ای کاچکی من آن کفر بودمی که دینِ اوست . _ ( تمهیدات عین القضات )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی دیگر خُنِش ارتعاش است. ارتعاش ، ویبریشن ، مرتعش شدن . و وقتی در یک جمله بر مبنای مقایسه باشد مفهوم آن اختلاف ارتعاش بین چیزی و چیز دیگر است .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در گویش افغانی ، این کلمه� اَوْ گار � تلفظ میشود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساتویک یک کلمه ی سانسکریت است که به معنای "صاف، پاک و مطلق" است. این واژه از فلسفه ی هندو بهره می برد و در کنار دو مفهوم دیگر "راج سیک" و "تام سیک"، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خُنِش یک کلمه ی عامیانه است که به معنای پایین آوردن صدا یا موسیقی می باشد. این عبارت بیشتر در حوزه های موسیقی یا صوتی استفاده می شود. وقتی در موسیقی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوساط : جمع حد وسط ، میانه حال __ . شیخ رو آورد سوی آن فقیر _ که ز هر حالی که هست ، اوساط گیر _ در خبر خیرالامور اوساطها _ نافع آمد ز اعتدال اخلاط ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زشت ، ناپسند ، طعنه ، شنیع . رجوع شود به شنعة و شنعت . _ صوفیان بر صوفی ای شُنعه زدند _ پیش شیخ خانقاهی آمدند _ ( مثنوی معنوی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

که در این کشتی حُرَمدان گم شده ست _ جمله را جستیم ، نتوانی تو رَست _ ( مثنوی معنوی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سروری زهر است جز آن روح را _ که او بوَد تریاق لانی ز ابتدا __ ( مثنوی معنوی ) ؛ تریاق لان : محل تریاک ، محل پادزهر ، کوهی که در دامنه اش گیاه خشخاش ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سروری زهر است جز آن روح را _ که او بود تریاق لانی ز ابتدا _ ( مثنوی مولانا ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در کنسرتهای گروههای heavy - Metal صفهای اول تماشاچی ها تحت تأثیر شور حاصله تکانهای بیش از حدی میخورند جوری که بنظر میرسد زد و خورد میکنند . دانشمندان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پس از وی جرمهای آسمانی است _ که در وی سورۀ سبع المثانی است /_/ گلشن راز شیخ محمود شبستری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از شخصیتهای نمایشنامه خسیس مولیر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در فرانسه قرن ۱۶ بازیگران و هنرپیشگانی بودند که تقلید و مسخره های خنده دار در می آوردند و بروی صحنه های چوبی پایه دار موسوم به ترِتو نمایشهای خنده دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( آدمی ) چون موجود شد غطای بصر خود شد و از شهود محروم ماند . . . و اوییِ او غطای آن بصر . [لمعات عراقی]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

الربوبیةُ بغیر العبودیةُ محال : ربوبیت بدون عبودیت غیر ممکن ست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از رفع حجاب ( حق ) کسی را باک بود که ترسد از تابِ سبحات سوخته شود . [لمعات _عراقی]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عشق مشاطه ای ست رنگ آمیز / که حقیقت کند به رنگ مجاز / تا به دام آورد دل محمود / بطرازد به شانه زلف عیاض. . . [فخرالدین عراقی _ لمعات]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که دامن کش است و دامن کشان راه میرود از شدت ناز و عشوه و اطوار ، داره انگار به زبان حال میگه: راه باز کنید که من آمدم . یا بقول سلاطین کور باشید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر صورت چیزی در رطوبت جلیدی منطبع شود آن صورت را وضعی و مقداری خاص باشد . /. جلید : یخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانش چاره اندیشی ، بعنوان مثال چه چاره ای بیاندیشیم که آب را از قعر چاه بیرون بکشیم؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بَزَمند ، بزه مند ، بزومند : گناهکار _ در متون ترجمۀ قرآن که از قرنهای چهارم تا ششم وجود دارد ، این کلمه مکرر آمده است. ( حسین خدیو جم _ پاورقی فصل س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ __ وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ __ [خیام]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

علم هیأت = علم نجوم = مِجَسطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مردمان بلخ این بشر را که احنف امیر کرده به بلخ ، او را مهرجانی هدیه آورده بودند. جامه و اسبان و سلاح و پیرایه های زرین و سیمین. چنانکه رسم عجم بود مه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهرجانی : هدیۀ مخصوص جشن مهرگان ، هدیه ای ایست مانند عیدی که ایرانیان در روزهای جشن مهرگان ( دهم تا شانزدهم مهر ) به یکدیگر میدادند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَضحَویّـه : هدیۀ مخصوص عید اَضحیٰ ، هدیۀ عید قربان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوروزیه ، هدیه ای که بعنوان عیدی در روز نوروز میدهند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مأجون بر وزن معجون . شبیه جن شده ، تبدیل به جن شده . صفت مبالغه ای بر امر زشت بودن . این پیرزن عجب مأجونی ست .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کفل گرد کردن به معنی فربه شدن و چاق شدن سرین است . کفل گرد کردند گورانِ دشت _ مگر شیر از این گورگه درگذشت؟ ( شرفنامه نظامی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیوسته ، راغب ، متمایل شده ، ملحق شده ، چسبیده ماهی قدر آب داند و عاشق باشد و چفسیده باشد بر وصال دریا ( مجالس سبعه مولانا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محبت در حق باری ( تعالی ) در همۀ عالم . . . و جملۀ موجودات کامن است. فیه مافیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفرد سیّـئـات گناه ، معصیت هر فساد و سیئتی که هست از تصرف بنده است و هر صلاحی که هست از حق است __ مجالس سبعه مولانا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اومّید لیس یا اُمّیدلیس: �امیدوار. کسی که در امید به سر می برد� ( شهیدی، 1386، ج5: 184 ) . �امیدلیس یعنی کسی که امید دارد، ولی حق ندارد� ( استعلامی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�سقرپروردگان� به معنی دوزخیان است؛ کسانی که مایۀ پرورش آن ها دوزخ است ( فروزانفر، 1382: 1085 ) . این واژه از دو جزء اصلی سقر و پرورده و علامت جمع �ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مجالسِ سبعه مولانا آمده است: "الیواقیت تشتری بالمواقیت و المواقیت لاتشتری بالیواقیت" یعنی چون وقت عمر مهلت دهد، یاقوتها و گوهرها توان بدست آوردن ؛ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مجالس سبعه مولانا آمده است "الیواقیت تشتری بالمواقیت و المواقیت لاتشتری بالیواقیت" یعنی چون وقت عمر مهلت دهد، یاقوتها و گوهرها توان بدست آوردن ؛ ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَـحّـاث کسی که زیاد بحث میکند حسام الدین ارزنجانی پیش از آنکه بخدمت فقرا رسد و با ایشان صحبت کند و بحـّـاثی عظیم بود فیه مافیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دامن ز پای برگیر ای خوبروی خوش رو تا دامنت نگیرد دست خدایْ خوانان سعدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من اگر از اجزا خود را فروسکلم ، لطفِ بی نهایت و ارادتِ قفل گشایی و بی چونیِ فتّـاحی او خواهد بود. ( فیه مافیه )