نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
defyingly: defyingly ( adv ) = با مقاومت، به ط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
defying: defying ( adj ) = چالش برانگیز مثا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
disprove: به معنی انکار کردن یا رد کردن He ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disprove: به معنی انکار کردن یا رد کردن He ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
defy: defy ( verb ) =مقاومت کردن، مخالفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resist: resist ( verb ) = defy ( verb ) به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
defy somebody to do something: به کسی بگویید کاری انجام دهد که فکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
defy belief description explanation: بی نهایت یا بسیار عجیب و غریب و بنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
diligence: diligence ( noun ) = کوشش، سعی، پشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
applied himself or herself: خود را به کار گرفتن، از خود کار کشی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enacted: enacted ( adj ) = تصویب شده، وضع شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enact: enact ( verb ) = وضع کردن، تصویب کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
legislate: legislate ( verb ) = enact ( verb ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feigned sleep: خواب خرگوشی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feigned amusement: نمایش ساختگی، شیطنت ساختگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
simulate: simulate ( verb ) = feign ( verb ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it only takes one: فقط یکی لازم داره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
complete fertilizer: کود کامل:کودی که عناصر نیتروژن و فس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fertilizer: fertilizer ( noun ) = کود ( شیمایی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
freshen: freshen ( verb ) = تازه کردن، طراوت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lacking freshness: بیات، مانده، کهنه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go green with envy: از حسادت غبطه خوردن، از حسادت خشمگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
freshness: freshness ( noun ) = تازگی، طراوت، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
composting toilet: توالت کمپوست یا توالت زیستی نوعی تو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
monocular: تک چشمی ( یعنی کسی که یک چشم دیگش م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hierarchical clustering: خوشه بندی سلسله مراتبی که نوعی دسته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
functionally: functionally ( adv ) = از نظر عملکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
books of every description: همه جور کتاب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the description of a circle: ترسیم یک دایره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
functional food: غذای فراسودمند: غذای فراسودمند یا غ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
functional safety: ایمنی عملکردی: بخشی از ایمنی کلی یک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
functional: functional ( adj ) = کاربردی، عملی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
function: function ( verb ) = کار کردن، عملکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
role: role ( noun ) = function ( noun ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
discriminately: به طور تبعیض آمیز، از روی تبعیض، از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
indiscriminately: Definition: به طوری که انتخاب دقیق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
arbitrary: arbitrary ( adj ) = indiscriminate ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bringing down: پایین کشیدن، تخریب کردن، سبب خرابی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
selection: selection ( noun ) = انتخاب، گزینش، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discriminating: discriminating ( adj ) = selective ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
space: space ( noun ) = فضا، مکان، کیهان، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
durability: definition = کیفیت قابل دوام طولانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stuck with each other: در دیکشنری انگلیسی Longman با کسی گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
foster: foster ( verb ) = به فرزند خواندگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gain: gain ( verb ) = به دست آوردن، جمع ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
attain: attain ( verb ) = gain ( verb ) = o ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
haltingly: haltingly ( adv ) = مرددانه، با تام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unused to attention: بدون در نظر گرفتن توجه، بدون به کار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
halting gait: گام برداشتن لنگان لنگان، راه رفتن گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stammered out: با لنکت چیزی را بیان کردن، به تته پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
halting traffic: توقف ترافیک، مانع حرکت شدن وسایل نق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
halting: halting ( adj ) = مردد، نامطمئن، مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call a halt to something: Definition = برای جلوگیری از ادامه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
halt: halt ( verb ) =متوقف کردن، ایستادن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stop: stop ( verb ) = halt ( verb ) = cea ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stop: Bus stop = ایستگاه ( پایانه ) اتوبو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cutting out: cutting out the middleman meaning ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cut out: cut out ( verb ) = جدا کردن، بریدن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ship handling: راهبری کشتی یا مانور کشتی: هدایت کش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ball handling: توپ گردانی>>>> در بسکتبال: توانایی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cutting out the middleman: Definition = به جای گفتگو با نمایند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
focuses on: متمرکز بر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
handling: handling ( noun ) =کنترل، مدیریت، ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
manage: manage ( verb ) = handle ( verb ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
harbor: harbor ( noun ) = بندرگاه، لنگرگاه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
harmfully: harmfully ( adv ) = به طور مضر، به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
campesinos: یک اصطلاح دربرگیرنده، شامل کشاورزان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insignificantly: insignificantly ( adv ) = به شکل نا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
traumas: traumas ( plural noun ) = زخم، آسیب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traumas: traumas ( plural noun ) = زخم، آسیب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insignificance: insignificance ( noun ) = بی اهمیتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meaningless: meaningless ( adj ) = insignificant ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pity: حسرت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
signalled: اگر به صورت فعل باشه به معناهای :با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stumbled around: یعنی به طور اتفاقی برخورد کردن مث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stumbled across: برای یافتن یا فهمیدن در مورد ( چیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stumbling around: 1 - در هنگام راه رفتن یا دویدن ، تل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a mystery to me: اصطلاح ( idiom ) است به معنای: چیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mystery: mystery ( noun ) = راز، رمز، معما، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
losing temper: از کوره در رفتن مثال: to get angr ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do something at your peril: انجام کاری که ممکن است برای شما بسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peril: peril ( noun ) =خطر، مخاطره Defini ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
promoter: promoter ( noun ) = بانی، برگزارکنن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
promotion: promotion ( noun ) = ترفیع، ارتقاء، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
promote: promote ( verb ) = بهبود بخشیدن، تر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boost: boost ( verb ) = Promote ( verb ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
voluntary redundancy: بازپرداخت یا بازخرید داوطلبانه سنوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
redundancy notice: اخطار یا هشدار برای آخرین روز کاری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
redundancy: redundancy ( noun ) =فزونی، اضافی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snuffed out: idiom ( اصطلاح ) = به معناهای خاموش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
redundant: redundant ( adj ) = زائد، اضافه، تک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rejection: rejection ( noun ) = عدم پذیرش، رد، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
substantial: substantial ( adj ) =مهم، قابل توجه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
substantially: substantially ( adv ) = به شکل قابل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
substantive: substantive ( adj ) = اساسی، بنیادی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
characteristic: characteristic ( noun ) = trait ( n ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
convey: convey ( verb ) =منتقل کردن، رساندن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
encompass: encompass ( verb ) =در بر گرفتن، شا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
expand: expand ( verb ) = گسترش دادن، افزای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
expansion: expansion ( noun ) =انبساط، بسط، تو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
growth: growth ( noun ) = expansion ( noun ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in height: ارتفاع ( داشتن ) مثال : The wall ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
height: height ( noun ) = قد، ارتفاع، بلندی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heighten: heighten ( verb ) = بالا بردن، زیاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intensify: intensify ( verb ) = heighten ( ver ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
highlight: highlight ( verb ) = هایلایت کردن م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
emphasize: emphasize ( verb ) = highlight ( ve ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sped out of control: از کنترل خارج شدن مثال: through ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sped out of control: از کنترل خارج شدن مثال: through ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
end up: Definition = برای رسیدن یا نائل شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watered down: اگر صفت باشه: اگر چیزی مانند طرح پی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inadvertently: inadvertently ( adv ) = سهواً، به ط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inevitably: inevitably ( adv ) = به ناچار، ناچا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inevitable: inevitable ( adj ) = اجتناب ناپذیر، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infantile jokes: شوخی های بچگانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be so infantile: انقدر بچگانه رفتار نکنید.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infancy: infancy ( noun ) = دوران آغازین، مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mimic: mimic ( verb ) = ادای کسی را در آور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
imitate: imitate ( verb ) = mimic ( verb ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
punched in: به صورت رسمی وارد محل کار شدن با ور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
retrieve: examples: 1 - ?Will Detroit retrie ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
system: system ( noun ) = دستگاه، سیستم، نظ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
systematically: systematically ( adv ) = با قاعده ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
methodically: methodically ( adv ) = systematical ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unlikely: unlikely ( adj ) = بعید، غیر محتمل، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unjustified: unjustified ( adj ) = unwarranted ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zenith: zenith ( noun ) = اوج، حد اعلاء، قل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
colorless: colorless ( adj ) = drab ( adj ) ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dramatically: definition 1: به عنوان کاری انجام م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
silat: هنر دفاعی از مالایا ، به عنوان یک ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lost art: چیزی که معمولاً به مهارت خاصی نیاز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
radio drama: سریال رادیویی که به آن نمایش رادیوی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drama: 1. Randai is a folk theatre tradit ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dramatize: 1. She explains that animation was ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emotional: emotional ( adj ) = dramatic ( adj ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
repertoire: فهرست نمایش های آماده برای نمایش دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eclectically: definition = به روشی که فقط از یک س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eclectic: definition=متشکل از عناصر گرفته شده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
diverse: diverse ( adj ) = eclectic ( adj ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
elaborately: 1. From the top I can touch the el ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
elaborate: 1. He went on to claim that she ha ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
elaboration: 1. With such refinement or elabora ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hazardously: 1. They were standing outside a di ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hazard a guess: با اصطلاح taking a chance on a gues ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hazard: 1. It is a wide - ranging inquiry ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
prime: 1 - اگر به صورت صفت ( adj ) به کار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prepare: prepare ( verb ) = prime ( verb ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rudiment: 1. The handyman knew only the rudi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
superciliously: به طور متکبرانه، به طور مغرورانه، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
superficially: 1. Religious education is poorly a ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shallow: shallow ( adj ) = superficial ( adj ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chafe: مالاندن دست ها به یکدیگر برای گرم ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vigorously: 1. We would vigorously oppose such ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vigor: معانی:نیرو، قدرت، انرژی، توان، شور، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strong: strong ( adj ) = vigorous ( adj ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
amenity: amenity ( noun ) = convenience ( no ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wonder: wonder ( verb ) = در شگفت بودن، تعج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delighted: delighted ( adj ) = elated ( adj ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discovery of oil: کشف نفت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mental stress: استرس ذهنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
attractive: attractive = appealing به معناهای: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard to find: سخت یافت شدن، سخت پیدا شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rubber: به کائوچوی استخراجی از درختان ( کائ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dispense: Dispense ( verb ) = Distribute ( ve ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
natural occurrences: رخدادهای کاملاً طبیعی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
avian: ماکیان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
circulate: circulate ( verb ) = disperse ( ver ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dweller: معانی=ساکن، مقیم، پسوند نشین و زی ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to dwell on: زیاد وقت صرف کردن روی، متمرکز شدن ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dwell: dwell ( verb ) = سکونت کردن، ساکن ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
elemental: elemental ( adj ) = بنیادی، ابتدایی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
elimination reaction: واکنش حذفی: گونه ای واکنش آلی است ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blacked out: اگر به صورت فعل در جمله بیاد: فعل ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blacked out: خاموش یا پنهان کردن همه چراغ های قا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
emergence: بروز ، تکوین ، ظهور، فرآمدگی، نمایا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emphatic: تاکیدی، موکد، موکداً، قاطع، تاکید ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay emphasis on: مورد تاکید قرار دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emphatically: با تاکید، باقوت، به طور برجسته، به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
highlight: highlight ( verb ) = emphasize ( ve ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
surround: surround ( verb ) = encircle ( verb ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
erratically: definition=به طوری که الگو یا حرکت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inconsistent: inconsistent ( adj ) = erratic ( ad ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exaggeration: exaggeration ( noun ) = اغراق ، افر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overstate: overstate ( verb ) = exaggerate ( v ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ecological justification: توجیه بوم شناختی : ارائۀ دلیل مبنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
justification: justification ( noun ) = توجیه، دلی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
justifiably: به طور قابل تصدیق، به طور قابل تبرئ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
defend: defend ( verb ) = justify ( verb ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mentioned: mentioned ( adj ) = ذکر شده، نامبرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
remark: remark ( verb ) = mention ( verb ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prevalence: prevalence ( noun ) = شیوع، شیوع بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
commonplace: commonplace ( adj ) = prevalent ( a ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
release print: نسخه پخش:نسخۀ کامل و نهایی فیلم که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
release on: به قید کفالت آزاد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
air release: هواگیری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
release: release ( noun ) = رهایی، خلاصی، آز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
provides: فراهم کردن/مهیا کردن/ایجاد کردن/به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
benefit: benefit ( noun ) = فایده، سود، نفع، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beneficiary: beneficiary ( noun ) = ذینفع، بهره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beneficially: beneficially ( adv ) = به طرز سودمن ...
١٠ ماه پیش