قوچی

لغت نامه دهخدا

قوچی. ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، سکنه آن 160 تن. آب آن از رودخانه قزل قلعه. محصول آن غلات ، برنج ، نخود، بزرک و زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه .

پیشنهاد کاربران

قوچی به ضم ق وازه ی ترکی است تغییر یافته قویچی است که از دوبخش "قوی " به معنی گوسفند و پسوند "چی" به معنی دارنده ونگهدارنده کهبه معنی شبان وچوپان است . قوی در واژه ی مرکب "قوییل" که از "قوی" و" ایل" ترکیب یافته است به معنی سال گوسفند که یک سال ازدوازده سال تقویم ترکی است.

بپرس