پیشنهادهای یوسف شیخ عبداله زاده ممقانی (٨٢)
اوردک واژه ی ترکی است معادل فارسی ان مرغابی است دو نوع نر وماده دارد که در ترکی اوردک نا م مطلق مرغابی است بدون در نطر گرفتن جنسیت ان اشاره می شود به ...
سونا واژه ی ترکی است نام دیگر سونا درترکی واژه ی اوردک نر است . معادل فارسی ان مرغابی نر است . دخترخیلی زیبا را در ترکی "سونا " صدا می زنند کلمه تحبی ...
ای ره لی واژه ی ترکی است به معنای نزدیک است .
واژه ی اون در ترکی به معنای آرد است .
واژه ی یون در ترکی به معنای پشم، موهای گوسفندو شتر است.
قاراپاپاق واژه ی ترکی است که ازدوبخش؛ قارا و پاپاق ترکیب یافته است به معنی کسی که کلاه سیاه می پوشد طائفه ای از ترکمانان بوده است .
دَرین با فتح "د " واژه ی ترکی است به معنای عمیق است. مقابل درین ، دایازبه معنی سطحی ، رویی است
قووی به ضم ق واژه ی ترکی است به معنای چاه است .
قو به ضم ق واژه ی فارسی است . پرنده ای گردن دراز با پرهای سیاه وسفید است ودر آب شنا می کند . نام دیگر آن غاز است .
تیرامین، یاتورامین ویا تورامون روستای باستانی متروکه وخالی از سکنه ای است که غار وگورستان باستانی ومسجد تخریب شده ی آن گویای قدمت آن است که اکثر ساکن ...
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان با نام سابق دانشگاه تربیت معلم تبریز، یکی از دانشگاه های مادر و جامع وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده که پس از دانشگاه ت ...
دهستان شهرک در بخش ممقان قراردارد ومرکز آن درشهر ممقان است . درسال 1381 درتقسیمات کشوری تاسیس شده است . دهستان شهرک شامل؛ دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ...
تیرامین، یاتورامین ویا تورامون روستای باستانی متروکه وخالی از سکنه ای است که غار وگورستان باستانی ومسجد تخریب شده ی آن گویای قدمت آن است که اکثر ساکن ...
بخش ممقان ، شامل؛ شهرممقان ، مزارع ، گاوداری مرغداری ، کارگاههاوکارخانه های اطراف آن ودهستان شهرک ، شامل؛ دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان ، شهرک صنعتی شهی ...
شهرستان آذرشهر شامل :شهرهای آذرشهر ، ممقان ، گوگان وروستاهای حومه شهرهای مذکور درسال 1376 تاسیس گردید که مرکز شهرستان، در شهر آذرشهر قراردارد. درهمان ...
یقه بستن : رسم قدیمی بوده که بابستن یقه پیراهن پایان جشن یا مراسم را بااین شیوه اعلام میکردند . قدیم رسم بوده کسی که به سفر می رفت پس از برگشت بمدت د ...
سندخن ( sndkhn ) :نام کوچه ای در محله ی امشج ممقان آذر بایجان شرقی است .
سیهون /سیحون /صیحون /سیخون: نام رشته قناتی بوده است بین قنات پره خون وقنات اولی کوشن ممقان آذربایجان شرقی که قنات سیخون جیخون هم میگفتند که هم اکنون ...
پره خون نام مزارع ( کوشن =مزارع یک منطقه ) وقناتی است در شهرممقان آذربایجان شرقی . پره خون نی /پره خون لی یعنی منسوب به"پره خون" نی /لی پسوند نسبیت ا ...
آوگان/آبگان یا جوانjuvan/جویوان/جوی بان یا میراب : فردی است که کارش سرکشی ومحافظت از هرز رفتن آب از جوی ها و نهرهای عمومی از استخر قنات تا مزرعه شرکا ...
بتجالی :منسوب به روستا/مزرعه ی "بتجا " ی ممقان آذربایجان شرقی .
بتجا /بدجا /بودجا :نام مزرعه ای از مزارع ممقان آذربایجان شرقی که در ازمنه های قدیم روستایی با همین دایر بوده است که روستا متروکه شده ولی مزرعه وقنات ...
کلینه/kelineh : نام روستای متروکه وخالی از سکنه ای است در بخش ممقان آذربایجان شرقی واقع شده است. که ساکنان منسوب به روستای کلینه را به جای "کلینه ای ...
تورامین یا تیرامین روستای باستانی متروکه وخالی از سکنه ای است که غار وگورستان باستانی ومسجد تخریب شده ی آن گویای قدمت آن است که اکثر ساکنان آن به ممق ...
قوی ایل واژه ی ترکی است ازدو بخش "قوی " ( به معنی گوسفند ) و "ایل " ( به معنی سال ) ترکیب یافته است به معنای سال گوسفند ازدوازده سال تقویم ترکی است.
قوچی به ضم ق وازه ی ترکی است تغییر یافته قویچی است که از دوبخش "قوی " به معنی گوسفند و پسوند "چی" به معنی دارنده ونگهدارنده کهبه معنی شبان وچوپان است ...
داوار یا دووار یا تافار یا توفار واژه ی ترکی است است به معنای گوسفند وبز است .
روستایی دربخش حومه آذرشهر آذربایجان شرقی است . قاضی جهان بفارسی دگرگون شده "قت چخان" است از دو بخش قت وچخان تشکیل یافته است . قت :به معنای علفی شبیه ...
دهخوارقان فارسی شده ی "دووارقان "که در خود محل ومنطقه بصورت "داوارقان ، دووایقان ، دیوارقان، توفایقان ، توفارقان، تافایقان وتافارقان"کاربرد دارد . اگ ...
مامقان" یک واژه ی ترکی است که اصل آن" ماموغان "است دراثر فرسایش واژه گانی به مامغان ، ماماغان ، مامقان ونهایتا به ممقان دگرگون شده است که در خود منطق ...
ممقان یا مامقان یا ماما قان نام شهری است در آذربایجان شرقی که بصورت "ماماغان"کاربرد دارد واژه ی دگرگون شده ترکی است که از واژه های "ماموغ" ، "ان " تر ...
قویچی یا قوچی ، به ضم ق واژه ی ترکی است قویچی از دوبخش "قوی" و"چی" ترکیب یافته است قوی به معنی گوسفند وچی پسوند دارندگی ، صاحب است قوچی مخفف آن است ب ...
قوی به فتح ق واژه ی فارسی است به معنای، نیرومند پرزور، توانا . قوی ( goi ) یا ق، به ضم ق ، واژه ی ترکی است به معنی گوسفند است . که واژه ی قوی در ترکی ...
ارزن نام کوی وقناتی است درمحله ی آشاخا ( سفلی ) ی شهر ممقان آدزبایجان شرقی .
قره قویونلو واژه ی فارسی شده ی " قارا قویونلار" ترکی است که از سه بخش" قارا" بمعنی رنگ سیاه، "قویون" به معنی جامه، پوشش وپوشنده، قراردهنده ، گذارنده، ...
آق قویونلو واژه ی فارسی شده ی " آغ قویونلار " ترکی است که از سه بخش" آغ " بمعنی رنگ سفید، "قویون" به معنی گذارنده، قراردهنده ، پوشنده، پوشش ، جامه، " ...
دیانا نام قناتی است در شهر ممقان آذربایجانشرقی جاری به مزارع باهمین نام دیانا
ایرینجی و اژه ی ترکی است که از دو بخش " ایری " به معنی بزرگ ، پخته ، رسیده ، بالغ و کامل، " اینجی" پسوند صفت شمارشی است که این پسوند صفت شمارشی ویژه ...
قوین یا قوی به ضم ق ، واژه ی ترکی است به معنی گوسفند است .
ایرینجی و اژه ی ترکی است که از دو بخش " ایری " به معنی بزرگ ، پخته ، رسیده ، بالغ و کامل، " اینجی" پسوند صفت شمارشی است که این پسوند صفت شمارشی ویژه ...
اٍی ری ( Eri ) به کسر " ی"واژه ی ترکی است به معنی بزرگ ، رسیده، کامل وپخته است . اَی ری به فتح " ی" به معنی کج ، خم . آی ری به معنی جدا ، دیگری.
آق قویونلو واژه ی فارسی شده ی " آغ قویونلار " ترکی است که از سه بخش" آغ " بمعنی رنگ سفید، "قویون" به معنی جامه، ، پوشش، پوشنده ، قراردهنده ، گذارنده ...
قره قویونلو واژه ی فارسی شده ی " قارا قویونلار" ترکی است که از سه بخش" قارا" بمعنی رنگ سیاه، "قویون" به معنی جامه، پوشش ، ، پوشنده ، ، قراردهنده ، گذ ...
قًویون به ضم ق واژه ی ترکی است به معنی بگذارید، پشم گوسفند ، آستین ، دامنه ، جیبهای جامه : جیبهای جلو وعقب وبغل شلوار ، جیبهای زیر بغل، پهلو وسینه ی ...
قت واژه ی عربی است به معنای علفی شبیه به یونجه است و دانه ی آن مانند گاودانه است وگیاهی خودرو است که در قحط سالی آنرا آرد میکردند ومی پختند ومی خوردن ...
طمی به فتح ط، سکون م واژه ی عربی است به معنی بسیار شدن آب ، فزودن آب ، پر شدن دریا، برآمدن آب . با پسوند "لی " ترکی به واژه ی ترکی "طمی لی "دگرگون یا ...
طمی به فتح ط، سکون م واژه ی عربی است به معنی بسیار شدن آب ، فزودن آب ، پر شدن دریا، برآمدن آب . با پسوند "لی " ترکی به واژه ی ترکی "طمی لی "دگرگون یا ...
چلقه ای نا م محلی ( میدان محل تجمع ) است درمحله مزیدلوی شهرممقان آذربایجان شرقی است که مراسمات مذهبی محرم برای عزاداری تجمع میکنند . کلمه چلقه ای کلم ...
چلقه ای به فتح چ و ل، واژه ی ترکی است به معنی منسوب به پیچه ی سر ، روسری ، شال ، سربند که نوع روسری وشال درشهر ممقان آذربایجان شرقی دوخته و بافته می ...
گوگان یا گاوگان دگرگون شده ی "گوگن "که از "گو"و "گن " ترکیب یافته است . مانند: " گن چای "یعنی رودخانه عریض که هم اکنون به"گنجه "دگرگون شده است واژه ی ...
واژه ی ترکی است به معنی خون ، پراز ، مملو از ، مشحون از، فعل امر به معنی سیراب شو و بدان وبفهم .
دهخوارقان فارسی شده ی "دووارقان "که در خود محل ومنطقه بصورت "داوارقان ، دووایقان ، دیوارقان، توفایقان ، توفارقان، تافایقان وتافارقان"کاربرد دارد . اگ ...
"دیزج "واژه ی فارسی است فارسی شده واژه ی دیزه ترکی است به معنای طویله اسب ، اسبی که رنگ آن سیاه یاخاکستر ی باشد ، دیزج ودیزک نیز گفته اند .
" دیزه " واژه ی ترکی است به معنای جایی ویا محوطه ای که چهارپایان زانوی خودرا برای استراحت وخوابیدن خم می کنند.
" دیز " به سکون د، واژه ی ترکی است به معنای زانو است
"تافا ر " واژه ی ترکی است به معنای گوسفند وبز است که دگرگون شده ی واژه ی " داوار" به معنا ی گوسفند وبز است
" توفار " به ضم ت، واژه ی ترکی است به معنای چهارپا ، گوسفند وبزکه خود توفار نیز تغببر یافته ی واژه ی " دوار " به ضم د ، به معنای گوسفند وبز است .
سغر واژه ی ترکی است به معنای گاونر آخته است که درشخم زدن زمینهای کشاورزی بکارگرفته می شود .
واغزال واژه ی روسی است به معنای ایستگاه راه آهن است،
نام یکی از ایستگاههای منحصر بفرد عوارضی و مالیاتی بوده درورودی جنوبی ممقان جنب کوچه یخچال در دوره ی قاجاریه تا پهلوی اول بوده است بطوریکه این ایستگاه ...
علیا واژه ی عربی است به معنی بالادست ، نام محله ای درشهرممقان آذربایجان شرقی است. در خود محل واژه ی ترکی "یوخاری محله " کاربرد داردکه علیا ترجمه این ...
گو مخفف گاواست صفت گاو دردو چیز شهره و نماد است یکی درقدرت وزور که افراد پرزور وپرقدرت را گوخطاب می کنند یعنی :پهلوان ودلیر ، دیگری صفت کج فهمی ونفهم ...
اخی جهان دگرگون شده "ناخیرجان"، "نخیرجان" و " آخورجان " است که به معنا ی جایگاه چریدن گله ای متشکل ازگاو ، گوسفند، اسب ، قاطر ، خر، شتروبز است یاقوت ...
اخی جهان دگرگون شده ناخیرجان وآخورجان است که به معنا ی جایگاه چریدن گله ای متشکل ازگاو ، گوسفند، اسب ، قاطر ، خر، شتروبز است یاقوت حموی از این مکان " ...
روستایی دربخش حومه آذرشهر آذربایجان شرقی است . قاضی جهان بفارسی دگرگون شده "قت چخان" است از دو بخش قت وچخان تشکیل یافته است . قت :به معنای علفی شبیه ...
ناخیرچی کلمه ای است ترکی که از دو واژه ی ناخیر بمعنای گله ای که متشکل ازگاو ، گوسفند، بز، قاطر ، اسب ، خر وشتر است وچی پسونداست به معنای مسوول گله ، ...
انگج نام کوچه ای قدیمی پرپیچ وخمی در شهرممقان آذربایجان شرقی است که درخود محل بصورت "انگش" کاربرد دارد . دراین کوچه آب ازچاه سفره زیرزمینی خانه ی اول ...
نام روستایی در آذربایجان شرقی ، از توابع آذرشهر است واژه از دوبخش "جر" و"آغیل" تشکیل یاقته است . جر واژه ی عربی است به معنای دامنه ی کوه ، پای کوه ، ...
نام محله ای درشهرممقان آذربایجان شرقی است بفارسی ترجمه شده واژه ترکی "آشاغا کوچه " است . به معنای پایین دست است .
امشه نام محله ای درشهر ممقان آذربایجان شرقی است. به فتح اول ودوم کلمه ای است عربی ، به معنی شتری که چشمش سپیدی برآورده باشد. فارسی شده ی امشه ، امشج ...
دهخوارقان فارسی شده ی "دووارقان "که در خود محل بصورت " داوارقان ، دووایقان ، توفایقان ، توفارقان، "کاربرد دارد . اگر آبادی های حومه ی دهخوارقان را بر ...
گوگان یا گاوگان دگرگون شده ی "گوگن "که از "گو"و "گن " ترکیب یافته است . مانند: " گن چای "یعنی رودخانه عریض که هم اکنون به"گنجه "دگرگون شده است واژه ی ...
شووه به ضم شین ، روشی است که خاک افکن بالادست را بوسیله آب به افکن پایین دست برای تسطیح زمین ، انتقال می دهند . که این شیوه تسطیح در زمینهای کشاورزی ...
نام محله ای در شهر ممقان آذربایجان شرقی است . "مذیدلو "از دو بخش "مذید" و" لو " ترکیب یافته است . مذید به کسر میم واژه ی عربی است به معنای شخصی که دی ...
دهخوارقان فارسی شده ی "دووارقان "که در خود محل ومنطقه بصورت "داوارقان ، دووایقان ، دیوارقان، توفایقان ، توفارقان، تافایقان وتافارقان"کاربرد دارد . اگ ...
نام شهری است درآذربایجانشرقی که بصورت "ماماغان"کاربرد دارد واژه ی دگرگون شده ترکی است که از واژه های "ماموغ" ، "ان " ترکیب یافته است . واژه ماموغ به ...
کلمه است ترکی که اربت به فتح اول و سوم از واژه های" ار " و "بت" تشکیل شده است. اربت ، به صورت"ای بت " به فتح اول و سوم نیز کاربرد دارد . واژه ی ار یا ...
تاغار ، نام کوچه ای قدیمی کم عرض، تنگ ، باریک ودرازی است درشهر ممقان آذربایجان شرقی . تاغار به سکون ت و غ کلمه است ترکی ، به معنی یک نوع جوالی کم عرض ...
جرز به کسر جیم نام قناتی است به مزارعی باهمین نام جرز ، جاری است که درشهر ممقان آذربایجان شرقی فرار دارد
جهید ، به کسر جیم سنگچین شیب داری است که در مزارع کشاورزی انتقال آب از بالادست افکن به پایین دست آن ویا انتقال آب دو زمین غیرهمسطح را امکان پذیر می س ...
امشه نام محله ای درشهر ممقان آذربایجان شرقی است. به فتح اول ودوم کلمه ای است عربی ، به معنی شتری که چشمش سپیدی برآورده باشد. فارسی شده ی امشه ، امشج ...
"مامقان" یک واژه ی ترکی است که اصل آن" ماموغان "است دراثر فرسایش واژه گانی به مامغان ، ماماغان ، مامقان ونهایتا به ممقان دگرگون شده است که در خود منط ...